محمد مهاجری، فعال رسانهای اصولگرا در یادداشتی نوشت: مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد. من هم نگران نفوذ در دولت سیزدهم هستم. روزهای اول اینطوری نبودم، اما حالا. اما حالا نه حرف و حدیثهای در گوشی، که بعضی انتصابها از اتفاقاتی حکایت میکند که آدم ترس برش میدارد.
انتخاب ۱۰ عضو کابینه رئیسی از میان وزرا و معاونان وزیران دولتهای نهم و دهم به خودی خود مهم نیست. بعضی از آنها اتفاقا کارآمد و پاکدست اند. بحث بر سر تک مهرهها نیست. حرف بر سر مهره چینیهایی است که در قالب یک حرکت نرم و بیصدا، اما سریع، دارد تا عمق جان دولت آقای رئیسی رسوخ میکند.
بعضی از این افراد، در دوره احمدی نژاد چاکر و مخلص و فریفته او بودهاند و حالا رختشان را عوض کردهاند و به اسمهای قلابی خودشان را جا میزنند.
نگرانم که آقای رئیسی از این بازی پنهان بیخبر باشد و روزی چشم باز کند و ببیند رئیس جمهور واقعی احمدی نژاد است. همان فردی که پایش را روی دوش نظام گذاشت و بالا رفت و سپس به همه چیز پشت پا زد.
نمیدانم چه جوابی وجود دارد به این پرسش که: «اگر قرار است همان تفکر و شیوه احمدی نژادی در ارکان دولت لانه کند، چرا آقای ئیسی آمده؟ خب خود احمدی نژاد برگردد بهتر نیست؟»
حق بدهیم به هرکس که نگران است.