آیت الله سید حسین موسوی تبریزی، در خصوص ورود نظامیان به انتخابات ریاست جمهوری، اظهار داشت: همه میدانند که امام با آن صراحت فرمود که صلاح نیست دخالت کنند. واقعا هم امنیت کشور بزرگترین مقام است؛ چرا باید این را رها کنند و برای ریاست جمهوری بیایند؟! آقای روحانی کم فحش میشنود؟! ولی کسی که امنیت کشور را برقرار میکند همیشه مطرح است و احترام دارد.
به گزارش جماران، دبیر مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به آن چه ورود نفوذیها میخواند، تأکید کرد: من در رابطه با شهید فخری زاده حالم بد است. وزیر اطلاعات مصاحبه کرد که ما از چهار ماه پیش گفته بودیم که میخواهند او را شهید کنند و یک هفته مانده هم گفته بودیم در کدام منطقه قرار است اتفاق بیفتد. این را تلویزیون گفت و به گوش من خصوصی نگفته است. چطور میشود این آدمی که من نمیگویم در دنیا تک است، در ایران لااقل از افراد تک هستند، حفاظت نمیکنند و کسانی که میخواهند ترور کنند راحت کارشان را میکنند؟ این ناراحت کننده است.
وی افزود: اگر سپاه، نیروی انتظامی، نیروی هوایی، دریایی و زمینی برای حفظ امنیت کشور منحصر شوند، هم هرکسی در کارشان دخالت نمیکند و هم اینکه در رقابت عدهای سوء استفاده نمیکنند. اگر شما با کسی علیه من صحبت کردید، وقتی بیرون رفتید یا با شما علیه من صحبت میکند و یا با من علیه شما صحبت میکند؛ چون رقابت میبیند؛ لذا امام فرمودند و درست هم فرمودند که نظامیها در سیاست دخالت نکنند و در صحیفه امام هم آمده است.
موسوی تبریزی یادآور شد: امام راضی نبود که نظامیها در سیاست دخالت کنند، ولی متأسفانه دخالت میکنند. احمد آقا نظر امام را میگفت که سپاهیها و ارتشیها در مسائل سیاسی دخالت نکنند و کار خودشان زیاد است. اگر میخواهند مردم را به انتخابات جذب کنند، خودشان را فراموش کنند و به فکر ملت و ایران باشند. خودشان و باندشان را فراموش کنند و جلوی افراد صالح را نگیرند. گرفتن جلوی افراد صالح به هر بهانه، خیانت بزرگی است. اگر هم آدمهای صالح رأی بیاورند، کمک کنند که کار پیش برود؛ وگرنه هیچ وقت کار درست نخواهد شد.
دادستان اسبق کل کشور گفت: حتی در رابطه با مقابله با منافقین من خودم مستقیما دخالت داشتم. آن موقع کمیته انقلاب یکی بود و سپاه هم بود و یک کمیته امنیتی هم از طرف بسیج داشتیم. اگر اینها با هم نبودند، ما به منافقین میباختیم. هر شب اطلاعات مردمی میدادند که مثلا فلان جا خانه تیمی است، یکی به کمیته و یکی به سپاه اطلاع میداد و بدون اطلاع هم میرفتند. این طرف میدید که یک گروه مسلح آمده و میزد آنها را میکشت و طرف مقابل هم میزد سپاهیها را شهید میکرد. گروه دیگر هم گروه دادستانی و لاجوردی را ترور میکرد.
وی افزود: تنها چیزی که من میخواستم انجام بدهم و البته به کمک امام انجام شد، به امام گفتم اگر میخواهید من کار کنم، نخست وزیر که آقای مهدوی کنی بود، در کار ما دخالت نکنند؛ من از عهده اینها بر میآیم. اما اگر دخالت کنند، نمیشود. امام به حاج احمد آقا فرمود به دولت بگو که دخالت نکنند و کمکش کنند و ماشین و امکانات بدهند. به سپاه هم بگو دخالت نکنند و کمک کنند. لاجوردی که قبل از ما دادستان انقلاب تهران بود، اختلافاتی با آقای قدوسی هم داشتند و نباید دخالت کنند.
موسوی تبریزی ادامه داد: ما هم دیدیم که امام حسابی پشتیبانی کرد و قول هم داده بودم که دو سه ماهه همه چیز را تمام میکنم. الحمدلله سه ماه هم نکشید. مسئولین کمیته و مسئولین سپاه و از طرف دولت آقای خسروتهرانی بود و از طرف قوه قضائیه گفتیم نماینده بفرستید و صحبت کنیم.
آقای فلاحیان آن موقع در دادستانی بود و من او را نماینده خودم در این گروه کردم و گفتم از طرف من در آنجا شرکت کن و هر تصمیمی گرفته شد را به من بگو. ولی برنامهای برای آنها نوشتم. مهمترین برنامه این بود که هرکس یک خانه تیمی از منافقین پیدا کرد نباید در گروه خودش مطرح کند و تمام اطلاعات در این گروه باشد. آن وقت هر اقدامی خواستید انجام دهید باید همدیگر را مطلع کنید.
وی اظهار داشت: دومین چیزی که من گفتم این بود که از حالا هر اطلاعی از پیدا شدن خانه تیمی یا گروهی پیدا کردید، اینها را نگیرید و فقط از دور ناظر بگذارید و زیر نظر بگیرید. چون هر خانه تیمی شش نفر بودند و یک نفر آنها با خانه تیمی بالاتر ارتباط داشت. آنها هم شش نفر بودند و یک نفر با بالاتر از آن ارتباط داشت. گفتم تا به موسی خیابانی برسد. آن موقع مسعود رجوی فرار کرده بود و زنش به همراه موسی خیابانی بود. یعنی فرمانده کل آنها در ایران زن مسعود رجوی و موسی خیابانی بود.
دبیر مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم افزود: دو ماه گذشت و هر شب خانه تیمی پیدا کردند و زیر نظر گرفتند تا به خانه موسی خیابانی رسیدند که زن و بچه رجوی هم آنجا بودند؛ و خانههای تیمی که مسئولان منافقین در هرکدام از آنها بودند و حتی پسرهای آقای محمدی گیلانی و پسر آقای جنتی در خانههای تیمی مهم، رئیس بودند.
وی با اشاره به فیلم «ماجرای نیمروز»، گفت: این همان مسألهای است که من میگویم. فقط خودشان را در آن فیلم مطرح کردند. البته از مرحوم لاجوردی هم چند دقیقه گذاشتند؛ آن هم با تخریب. ولی این جوری نبود. دادستانی، کمیته ها، سپاه و نخست وزیری جمع شدند. موقعی که به موسی خیابانی رسید، گفتیم اقدام کنید. همه خانههای تیمی را یک جا اقدام کنید؛ اگر ۵۰ خانه است، ۵۰ گروه شوید. همه رفتند و تا ظهر تمام شد. اسم آن فیلم نیمروز است به خاطر اینکه از صبح شروع شده و تا اذان ظهر تمام شد.