مسعود پزشکیان گفت: هر کس در این ساختار بیاید و با این روش عمل کند، خروجی بهتر از آقای روحانی نخواهد داشت. الان تعدادی از اعضای جبهه پایداری وارد مجلس شده اند. آیا توانسته اند گرهی از مشکلات مردم باز کنند؟ حرف زدن که کاری ندارد، ولی اینکه در یک جایگاهی قرار بگیرید و بتوانید اثرگذاری مثبتی داشته باشید، آن زمان است که میتوانید ادعا کنید که توانمند هستید.
کاندیدای احتمالی ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گفت: اگر جبهه پایداری، این را بپذیرد که در چارچوب برنامه تعیین شده حرکت کند و هدف او صرفا اجرای سیاستهای تعیین شده باشد، ما از او استفاده میکنیم.
به گزارش تسنیم، بخشهایی از گفتگوی مسعود پزشکیان را بخوانید؛
برای کاندیداتوری با آقای خاتمی هم مشورت کرده اید؟
من با هیچ کس مشورتی نکرده ام. با ایشان جلسهای هم نداشتم.
یعنی نظر ایشان برای شما مهم نیست؟
نظر هرکس در این مملکت بخصوص آدمهایی که الیت و تاثیرگذار هستند خیلی مهم است. هر کس در ایران مسئول میشود، مسئول ایران و مردم این مملکت است و مسئول گروه و جریان خاصی نیست. در نتیجه اگر قرار است که کسی کاندیدا شود، هرچه که بتواند قشرهای بیشتری از جامعه را با خود همراه کند، قطعا میتواند تاثیرگذاری بیشتری در صحنه رقابتها داشته باشد.
با این رویکردی که شما بیان میکنید، اگر به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدید و مثلا برای وزارت مسکن به یک گزینه اصولگرا که عضو جبهه پایداری است، رسیدید آیا این شخص را به عنوان وزیر معرفی میکنید؟
تفاوتی نمیکند.
آیا خرده اصلاح طلبان به خودتان را میپذیرید؟
من دارم میگویم باید به هدف رسید، شما میگویید خرده این و آن را میپذیرید؟ اگر یک آدمی با آن شاخصههایی که اشاره کردم وجود داشته باشد، قطعا این کار را میکنیم.
حتی اگر عضو جبهه پایداری باشد؟
تفاوتی نمیکند، میخواهد عضو هر جبههای که شما میگویید باشد. البته مشکل جبهه پایداری این است که میخواهد تمامیت خواهی کند. اگر این را بپذیرد که در چارچوب برنامه تعیین شده حرکت کند و هدف او صرفا اجرای سیاستهای تعیین شده باشد، ما از او استفاده میکنیم.
منظور شما این است که اگر شما به جای آقای روحانی رئیس جمهور شده بودید، برخی از اعضای کابینه آقای احمدی نژاد را حفظ میکردید؟
بله، بر اساس شاخصها عمل میکردم. هر کدام از آنها اگر شاخصها را داشتند، باید از آنها استفاده میشد. ما ابتدا باید با مشورت گرفتن از کارشناسان و متخصصان در حوزههای مختلف شاخصهای اصلی برای مدیران را تعیین کنیم و سپس افراد را با آن شاخصها چک کنیم. شاخص من برای انتخاب مدیران، داشتن، علم، باور و توانمندی است.
با این اوصاف اگر مردم به شما رای بدهند، دولت آقای روحانی را ادامه خواهید داد یا اینکه دست به اصلاحات گسترده خواهید زد؟
وقتی میگویم با شاخص عمل خواهیم کرد، یعنی اینکه افراد را با شاخصهای تعیین شده انتخاب میکنیم.
اگر مردم از شما بپرسند که شما مدافع وضع موجود هستید یا منتقد چه میگویید؟
معلوم است که مخالف وضع موجود هستم. مگر سیاستهای کلی وضع موجود را قبول میکند. مگر قرار نبود در منطقه اول شویم؟ چرا نیستیم؟ برای اینکه نتوانستیم سیاستهای کلی را پیاده سازی کنیم؛ بنابراین شکی نیست که منتقد وضع موجود هستم. البته وضع موجود تنها به دولت بازنمی گردد. به مجلس، قوه قضاییه و نحوه دخالت همین چهرههای تاثیرگذار و اصطلاحا الیت نیز مرتبط است. یعنی اینطور نیست که شما یک فرد یا یک قوه را مقصر وضع موجود بدانید.
یعنی اگر به عقب بازگردید باز هم به آقای روحانی رای میدهید؟
بستگی دارد که چه افرادی کاندیدا باشند. اگر همان چهرهها به عنوان کاندیدا بودند، باز هم به آقای روحانی رای میدادم. کلیت قضیه این است که هر کس در این ساختار بیاید و با این روش عمل کند، خروجی بهتر از آقای روحانی نخواهد داشت. الان تعدادی از افرادی که شما به آنها میگویید جبهه پایداری وارد مجلس شده اند. آیا توانسته اند گرهی از مشکلات مردم باز کنند؟ حرف زدن که کاری ندارد، ولی اینکه در یک جایگاهی قرار بگیرید و بتوانید اثرگذاری مثبتی داشته باشید، آن زمان است که میتوانید ادعا کنید که توانمند هستید.
شما اگر رئیس جمهور شوید چه سیاستی در قبال برجام خواهید داشت؟
بنده عقیده ام این است که آنچه که سیاستهای کلی نظام در حوزه سیاستهای خارجی است باید اجرا شود. از نظر من گفتگو کردن و صحبت کردن جای بحثی ندارد.
برجام به کدام یک از این مفاهیمی که شما گفتید، نزدیکتر است؟
برجام یا هر چیزی شبیه به آن. مثلا همین تفاهنامهای که با چین امضا کردیم کار درستی است. اما باید حواست را جمع کنی که سرت کلاه نرود. ما در برجام به دستاوردی رسیدیم که آمریکا در این مدت خودش را کشت که یک قطعنامه علیه ما صادر کند، ولی نتوانست. به آن دستاورد رسیدیم که آدمی مثل ترامپ اگر میتوانست در این نبرد پیروز شود، باز هم رئیس جمهور آمریکا میشد، به این دستاورد رسیدیم که کشورهایی مثل چین و روسیه و حتی اروپاییها علیه آمریکا رای دادند و ما امروز میتوانیم با چینیها قرارداد همکاری امضا کنیم. در صورتی که در زمان اوباما چین و روسیه علیه ما در شورای امنیت سازمان ملل رای میدادند.
همین که ما الان میتوانیم با چین و روسیه صحبت کنیم و اروپاییها علیه آمریکا در سازمان ملل رای میدهند آیا شکست برجام است یا پیروزی آن؟ میخواهم بگویم یکی از مزیتهای برجام این بود که آمریکا را منزوی کرد. تحریمهای آمریکا که از نظر شماها کاغذ پاره بود! همین الان هم یک سریها در کشور هم صدا با عربستان، تندروهای آمریکا و اسرائیل میگویند که تحریمها کاغذپاره است. به نظر من برجام پنجرهای را برای ما باز کرد که بتوانیم قدرت چانه زنی مان را بالا ببریم. شما تصور میکنید اگر برجام را امضا نمیکردیم سفرههای مردم رنگین میشد؟
کمی از این بحث فاصله بگیریم. گفته میشود ممکن است شما گزینه ائتلافی با آقای لاریجانی باشید.
نه من با هیچکس در این رابطه صحبت نکردم و قرار هم نیست با کسی ائتلاف کنم، ولی در جمع بندی اگر رای مردم هرچه باشد، سر خم میکنم. قبل از انتخابات اگر جمع بندی نظر مردم در نظرسنجی این باشد که مثلا فرد دیگری بهتر از بنده است، به نفع او کنار میروم.
مثلا اگر نظرسنجیها بگوید که آقای رئیسی جلوتر از همه است، شما به نفع ایشان کنار میروید؟
اینجا بحث جهت گیریهای سیاسی مطرح میشود. من خودم بین اصلاح طلبی و اصولگرایی فرقی قائل نیستم، ولی به هر حال دو جهت گیری در انتخابات مطرح است. بنده به دنبال این نیستم که حتما رئیس جمهور شوم. به دنبال این هستم که مشارکت اجتماعی در انتخابات بالا برود. اگر ما توانستیم مشارکت ملی را محقق کنیم، آن زمان هر شخصی که رای آورد باید از ظرفیت تمامی افراد فارغ از جهت گیریهای سیاسی استفاده کند.
اگر نهاد اجماع ساز در نهایت گفت که به نفع آقای عارف کنار بروید، شما این کار را میکنید؟
گفتم که جمع بندی نظر مردم میتواند در نظر نهایی من موثر باشد، ولی اینکه یک نهادی به من بگوید که چکار کنم، نه من این رویه را نمیپذیرم.
یعنی نه به نفع آقای لاریجانی و نه آقای عارف کنار نمیروید؟
خیر به نفع هیچ یک از آنها کنار نمیروم.
حتی اگر نهاد اجماع ساز بگوید؟
نهاد اجماع ساز این حرفی را که شما میگویید نمیزند. در این نهاد قرار شده است که نظرسنجی مردمی داشته باشند و بر آن اساس گزینه نهایی را معرفی کنند. تا آنجایی که من میدانم، مبنای نظر جبهه اصلاحات ایران، نظرسنجی از مردم است. البته فارغ از این بحثها مسئله اصلی اصلاح طلبان این است که گزینه دیگری ندارند و معلوم نیست که حتی من یا آقای عارف نیز تایید صلاحیت شویم.
به فرض اینکه تمامی کاندیداهای اصلاح طلب نیز تایید صلاحیت شوند، آن زمان باید نظرسنجی ملی ملاک عمل شود. تصور من این است که اگر میخواهیم شرایط فعلی کشور را اصلاح کنیم، باید با حفظ اصول اصلاحات کنیم.
اسم دولتتان چه خواهد بود؟ دولت ائتلافی، دولت وحدت یا...؟
دولت، دولت مردم ایران است. طبیعتاً با نگاه اصلاحات و حفظ اصول دولت تشکیل خواهم داد.
شما میگویید که مصمم هستید. اما اگر فردا یک نفر گفت تَکرار میکنم و همه به نفع عارف کنار بروند. شما چه کار میکنید؟
نه.
بعد شما متهم به تفرقهافکنی میشوید.
در این مملکت همه را به همه چیز متهم میکنند. شما متهم میکنید. در مجلس متهم میکنند. ممکن است از همین گفتگو فردا بنده را متهم کنند. ما در مملکت یاد گرفتیم که این اتهامات را بشنویم. اینکه به یک نفر لقبی بدهیم و انگی بچسبانیم، غیراسلامی و از نظر اسلام خلاف است، اما ما انجام میدهیم. دستور خداست که همدیگر را لقبگذاری نکنید. آن آدمهایی که میگویند ما اصول داریم، انگ میچسبانند و لقب میدهند. این کدام اصول است؟
شعار دولت شما چیست؟
انصاف و عدالت. هر موقع به صورت رسمی و قانونی اعلام شد، ستاد هم تشکیل خواهیم داد. الان جای ائتلاف نیست.
در رابطه با موضوع بنزین اخیرا مطالبی را بیان کردید که حاشیه ساز شده است. توضیحی در این باره بفرمایید.
اعتقاد من این است که قیمت بنزین واقعی شود. اما برای اینکه اقشار مردم آسیب نبینند، به هر فرد سهم مثلا بیست لیتر ۲۰ هزار تومانی بدهیم. هزار تومان به او فروخته شود، اما او بتواند مثلا ۲۰ هزار تومان بفروشد. معنی این حرف این است آن فردی که در روستاست و چهار فرزند دارد، ماهی حدود یک و نیم میلیون تومان درآمد خواهم داشت. آن کسی هم که یک بچه دارد، و پنج ماشین، تنها ۶۰ لیتر در ماه سهمیه میگیرد.
اینکه من میگویم بنزین ۲۰ هزار تومان شود، از این منظر است نه اینکه دوباره گرانی بر مردم تحمیل شود. اگر صادقانه به مردم گفته شود، مردم خواهند فهمید که بنزین ۲۰ هزار تومانی به نفعشان است. اگر یارانهها حذف شود و هرکس که برق اضافی مصرف میکند، از او پول به صورت واقعی گرفته شود، وضعیت بهتر خواهد شد. هر کیلووات برق، ۶۰۰ الی ۷۰۰ تومان است، ۱۰۰ تومان نیست. ما کمبود برق داریم، چون دولت باید مدام یارانه برق بدهد. اکنون ذوب آهن و پتروشیمیها برق ارزان میگیرند. اینها انصاف نیست. باید کاری بکنیم که اقشار مختلف مردم، زندگیشان بچرخد.
یارانهها بیشتر به کسانی میرسد که علیه انقلاب حرف میزنند و ما را قبول ندارند، تا اینکه به مردم محروم و مستحق برسد. باید حقشان را بگیریم و به خودشان بدهیم. این با دعوا درست نمیشود. ما باید این کار را انجام بدهیم. اگر توانستیم ما بشویم، میتوانیم در برابر آمریکا بایستیم. نفع مملکت هر آنچه است، آن را انجام بدهیم، نه آنکه انتخاباتی و جناحی به قضایا نگاه کنیم.