فرارو- قریب به 10 روز پیش سریال عجیب و پیچیده در تهران آغاز شد که هنوز علیرغم پیگیریهای صورت گرفته ادامه دارد و به نظر نمیرسد به این زودی هم ابعاد آن مشخص شود.
به گزارش فرارو، ماجرا از این قرار بود که مجسمههای برنزی نصب شده در شهر، یکی پس از دیگری به سرقت میرفتند، در ابتدا تندیسهای مشاهیر ترک به سرقت رفتند همین مسئله این گمانه را تقویت کرد که احتمالا این سرقتها فقط به مشاهیر ترک ختم میشود.
اما پس از گذشت زمانی اندک با دزدیده شدن مجسمههای دیگر مشاهیر این گمانه باطل شد و ماجرا در روند پیچیدهای قرار گرفت که کماکان ادامه دارد.
ابتدا تندیس "شهریار" به سرقت رفت پس از آن؛ مجسمه "باقرخان"، ستارخان، صنیع خاتم، استاد معین، ابوسعید ابوالخیر، بوعلی سینا، شریعتی، مادر وفرزند و... ربوده شدند.
زمان دزدیده شدن مجسمهها
در همان ابتدای داستان این پرسش مطرح شد که این اتفاقها در چه تاریخی رخ داده است. اما تمام مسئولین شهر و نیروی انتظامی از تاریخ به سرقت رفتن این مجسمهها اعلام بیاطلاعی کردند.
پس از سرقت مجسمه شهریار، در همان روز انتشار این خبر خبرگزاری فارس دزدیده شدن این مجسمه را مربوط به ایام تعطیلات نوروز دانست.
این خبرگزاری به نقل از مجتبي موسوي رئيس اداره حجم شهرداري تهران نوشت؛ احتمالا سرقت مجسمه "شهریار" در ایام تعطیلات نوروز صورت گرفته است.
اما دیگر هیچ خبری درباره زمان سرقت دیگر مجسمه ها منتشر نشد و هنوز این مسئله در هالهای از ابهام قرار دارد، اما به نظر میرسد این اقدام سریالی از همان ایام نوروز آغاز شده است و در روزهای مختلف تاکنون ادامه داشته است.
خبرگزاری ایلنا در اینباره نوشت: سرقت مجسمههای شهر تهران که از ایام تعطیلات نوروزی آغاز و سلسلهوار تا روز پنجشنبه گذشته با سرقت مجسمه " استاد معین " ادامه یافته با بازتاب فراوانی در رسانهها و میان مردم همراه بوده است.
انگیزه سرقتها
یکی از نکات بسیار مهمی که در این باره پرسشهای فراوانی برانگیخته است، انگیزه سارقان است به راستی انگیزه سارقان از سرقت این تندیسهای سنگین که قطعا کاری دشوار به حساب میآید چیست؟ در ابتدا گمانهزنیها متوجه ارزش مجسمهها بود.
گفته میشد به دلیل این که این مجسمهها برنزی و دارای ارزش مالی هستند انگیزه سارقان میتواند این مسئله باشد، اما ارزش مالی مجسمههای برنزی آنچنان نیست که کسی یا گروهی ریسک سرقت آنها را به جان بخرد.
براساس اعلام شهرداری تهران ارزش ریالی مجسمهها 100 میلیون تومان است، حال این پرسش مطرح است که آیا هیچ سارقی حاضر است به خاطر 100 میلیون تومان این همه جنجال را تحمل نماید؟
حمید شانس یکی از هنرمندانی که اثرش به سرقت رفته است درباره ارزش مادی مجسمهها اظهار کرد: «اگر به خاطر نفع اقتصادي دزديده شده باشند، باید برای فروش آن را خرد بکنند که به عنوان خرده برنز اگر ۱۰۰ کيلو هم بشود، فوقش معادل ۲۰۰ هزار تومان قيمت پيدا مي کند که فکر نمي کنم براي دزدان اين رقم چندان صرفي داشته باشد که ارزش اين همه کار پيدا کند.»
به نظر میرسد پس از ادامه روند ربایش تندیسهای مسئولین شهرداری تهران و نیروی انتظامی نیز به همین نتیجه رسیده باشند که انگیزه سارقان ارزش مالی مجسمهها نیست.
با تمام این اوصاف این پرسش مطرح می شود که سارقین چه دلیلی برای سرقت مجسمه ها داشتهاند؟ تاکنون که هیچ یک از مسئولین به شکل مشخصی در این باره اظهار نظر نکردهاند.
استاندار تهران سرقت مجسمههای تاریخی را مشکوک میداند، احمد مسجد جامعی آن را عملی مرموز ارزیابی میکند و شهردار تهران آن را سازماندهی شده میداند.
محمد باقر قالیباف در اینباره اظهار کرد: «دزديدن مجسمههاي شهر اقدامي سازماندهي شده است و افراد عادي دست به اين كار نميزنند؛ اين كار به صورت باندي صورت گرفته است.»
شهردار تهران درباره انگیزه احتمال سارقان افزود: «در بسياري از دزديها مانند دزديدن گاردريلهاي جنبه اقتصادي دارد؛ اما درباره دزدي مجسمههاي شهر ممكن است جنبه اقتصادي مد نظر باشد و ممكن است موضوع عميقتر از اين حرفها هم باشد.»
شاید بتوان گفت همان گونه که شهردار تهران تلویحا تاکید دارد"موضوع عمیقتر از این حرف ها است" باید پذیرفت که دزدی مجسمهها ربطی به مسائل اقتصادی ندارد و باید به دنبال انگیزه بزرگتر برای این اقدام بود. انگیزه که قطعا ابعاد آن در آینده روشن خواهد شد.
پلیس و سرقت مجسمهها
یکی دیگر از ابهامها درباره سرقت مجسمهها به مسئله وظایف پلیس باز میگردد، تهران شهری است با گارد امنیتی قدرتمند، تعداد زیاد کلانتریها و فعالیت مداوم آنها و گشتهای پی درپی در طول شبانه روز این پرسش را به وجود میآورد که چگونه سرقت اشیایی سنگین هم چون مجسمه آن هم به وسیله جرثقیل و با ابزارهای ویژه مورد توجه گشت پلیس قرار نگرفته است؟
فاطمه امداديان، هنرمند مجسمه ساز و خالق مجسمه "زندگي" که اين اثر در خانه هنرمندان نصب شده بود و حالا جزو يکي از مجسمههاي به سرقت رفته است، در اینباره گفت: «سارقان براي کندن و حمل اين مجسمه نياز به لوازمي داشتند که هر کسي چنين لوازمي ندارد.»
حميد شانس هم که از هنرمنداني است که اثرش به سرقت رفته ميگويد: «مجسمه چيزي نيست که به راحتي بتوان آن را دزديد. اين کار سازمان يافته و برنامه ريزي شده است. چون مجسمهها وزن بالايي دارند و بدون جرثقيل نمي توان آنها را جابه جا کرد.»
وي با اشاره به مجسمه « مادر و فرزند» اثر هژبر ابراهیمی که از ميدان صنعت تهران ربوده شده، اظهار داشت: «اين مجسمه متجاوز از ۴۰۰ کيلو وزن داشته و بدون جرثقيل نمي توان آن را جا به جا کرد. چطور میتوان به راحتی آن را دزدید؟»
اتفاقا یکی از نکات مبهم این داستان سرقت مجسمه «مادر و فرزند» است چرا که این مجسمه در مکانی قرار گرفته است که ایستگاه نیروی انتظامی در نزدیکی آن قرار دارد و این شبهه را ایجاد میکند چگونه ماموران این ایستگاه متوجه مسئله نشده اند و اقدامی صورت نداده اند.
نتایج تحقیقات صورت گرفته
پس از آن که ماجرا بیخ پیدا کرد شهرداری تهران شکایت خود را از سرقت مجسمهها تنظیم و ارائه کرد و پلیس نیز وارد ماجرا شد و تحقیقات خود را در این زمینه آغاز نمود.
سرهنگ عباسعلي محمديان، رئيس پليس آگاهي تهران بزرگ در اینباره، گفت: «از روز شنبه كه پرونده تعدادي از سرقتهاي مربوط به مجسمههاي سطح شهر توسط پليس تكميل و به پليس آگاهي ارجاع شد، اقدامات خوبي آغاز شد.»
وي ادامه داد: «كارگروهي به سرپرستي سرهنگ كارآگاه مهدي قزلباش، معاون مبارزه با سرقتهاي خاص و اداره آگاهي مربوطه تشكيل شد و در اين كارگروه مقرر شد تا تيمهايي از بهترين كارآگاهان پليس آگاهي مسئول رسيدگي به اين پرونده باشند.»
سرهنگ محمديان افزود: «به نظر ميرسد اين سرقتها با توجه به شيء سرقت شده كار يك افراد عادي نيست؛ زيرا اين نوع سرقت نيازمند وسايل و تجهيزات خاص است.»
وي گفت: «همچنين مجسمههاي سرقت شده در اين دزديها هم به درد افراد معمولي نميخورد بلكه قطعاً طالب خاص خود را دارد كه همين امر باعث ميشود تا تحقيقات در جهت خاصي پيش برود.»
رئيس پليس آگاهي تهران بزرگ افزود: «تاكنون تعدادي مظنون و مكانهايي كه اين افراد در آن محل دست به سرقت خواهند زد و يا اموال را نگهداري خواهند كرد، هم شناسايي شدهاند.»
وي ادامه داد: «بهزودي نتيجه اقدامات پليس آگاهي تهران براي دستگيري اعضاي اين باند از طريق رسانهها به اطلاع همه شهروندان خواهد رسيد.»
سرهنگ محمديان همچنين از شهروندان خواست تا در صورتي كه با افرادي مواجه شدند كه قصد سرقت اين اموال را داشتند، پليس و يا شهرداري نزديك به محل حادثه را در جريان قرار دهند تا شرايط براي دستگيري سارقان فراهم شود.
همچنین مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری تهران از ضبط فیلم سرقت یکی از مجسمه های ربوده شده شهرداری توسط دوربینهای مرکز کنترل ترافیک خبر داد و گفت: «شکایت شهرداری در مورد این موضوع تنظیم شده و همراه با مستندات از طریق اداره حقوقی در حال پیگیری و تحویل به نیروی انتظامی است.»
محمد جواد شوشتری با اعلام این مطلب تصریح کرد: «ضبط این فیلم و دیگر پیگیریهای صورت گرفته از سوی شهرداری تهران کمک بزرگی به باز شدن گره سرقت مجسمه های شهر تهران می کند.»
پس لرزههای سرقت
با وجود این که سرقت مجسمهها تهران در دو روز اخیر متوقف شده است اما نمیتوان گفت دیگر مجسمه ای به سرقت نخواهد رفت چرا که در همان ابتدا انتشار اخبار مربوط به آن رسانههای مختلف نسبت به مسئله به شدت واکنش نشان دادند و موضوع را حساسیت برانگیز کردند.
اما با این وجود سارقان کارکشته و مرموز هم چنان به کار خود ادامه دادند تا شبهات پیرامون آن افزایش پیدا کند و گره کور سرقتها به یک چالش تبدیل شود.
ادامه این روند میتواند باعث افزایش ناامیدی درباره وضعیت امنیتی تهران شود و تبعات روانی بر هنرمندان داشته باشد، مجتبي آقايي مدير مركز هنرهاي تجسمي سازمان فرهنگي _ هنري شهر تهران معتقد است: «سرقت سريالي مجسمهها در سطح شهر چالشهاي جدي را در عرصهي هنر و به ويژه هنر مجسمهسازي ايجاد خواهد كرد.»
وی تصریح کرد: «فارغ از كموكيف اين اتفاق در شرايطي قرار داريم كه بحث برگزاري سمپوزيوم مجسمهسازي و دوسالانه مجسمههاي شهري مطرح شده است، اما فضاي حاكم بر مجسمهسازان ميتواند تاثيرات منفي بر اين رويدادهاي بزرگ داشته باشد.»
آقايي خاطرنشان كرد: «مجسمههاي سرقتشده عمدتا از سمبل و نمادهاي عمومي، شخصيتهاي شناختهشده و يا مفاهيم معنوي بودهاند در حالي كه اين عمل زشت تاثيرات سويي را به دنبال خود دارد.»
وی خطاب به سازمانهاي متصدي امنيت در جامعه گفت: «هنر مجسمهسازي از دوران انقلاب به بعد افت و خيزهاي بسياري داشته تا به يك فضاي آرام و بانشاط دست پيدا كرد. به همين دليل هم از نهادهاي متصدي امنيت در جامعه تقاضا داريم تا هرچه سريعتر به اين اتفاقات بپردازند.» اما یکی دیگر از اثرات ادامه این روند، این مسئله است که شهروندان از وضعیت امنیت عمومی تهران دچار تردید شوند و این پرسش را مطرح کنند که چگونه دستگاههای قدرتمند امنیتی ایران قادر نیستند دزدان شهر را دستگیر کنند.