وحید محمود قرهباغ؛ گام اول در نویسندگی، مطالعه بیشتر است. یک نویسنده موفق بایستی خلاق باشد و مطالعه زیاد، سنگ بنای خلاقیت است. دامنه لغات خود را افزایش دهید؛ کلمات شما به مانند آجرهایی برای ساختن کاخ آثارتان است. ضمن اینکه یک نویسنده از کلمات مناسب استفاده کرده و به ترکیب متناسب با آن دقت میکند. غالب نویسندگان از روابط عمومی بالایی نیز برخوردار هستند؛ چرا که برخی ایدههای ما در برخورد با دیگران شکل میگیرد.
هرگز از بازخوانی غافل نباشید، بازخوانی نوشته به مراتب مهم است. نویسندگان موفق به همان اندازه که اثرشان را اصلاح میکنند، موفق هستند. در این بین، هرگز نبایستی از عواطف غافل بود. در واقع عواطف را میبایست در کالبد نوشته دمید. به یاد داشته باشید، اراده آهنین برای نوشتن، جز جدایی ناپذیر یک نویسنده موفق است.
از سویی همان گونه که خلاقیت، روحی برای کالبد نویسندگی است؛ تقلید به مانند آفتی برای هنر نوشتن میباشد. نویسندگی مجالی هر چند کوتاه برای بالندگی انگیزه انتقال تجربه است. ضمن اینکه شعر و ضرب المثل همچون دو بال برای نوشتن است.
به یاد داشته باشید در نویسندگی، سخن گفتن از زبان عناصر طبیعت و بیجان را هرگز فراموش نکنید. ضمن این که میبایست جایگاه اطناب و ایجاز را تشخیص دهید و مخاطب خود را تشویق به ادامه نوشته و مطلب نمایید. هنر نویسندگی پرواز اندیشهها و روییدن در خویشتن است. همچنین راه و رسم درست اندیشیدن، درست و زیبا دیدن را به ما میآموزد. نکته مهم اینکه قبل از نوشتن، باید بتوانیم خوب حرف بزنیم. در ادامه ما قدم در دنیای نویسندگی میگذاریم.
هنر نوشتن مثل یک سمباده روح را جلا میدهد و غم را میزداید. نویسندگی روح خفته را بیدار میکند. یک نویسنده باید سعی کند، روزانه حداقل یک بیت شعر بخواند. نویسندگی باعث میشود که شما محدود نباشید و همین کافی است تا حس خوبی به شما دست دهد.
نوشتن عاملی است که باعث میشود شما زنجیرهای یکنواخت زندگی را پاره کنید و متفاوت باشید. انس با قلم، مجالی برای گذر از روزمرگی است. اگر شما تار خلاقیت را به پود نویسندگی گره بزنید، آثاری جاودان خواهید داشت. اگر نویسندگی را به جسم و خلاقیت را به روح انسان تشبیه کنیم، مادامی که این دو عجین نشده اند نتیجهای حاصل نخواهد شد. در نویسندگی میتوان خاطرات خود را به زمان حال گره زد و از آن اثری عالی خلق کرد. خاطرات در باروری احساسات فعلی ما بسیار موثر است.
از بعدی دیگر یک نویسنده، به قوت پیکربندی میاندیشد. نویسندگان موفق قبل از خلق آثارشان، در نوشته هایشان غوطه ور بوده و در آثارشان زندگی کرده اند. دست آخر این که دقت و رویا پردازی برای نوشتن بسیار مهم است. این را بدانیم که رویاها از واقعیت سرچشمه میگیرند، واقعیات روزی جز رویاهای انسانها بودند. انشتین میگوید: تخیل از دانش و معلومات مهمتر است.
قوه تخیل پیش نمایش جاذبههای آینده زندگی هست. ناتوانترین انسانها کسانی هستند که از رویاپردازی ناتوانند. نوشتههای ژول ورن که در زمان خودش رویایی بیش نبود، سرمشق برخی انسانها شد که آنها را به واقعیت تبدیل کنند. هر چه بیشتر رویاپردازی کنیم، بیشتر وسعت پیدا میکند و شاید ایدههایی بهتر برای تحقق بخشیدن به آن رویاها به دست آوریم. رویاها قادرند بر عالم حکومت کنند.