بعضیهایشان نیمهشب با تفنگ جلوی من را میگرفتند که با ما ازدواج کن. میگفتم من پیرزنم و بچه در خانه دارم. حالا دو طفل در خانه دارم که نگرانم از گرسنگی مرده باشند.
طاووس یک سالو نیم است که شوهرش را از دست داده. همین چندماه پیش با روادید درمانی به ایران آمده بود تا طفل ۵ سالهاش را درمان کند.
به گزارش همشهری، طاووس میگوید قصد داشت کلیهاش را به فرزندش بدهد، اما فرزندش در سفر به ایران مُرد و او با بدن بیجان پسرش، درحالیکه کابل سقوط کرده بود و طالبان افغانستان را گرفته بود، به کشورش بازگشت.
طاووس، تازه چهارمین دهه زندگی را آغاز کرده، اما خودش میگوید دیگر توان نگهداری از فرزندانش را ندارد؛ «دستم را دم مسجد و در بازار دراز میکردم تا هر کس خیراتی داشت، به ما کمک کند.
اما در افغانستان کار نیست. بازار تعطیل است و همه از شهرها رفتهاند. طالب کمکی به ما نمیکند. آن روزها دولت آرد و برنج به ما میداد، اما طالب میگوید ما خود بیوه زن داریم و نمیتوانیم به شما کمک کنیم.
بعضیهایشان نیمهشب با تفنگ جلوی من را میگرفتند که با ما ازدواج کن. میگفتم من پیرزنم و بچه در خانه دارم. حالا دو طفل در خانه دارم که نگرانم از گرسنگی مرده باشند.»
لحظهای میخندد و لحظهای اشک میریزد. شال را روی صورتش میچسباند و میگوید اگر جایی پیدا کند که زندگی کند، روزها سر کار میرود و خرجش را در میآورد.
نگران دخترانی است که یکی ۱۰ و دیگری ۶ساله است و از زمان مرگ پدر دیگر مدرسه نرفتهاند؛ «این بچهها مکتب نمیروند. اگر خیاطی یاد بگیرند از پس خود برمیآیند. قاچاقبران نفری ۷میلیون تومان از ما گرفتند. ما را در اتاقی محبوس کردند تا تسویه کنیم.»
او میگوید همراهان زیادی با او به ایران آمدهاند. بیش از ۵۰نفر در یک شب همراه او از مرز به شکل قاچاق به ایران آمدهاند. مهاجران میگویند که آنها که پولی ندارند به ایران و پاکستان میروند و آن دسته که پول دارند به آمریکا و اروپا.
طاووس حالا در ایران است و در مرکز آسیب تهران نگهداری میشود، او میگوید: «مردم به بیوهزن کار نمیدهند. میگویند اگر دزدی به سرا بیاید تو زور نداری. باید چطور خودم را قوی بگیرم؟ برای آن پسر که مادر خوبی نبودم، میخواهم برای این دخترها مادر خوبی باشم».
دغدغه طاووس البته غم مشترک زنان مهاجر بسیاری است که آمدهاند آینده خود را با ترس، گمنامی و حتی پنهانی در مرزهای دیگری روشن کنند.
طاووس تنها نمونهای از مهاجرانی است که هر روز به ایران میآیند و سرپناهی برای زندگی ندارند. اما شاید چیزی که بیش از پیش نیاز به رسیدگی داشته باشد.
تصمیم مسئولان و سازمانهای بینالمللی در رسیدگی به مهاجران آسیبپذیر و جنگزده است که در مراکز کاهش آسیب، میتوانند رنگ تندتری به بحران بدهند.