روزی که تراکتورسازی تبریز به لیگ برتر صعود کرد، شاید خوشحالتر از پر شورهای تبریزی، فوتبال ایران بود. فوتبالی که سالها پس از تعطیلی تیمهایی چون شاهین و پاس یا افول استقلال اهواز، ملوان بندر انزلی، داماش، شاهین بوشهر و صنعت نفت آبادان شور و هیجان فوتبال را از پایتخت سرخابی به یک شهر دیگر ایران هم برد.
تراکتورسازی که جزو محبوبترینهای لیگ بود و پس از استقلال و پرسپولیس از تیم با قدمتی چون سپاهان اصفهان هم پیشی گرفته بود، فارغ از نظرسنجیهای تلویزیونی، حتی در حضور هوادارانش در ورزشگاهها به سرخابیهای پایتخت تنه میزد، اما اوضاع این تیم تغییر کرد. تراکتورسازی محبوب در سراسر ایران، کمکم در حال رفتن به حاشیه بود. شاید میتوان گفت بزرگترین ضربه به تراکتورسازی نایب قهرمانی عجیب لیگ چهاردهم بود که پس از آن حاشیهها نیز بیشتر شد تا روزها سپری شود و تاریخ به خرداد ماه سال 97 رسید تا مالکیت این باشگاه مردمی به محمدرضا زنوزی مطلق، مالک باشگاه گسترش فولاد تبریز برسد.
بسیاری امیدوار بودند که با خصوصی شدن یکی از باشگاههای بزرگ ایران، اوضاع بر وفق مراد باشد، اما بسیاری هم تصور استیل آذین شدن تراکتور را داشتند. مالکی که با خرید سه کاپیتان تیم ملی، آوردن مربیان بزرگی چون مصطفی دنیزلی، جان توشاک و ژرژ لیکنز بلژیکی سعی در بینالمللی کردن باشگاهش داشت، اما زمان چندانی نگذشت که مشخص شود اوضاع بر وفق مراد نیست. عمر کوتاه حضور مدیران و مربیان مختلف در تراکتورسازی که نامش بعدها و با حضور زنوزی به تراکتور تغییر کرد، نشان میداد شکلگیری ساختار حرفهای در این باشگاه سرابی بیش نیست و او فقط در حال بازی دادن مدیران و مربیان مختلف است. حالا نیز اوضاع بدتر از هر زمان دیگری شده و مالک این باشگاه با احساسات هواداران نیز بازی میکند.
تراکتور در آستانه دیدار حساس با النصر عربستان در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا قرار دارد، اما تصمیمات نابود کردن این باشگاه را نشان میدهد که چیزی جز بازی با احساسات هواداران نیست. اینکه مدیریت باشگاه یک روز تمرین را تعطیل میکند و یک روز دیگر صدای ضبط شده اکبر ایمانی در جلسه با مدیرعامل باشگاه و سرمربی تیم به بیرون درز پیدا میکند. فارغ از درخواستهایی که اکبر ایمانی در این جلسه داشته و در نهایت حق را هم باید به باشگاه بدهیم، چرا چنین اتفاقاتی در تراکتور رقم میخورد؟ چرا هیچکس پاسخگوی این اتفاقات، انتشار فایل صوتی و بازی با احساسات هواداران پر تعداد این تیم نیست؟
اینکه مسئولان باشگاه هر سال وعده بستن تیمی خوب را میدهند و در پایان فصل تیم آنطور که باید نتیجه نمیگیرد و در نهایت با اعتراض و هیاهوی 150 هوادار یا افرادی ناشناس فعالیتهای باشگاه تعلیق میشود، دور از منطق و حرفهایگری است. آن هم در شرایطی که یکی از مهمترین بازیهای تراکتور پیشروست و آنها باید مقابل النصری قرار بگیرند که خود را تا بُن دندان مسلح کرده و مسلماً در کنار نتیجه این تیم برای هوادارانش، حیثیت و اعتبار فوتبال ایران نیز در میان است.
ضرباتی که مالک تراکتور به این تیم زده را مخالفان و دشمنان هم به تراکتور نزدهاند؛ از تغییرات پیاپی افراد در همه ارکان باشگاه تا تصمیمات لحظهای و احساسی و به بار آوردن بدهیهای میلیاردی به واسطه شکایت متعدد بازیکنان به فیفا و دادگاه Cas. شاید بهتر است افرادی که میخواهند وارد فوتبال شوند یک دوره مدیریت را پشت سر بگذارند تا بدانند باشگاهداری، بچهبازی نیست که هر وقت دلشان خواست کاری را انجام دهند و هر وقت «عشقشان» کشید، بروند.
اتفاقات تراکتور یادآور روزهایی است که ماشینسازی نیز طی سه فصل اخیر تجربه کرد. باشگاهی که مالکیت آن را هم زنوزی به عهده داشت، اما هر بار از آن طفره میرفت. یک روز از واگذاری مالکیت باشگاه خبر میآمد و روز دیگر بخش رسانهای باشگاه ماشینسازی از دستور زنوزی برای واگذاری خبر میداد، در حالی که پیش از آن مدعی واگذاری امتیاز باشگاه بودند. ماشینسازی هم در نهایت با همین تصمیمات و مالکیت دمدمی و دلبخواهی که یک روز واگذار میشد و یک روز تعطیل، در نهایت به لیگ دسته اول سقوط کرد، اما شرایط در تراکتور ابعاد گستردهتری دارد. در شرایطی که حالا این تیم باید برای بازی مهم با النصر عربستان و فصل آینده لیگ برتر آماده شود، اما اسیر تصمیماتی احساسی شده که امیدواریم سرانجام خوشی برای تراکتور و پرشورها داشته باشد.