برخی حوادث از یاد که نمیروند هیچ، یادشان تا سالها مانند زخمی باز تن و روان را میسوزاند. سقوط هواپیمای اوکراینی حتما یکی از این حوادث است که از ۱۸ دی سال گذشته از یاد اغلب ما نرفته و هریک با حسرت و غمی آن را به یاد میآوریم؛ زیرا تکتک فریمها و ثانیههای این حادثه گویی برای ساخت یک تراژدی کنار هم چیده شده است.
به گزارش شرق؛ هفته گذشته دولت جمهوری اسلامی ایران گام سختی را برداشت و مبلغ دیه و غرامت جانباختگان را اعلام کرد و پیشتر هم گفته شده بود که این خسارت از محل بودجه سال ۱۴۰۰ پرداخت خواهد شد. همه اینها البته نمیتواند از تلخی جان بازماندگان این حادثه بکاهد.
آنها بهترین و شیرینترین میوه عمرشان را در این حادثه از دست دادهاند؛ آنهم وقتی که آمده بودند، جشن ایرانی شب یلدا را کنار خانوادههایشان بگذرانند و از فرصت تعطیلات کریسمس برای بودن در کنار عزیزانی که مجبور به دوری از آنها هستند، استفاده کنند.
اما حادثه هواپیمای اوکراینی با ورود اوکراین بهعنوان مالک هواپیما و کانادا بهعنوان مقصد نهایی اغلب مسافران و اینکه برخی از آنها تابعیت دوم این کشور را داشتهاند، موضوع را از یک حادثه سقوط هواپیمای داخلی که تعدادشان در دهههای اخیر کم هم نبوده، متفاوت کرده است؛ اما این بار این حادثه در گام اول به وجهه کشور لطمه زد. اما پشت هم چیدن این حوادث و سوانح ریز و درشت دیگر است که از تابآوری یک جامعه میکاهد و گویی اکنون در نقطه انجماد متوقف شدهایم.
علاوه بر نقش مقصر، میزان تقصیر او، چرایی اجازه شلیک به اپراتور و تنظیمنشدن قطبنما و همه آن چیزهایی که احتمالا روزی در گزارش حادثه از سوی سازمان هواپیمایی منتشر خواهد شد. به نظر میرسد تأخیر در برگزاری دادگاه و محاکمه، راهی برای فروکشکردن التهاب جامعه در نظر گرفته شده که بعید است جامعهشناسان و روانشناسانی که به موضوعات انسانی عمیقتر میاندیشند، این روش را راهحل خوبی بدانند. نکته آخر اینکه رابطه ایران با کانادا، پیش از این حادثه هم وضعیت خوبی نداشت، هشت سال از قطع رابطه کانادا با ایران میگذرد.
این کشور به دنبال مرگ مشکوک زهرا کاظمی، روزنامهنگار دوتابعیتی در زندان اوین، قطعنامههای حقوقبشری علیه ایران را پیش میبرد و حالا که یک سال از این حادثه میگذرد، هیچ چشمانداز مثبتی در رابطه دو کشور به چشم نمیخورد و فقط دو طرف در سطح دیپلماتهای وزارت خارجه به هم هشدار میدهند؛ اما دراینبین ۸۰۰ هزار ایرانی مقیم کانادا هستند که همچنان بر سختیهای زیست دوگانهشان افزوده میشود.
شاید نیاز به تکرار نباشد که اگر رابطه ایران و آمریکا به نقطه جوش نمیرسید، نیمی از حوادثی که امروز گریبان ما را گرفته، رخ نمیداد.