December 01 2024 - يکشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۳
- RSS
- |
- قیمت خودرو
- |
- عضویت در خبرنامه
- |
- پیوندها و آگهی ها
- |
- آرشیو
- |
- تماس با ما
- |
- درباره ما
- |
- تبلیغات
- |
- استخدام
من سالها قبل از شوهرم جدا شدم و با دختر ۹سالهام در کنار مادرم زندگی میکردم. مدتی قبل مادرم را از دست دادم. هر پنجشنبه سر مزار مادرم میرفتم و دردها و رنجهایم را با او در میان میگذاشتم. روز حادثه نیز حالم خیلی بد بود و گریه میکردم. مرد جوان سمتم آمد. او یک آبمیوه داد و گفت او هم مادرش را از دست داده و حالش خوب نیست. یکدفعه من بیحال شدم و مرد جوان مرا مورد آزارواذیت قرار داد.
پروندههای دو مرد که متهم هستند در ماجراهایی جداگانه دو زن را مورد تعرض قرار دادهاند، در دادگاه کیفری استان تهران در حال رسیدگی است. یکی از این افراد که هفته گذشته دستگیر شد، متهم است طعمه خود را در پوشش مسافرکش سوار کرده و سپس مورد سرقت و آزار و اذیت قرار داده است.
به گزارش شرق، زنی ۳۰ساله روز بیستوسوم آذر پس از ارائه شکوائیهای در دادگاه کیفری یک استان تهران، به پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران مراجعه کرد و در شروع تحقیقات گفت: ساعت ۱۸:۳۰ روز ۲۱ آذر از شهرری به مقصد باقرشهر سوار خودروی تیبای عبوری شدم. در بین راه راننده با تغییر ناگهانی مسیر و تهدید چاقو، من را به بیابانهای اطراف کهریزک برد و با وجود التماس و خواهش، مورد آزار و اذیت قرار داد و پس از سرقت تلفن همراه، در همان محل رهایم کرد و متواری شد.
با توجه به حساسیت و اهمیت موضوع، بلافاصله شناسایی و دستگیری متهم بهصورت ویژه در دستور کار کارآگاهان مبارزه با جرائم جنایی قرار گرفت و با بهرهگیری از شیوههای نوین و علمی کشف جرم، اولین مظنون به نام سیامک ساکن کهریزک شناسایی شد. تصاویر سیامک استخراج و معلوم شد او یک دستگاه خودروی تیبا دارد. زن شاکی عکس سیامک را شناخت و تأیید کرد او همان مجرم فراری است. پس از اطلاع موضوع به مرجع قضائی، دستور دستگیری سیامک اخذ و او در عملیاتی پلیسی در منطقه شورآباد کهریزک دستگیر شد.
متهم در بازجوییها ابتدا منکر تعرض به زن جوان شد، اما با توجه به قرائن و مستندات موجود، در نهایت لب به اعتراف گشود و به اذیت و آزار شاکی و سرقت از او اعتراف کرد. سرهنگ کارآگاه حیدر گودرزی، رئیس پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اشاره به اینکه با تکمیل تحقیقات و ارسال پرونده به دادگاه کیفری استان تهران، متهم روانه زندان شد، از شهروندان خواست برای سفرهای درونشهری حتما از خودروهای تاکسی یا آژانسهای مسافربری استفاده کنند تا شاهد چنین وقایعی نباشیم.
در همین حال، در دومین پرونده زنی که مدعی است ازسوی جوانی مورد آزار قرار گرفته، با کشاندن مرد به میز محاکمه مدعی شد این مرد او را بیهوش کرده و مورد تعرض قرار داده است. مدتی قبل زن جوانی به مأموران پلیس شکایت کرد و گفت ازسوی مردی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. او گفت: من در قبرستان بالای سر مزار مادرم بودم که مردی سراغم آمد و، چون دید حالم بد است، به من آبمیوه داد و بعد درددل کرد. من متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد و تقریبا بیهوش شدم. سپس این مرد من را مورد آزار و اذیت قرار داد.
در بررسیها مشخص شد مرد متهم به قبرستان زیاد سر میزند. با ردیابیهای انجامگرفته او شناسایی و بازداشت شد. متهم گفت: این زن دروغ میگوید. من مدتها بود که او را میشناختم، اما آبمیوه مسموم ندادم. من فقط با او صحبت کردم.
هرچند متهم آزار و اذیت زن را رد کرد، اما با تکمیل تحقیقات پرونده در شعبه ۹ دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت. در جلسه رسیدگی به این پرونده، ابتدا زن جوان شکایت خود را مطرح کرد و گفت: من سالها قبل از شوهرم جدا شدم و با دختر ۹سالهام در کنار مادرم زندگی میکردم. مدتی قبل مادرم را از دست دادم. هر پنجشنبه سر مزار مادرم میرفتم و دردها و رنجهایم را با او در میان میگذاشتم. روز حادثه نیز حالم خیلی بد بود و گریه میکردم. مرد جوان سمتم آمد. او یک آبمیوه داد و گفت او هم مادرش را از دست داده و حالش خوب نیست. یکدفعه من بیحال شدم و مرد جوان مرا مورد آزارواذیت قرار داد.
وقتی متهم در جایگاه قرار گرفت، گفت: من این اتهام را قبول ندارم. من این زن را سالها بود که میشناختم. بعد از اینکه از شوهرش طلاق گرفت با من رابطه داشت و میخواستم با او ازدواج کنم، اما بهخاطر دخترش قبول نمیکرد. بعد هم رابطه ما تمام شد تا اینکه مادرم فوت کرد. من هر روز سر مزار مادرم میرفتم. خیلی روزهای سختی بود. معتاد شدم، چون نمیتوانستم رنج نبودن مادرم را تحمل کنم. خانوادهام من را به کمپ ترک اعتیاد بردند و ترک کردم. آنها دختری برایم در نظر گرفتند تا ازدواج کنم.
روز حادثه سر مزار مادرم بودم که یک بار دیگر زن جوان را اتفاقی دیدم و با هم صحبت کردیم. بعد راه خودم را رفتم و این زن هم راه خودش را رفت. ما هر دو از اینکه مادرمان را از دست داده بودیم، ناراحت بودیم و فقط درباره مادرانمان حرف زدیم. متهم ادامه داد: این زن با شکایتی که مطرح کرده، آینده من را خراب کرده است؛ چراکه خانواده دختری که میخواستم با او ازدواج کنم، دیگر به من دختر نمیدهند و زندگیام تحت تأثیر این اتفاق قرار گرفته است. با توجه به مدارک موجود و دفاعیات متهم، هیئت قضات شعبه ۹ برای تصمیمگیری در این خصوص وارد شور شدند.