«سال ۲۰۲۱ با حجم قابل توجهی از بحرانهای نظامی و امنیتی همراه بوده است. در این سال ما شاهد تشدید تنشها در روابط اوکراین و روسیه، عقب نشینی آمریکا از افغانستان و روی کار آمدنِ مجدد طالبان، تشدید جنگهای داخلی در اتیوپی و یمن، وقوع کودتا در میانمار، و ترور رئیس جمهورِ هائیتی بودیم».
فرارو- نشریه "فارین پالیسی" در گزارشی، ضمن بررسیِ مختصر تحولات عمده جهان در سال ۲۰۲۱ سعی کرده به این سوال پاسخ دهد که آیا روند جاری در سال ۲۰۲۱، نوید بخش سالی پر از هرج و مرج و درگیری در سال ۲۰۲۲ نیز است یا باید منتظر سالی با ثباتتر و آرامتر بود؟
نشریه فارین پالیسی در این رابطه مینویسد: «سال ۲۰۲۱، سالی پُر ماجرا بود. ما همچنان با جهشهای جدید پاندمی ویروس کرونا مخصوصا سویه تازه واردِ "اومیکرون" دست و پنجه نرم میکنیم. در این سال، روابط چین و آمریکا، به سمت تنشهای شدیدتر حرکت کرد. آمریکا در این سال به طولانیترین جنگ در کل تاریخ خود که همان جنگِ افغانستان بود، به بدترین شیوه ممکن خاتمه داد و با هرج و مرج و بی برنامگیِ تمام، از این کشور خارج شد.
جدای از این ها، سال ۲۰۲۱ تا حد زیادی شاهدِ تنش میان مرزهای ملی و درهم تنیدگیهای فراملی بود. حتی با وجود ضعیف شدنِ امواج پاندمی ویروس کرونا، محدودیتهای مسافرتی که این بحران ایجاد کرده هنوز تا حد زیادی برقرار هستند. جدای از این ها، بسیاری از دولتهای غربی بیش از پیش مایل هستند تا همچنان مرزهای خود را به روی مهاجران ببندند. امری که عملا آزادی انسانها جهت جابجایی در جهان را با چالشهای زیادی رو به رو کرده است.
اضافه بر این ها، سال ۲۰۲۱ نشان داد که آزادی در امر جابجاییِ کالاها و خدمات، بخشی اساسی از اقتصاد جهان است که باید کاملا به آن توجه داشت. در این راستا، زنجیرههای تدارکاتی در سال ۲۰۲۱، با یک هرج و مرج کمسابقه رو به رو بودند. عوامل مختلفی نیز نظیر گیر کردن کشتی "اوِر گرین" در کانال سوئز و یا پاندمی ویروس کرونا، در این رابطه ایفای نقش کردند.
به گزارش فرارو، از طرفی، سال ۲۰۲۱ در شرایطی آغاز شد که هنوز ترامپ در کاخ سفید بود. با این حال وی سعی داشت تا به هر نحو ممکن از قطعی شدن شکست خود در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در برابر جوبایدن جلوگیری کند و در همین راستا، شورشِ ششم ژانویه و حادثه حمله هوادارانش به ساختمان کنگره آمریکا را تحریک کرد. شورشی که هنوز هم تحقیقات مرتبط با آن در نهادهای قانونی آمریکا در جریان است و تا حد زیادی به نمادی از قطبی گرایی شدید در عرصه سیاسی و اجتماعی آمریکا تبدیل شده است.
برای بسیاری از کشورهای جهان، حضور رهبری نظیر بایدن در قدرت که جز سیاستمداران سنتی آمریکایی است، امری امید بخش بود. با این حال بر خلاف تصور همه، بایدن عملکردی نه چندان مناسب داشته و عملا تا حدی بر شدتِ چالشهای بین المللی نیز افزوده است.
حتی برگزاری نشست اخیرِ دموکراسی رئیس جمهور آمریکا در شرایطی انجام شد که اساسا ما هنوز نمیدانیم آیا واقعا آمریکا در شرایط کنونی در جایگاهِ رهبری دموکراسیهای جهان است؟ مسالهای که به زعم بسیاری از ناظران و تحلیلگران با، اما و اگرهای زیادی رو به رو است.
از سویی اینطور به نظر میرسد که سال ۲۰۲۱ با حجم بیشتری از بحرانهای نظامی و امنیتی نیز رو به رو بوده است. در این سال ما شاهد تشدید تنشها در روابط اوکراین و روسیه، عقب نشینی آمریکا از افغانستان و روی کار آمدنِ مجدد طالبان، تشدید جنگهای داخلی در اتیوپی و یمن، وقوع کودتا درمیانمار، و ترور رئیس جمهورِ هائیتی بودیم.
البته که باید توجه داشته باشیم هنوز سال ۲۰۲۱ به پایان نرسیده و این نگرانی وجود دارد که شاید همچنان شاهد بحرانهای بزرگتری نیز باشیم. در شرایط کنونی، روسیه به نحو قابل توجهی در مرزهای مشترک با اوکراین اقدام به افزایش نیروهای نظامی خود کرده است. ایران به پیشرفتهای هستهای قابل توجهی دست یافته و آمریکاییها و اسرائیلی ها، بیش از گذشته در مورد کاربستِ گزینههای نظامی علیه این کشور سخن میگویند و چین نیز به طرح تهدیدات گسترده و جدید در قبال تایوان میپردازد. حتی اگر در حوزه مسائلی نظیر آنچه مطرح شد، تا پایان سال جاری نیز اتفاقی نیفتد، بدون تردید این موضوعات در سال آتی میلادی جز مسائل مهمی و اصلی هستند که باید به آنها توجه داشت.
سال ۲۰۲۱ همچنین شاهد تغییرات قابل توجهی نیز در اقصی نقاط جهان بود. در این سال، بسیاری از کشورهای جهان به این نتیجه رسیدند که اساسا آمریکا، گزینه قابل اتکایی برای آنها نیست. به طور خاص شاهدیم که ایران به پیشرفتهای هستهای قابل توجهی دست مییابد و آمریکا توانایی مقابله با آن را ندارد و یا واشنگتن قادر نیست به خوبی در حوزه مسائل تجاری با دیگر کشورها کار کند.
سال ۲۰۲۱ تا حد زیادی محدودیت هایِ سیاست خارجی آمریکا را به نمایش گذاشت. دولت بایدن در اوایل سال ۲۰۲۱ قدرت را به دست گرفت و وعده داد که بار دیگر آنچه تصویر قانونمدارِ آمریکا میخواند را در پاسخِ به رویههای فراقانونی و جنجالی ترامپ، حاکم خواهد کرد. با این حال آنچه که در عمل اتفاق افتاد حاکی از آن بود که جهان به نحو فزایندهای نسبت به ثبات و قابل اعتماد بودنِ آمریکا در آینده، بی اعتماد است. این مساله نشان میدهد که شاید ترامپ از قدرت کنار رفته باشد، با این حال سایه وی مخصوصا بر سیاست خارجی آمریکا همچنان سنگینی میکند. در این چهارچوب به طور خاص میتوان به مساله مذاکرات اتمی وین اشاره کرد که ایران عملا دیگر حاضر نیست در ازای برخی امتیازات جزئی و یا حتی تهدیدهای آمریکا و متحدانش، وارد توافقی شود که آن را ناعادلانه میداند.
ایرانیها شدیدترین فشارها را در قالب "کارزار فشار حداکثری" متحمل شده اند و میدانند که اگر توافق محکمی را با دولت آمریکا و طرفهای دیگرِ برجام منعقد نکنند، دولت آتی آمریکا که سه سال دیگر وارد کاخ سفید خواهد شد، به راحتی آن را همچون دولت ترامپ میتواند پاره کند. اقدام ترامپ در خارج کردنِ یکجانبه آمریکا از توافق برجام در سال ۲۰۱۸، عملا اعتبار تعهداتی که دولتهای آمریکا میپذیرند را زیر سوال برده کما اینکه اکنون میگویند دولتهای مختلفِ آمریکا صرفا به تعهداتِ خود وفادارند و به تعهدات دولتهای قبل و یا بعد خود کاری ندارند. این مساله در نوع خود موجب شده تا مذاکرات جاری در وین در مورد احیای توافق برجام با سختی و پیچیدگی فراوان به پیش رود. با این حال، برخی نیز بر این باورند که نباید همه مشکلات کنونی سیاست خارجی آمریکا را به گردن ترامپ و رویههای وی بیندازیم. خودِ دولت بایدن نیز تا حدی از سوعملکرد رنج میبرد.
در مورد سال ۲۰۲۲ و روندی که در آن دنبال خواهد شد، پیش بینیهای مختلفی مطرح میشود. برخی بر این باورند که جهان به دورهای جدید از عصرِ پساکرونا وار خواهد شد. حتی برخی کارشناسان و متخصصان بر این باورند که در این سال نوعی واکسنِ کرونا اختراع میشود که برای تمامیِ سویههای ویروس کرونا موثر و مفید است. با این حال، احتمال اینکه سال ۲۰۲۲ شاهد یک نزاع و درگیری در مقیاس بزرگ باشد نیز کاملا وجود دارد. در این میان، بحران اوکراین و حمله نظامی احتمالی روسیه به این کشور، از شانسی ۵۰-۵۰ برخوردار است و وقوع آن میتواند تبعات گستردهای را برای سیاست بین الملل به دنبال داشته باشد».
جنگ یمن جنگ داخلی نیست که ببم جان. جنگ ملتی ستمدیده است در برابر تمام استکبار و زور گویان.