دکتر فیرحی به معنای واقعی کلمه فقیه، اندیشمند و نظریه پرداز کرامت انسانی در ساحت سیاست بود. او به معنی واقعی کلمه در دامن دیانت نشسته بود و به کرامت انسانی انسانها میاندیشید، و به زعم بنده همین امر است که او را از حوزه به دانشگاه میکشاند.
صادق میرویسی نیک؛ انسانها با کرامت انسانی شان انسان میشوند، کرامتی که با آزادی و حق متفاوت بودن معنا میشود و سیاست دقیقاً جایی است که این کرامت باید تضمین شود. دین، اخلاق و فلسفه میتوانند در مورد این کرامت و بایستههای آن سخن بگویند، اما نمیتوانند آن را تضمین کنند.
تاریخ بشر سرشار است از دین اندیشان و فیلسوفانی که در مقام نظر از کرامت انسان سخن گفتهاند و در مقام عمل خود به ماشین سرکوب کرامت انسانی بدل شدهاند.
دلیل این امر نیز بیش از هرچیز به راهبرد غیرسیاسی آنها مربوط است که خواستهاند با ابزارهای غیرسیاسی نظیر، خشونت، اجبار، سرکوب و ایدئولوژی لباس کرامت را بر قامت رشید و رعنای انسانیت بپوشانند. در نتیجه نه کرامت بلکه حقارت برجای گذاشتهاند، و حقارت چیست جز این که انسانیتِ انسانها را از آنها سلب کنیم؟! همان حق آزادی و متفاوت بودن را.
با این مقدمه به یک تعبیر مشکله ایران در دوران مدرن اش نیز حفظ دین و در عین حال کرامت انسانی انسانها در ساحت سیاست بوده است. استاد فیرحی نیز به معنی واقعی کلمه دل آشوب این دشواره بود.
او دین را ستون هستی اجتماعی و هویتی ما میدانست، اما در تمایز با تجدّد گرایانی که بر نفی دین در سیاست انگشت میگذاشتند و سنتگرایان فقهی که جامعه را، چون ذهن دین اندیش خود قلمداد میکردند، در صدد بود تا بر اساس مفاد و مواد دیانت اسلامی راه استقلال سیاست را از درون دیانت بگشاید و خاک سیاست را برای رویش بذر کرامت آماده سازد.
این راهی است که مرحوم علامه نائینی با شهامت به آن مبادرت ورزید و پس از اندک تلاشهای مرحوم طالقانی در زمانه ما دکتر فیرحی پرچم دار آن بود. راهی که به تعبیر شاملو «سخت بود و جانکاه، اما یگانه بود و هیچ کم نداشت».
دکتر فیرحی به معنای واقعی کلمه فقیه، اندیشمند و نظریه پرداز کرامت انسانی در ساحت سیاست بود. او به معنی واقعی کلمه در دامن دیانت نشسته بود و به کرامت انسانی انسانها میاندیشید، و به زعم بنده همین امر است که او را از حوزه به دانشگاه میکشاند تا در کلاس سیاست مشق کرامت کند و در نهایت نیز به معلم کرامت آموز بدل شود.
ذهن او محملی بود که پس از اساتیدی، چون دکتر عنایت، دکتر بشیریه و دکتر طباطباییها روح سرگردان اندیشه سیاسی را در خرابههای نظام دانشگاهی مان به دوش میکشید. اندیشههای سترگ او میتواند نهیبی بر کالبد خفته و نیمه جان سیاست در زمانه ما باشد.
*پژوهشگر حوزه اندیشه سیاسی
لاقل یک مقاله کرامت انسانی در ساحت سیاستش را پیوست می کردید