فرارو- انتشار فیلمی توسط وزیر آموزش و پرورش در صفحه شخصی اینستاگرامش مبنی بر اعتراض نکردن به میزان حقوق و زمان پرداخت حقوق معلمان، واکنشهای منفی به ویژه در جامعه فرهنگیان در پی داشت و کار را به جایی رساند که خیلی زود آقای وزیر از موضع خود عقب نشینی کرد و گفت که منظورش نه معلمان بلکه خودش ومدیران سازمان بودهاند.
به گزارش فرارو، ماجرا از انتشار یک پست اینستاگرامی در صفحه شخصی محسن حاجیمیرزایی وزیر آموزش و پرورش شروع شد؛ یک ویدئو که وزیر آموزش و پرورش در آن میگفت: «معنای حقوقی که میگیریم یعنی باید خدمتی ارائه کنیم، هرکسی امضا کرد به هیچ عامل دیگری ربطی ندارد، حقوقها را دیر یا زود دادند، کم یا زیاد دادند، به هیچ عامل دیگر مربوط نیست، ما پذیرفتیم و میتوانستیم نپذیریم. اگر نمیتوانیم زیر بار مسئولیت قد علم کنیم باید بکشیم کنار وارد بازی بزرگی شدیم خواسته و ناخواسته و زیر برگه بزرگی را امضا کردیم.»
جنجال این ویدئو آنقدر زیاد شد که این پست از صفحه شخصی حاجی میرزایی پاک شد. اما هجمه علیه وزیر ادامه یافت. تا وزیر با عقب نشینی از موضع اولیه خود در صفحه شخصی توئیترش ضمن یادآوری فرمایشات رهبر معظم انقلاب درباره معلمان در این شرایط بنویسد: «خانوادهها گواهند که معلمان عزیز در شرایط سخت کرونایی با تلاشی ستودنی، مسئولیت پذیری و خلاقیت همه توان خود را برای ارائه آموزش با کیفیت به دانش آموزان عزیز بکار میگیرند. به احترام این افسران سپاه پیشرفت به پا میخیزیم و تمام توانمان را برای بهبود شرایط شغلی آنان بکار میگیریم.»
ولی این توئیت هم نتوانست جلوی جنجال اظهارات وزیر را بگیرد تا او بار دیگر توئیت کند: «متاسفانه گفتگوی من با معاونان و مدیران کل برای بکارگیری همه توان برای خدمت، به نادرست خطاب به معلمان و حقوق آنان تلقی شده. سخت کوشی و خلاقیت معلمان در شرایط دشوار کرونایی موجب بالندگی و افتخار ایران است. در یک سال مسئولیتم از هیچ کوششی برای عادلانه سازی حقوق معلمان دریغ نکردهام.»
وی بار دیگر در واکنش به این نقل قول به میدان آمد و گفت: اولین کسی که مخاطب صحبتهایم بود خود من هستم، زیرا مسئولیت تعداد ۱۵ میلیون دانشآموز را به عهده داریم.
محسن حاجی میرزایی افزود: مخاطبان من در این خصوص معاونین و مدیران کل آموزش و پرورش بودند به این معنا که این مسئولیت را پذیرفته و باید بر اساس آن خدمت لازم را ارائه کنند. مخاطبین من در آن گفتگو به هیچ وجه معلمان نبودهاند زیرا معتقدم معلمان در این دوران کار ویژهای انجام دادند و خانوادهها میتوانند گواه باشند که معلمان چقدر در این زمینه وقت میگذارند و مراقبت لازم را اعمال میکنند و این خطایی که در برداشت اتفاق افتاده بود که آن را به معلمان نسبت داده بودند را تکذیب میکنیم.
فرهنگیان در این باره چه میگویند؟
هر چند وزیر از موضع اولیه خود عقب نشینی کرد و حرفش را پس گرفت، اما جامعه فرهنگیان هنوز از او و اظهاراتش ناراحت است و گلایه دارد. آنچه بیشتر به لحن و ادبیات نامناسب وزیر در این ویدئو بر میگردد. ولی جز این فرهنگیان نقدهای دیگری هم به آقای وزیر دارند که شنیدنی و قابل تأمل است.
بهرامپور از فرهنگیان با سابقه در گفتگو با فرارو در این باره گفت: من به عنوان یک فرهنگی با سابقهای ۳۲ ساله در آموزش و پروش همه زوایای این سازمان را از معلمی درکلاس تا مدیریت در مدرسه و آموزش و پرورش تجربه کردم و میتوانم بگویم آقای وزیر، چون از بدنه آموزش و پرورش نیست و شناخت درستی از زیرمجموعه خود و سختیهای کار ندارد، معمولا نظراتش همینطوری احساسی است. وقتی که آقای وزیر دستوری را ابلاغ میکند و بنا دارد که زیرمجموعه آن دستور را هر جور شده بدون چون و چرا اجرا کند، اما بعد آن دستور در عمل با مشکل مواجه میشود او سعی میکند با ادبیات خاصی که به مدیران ناآشنا با محیط تعلق دارد با پرسنل برخورد کند.
وی افزود: طبیعی است که همه فرهنگیان از ادبیات آقای وزیر مکدر هستند. دوره این ادبیات گذشته که کسی بیاید با تحکم و در معذورات قرار دادن پرسنل بخواهد از آنها کار بکشد. حال اینکه اگر ایشان فرهنگی بودند میدانستند فرهنگی که بالای ده سال سابقه کار دارد یعنی روستا را تجربه کرده، سرد و گرم مناطق را چشیده و با هر وسیلهای فکرش را بکنید اتوبوس و مینی بوس و هر چیز دیگر راههای صعب العبور را رفته و خدمت کرده است، اما بابت هیچکدام هزینهای دریافت نکرده، حق ایاب و ذهاب هم نمیگیرد، حق لباس نمیگیرد، با همه اینها در دوران کرونا، کارش دو برابر شده هم، به مدرسه میآید هم بعد از مدرسه باید در شاد فعالیت کند. فعالیت در شاد هم دو برابر فعالیت در مدرسه وقت میگیرد. بعد در چنین شرایطی این طوری با معلم حرف بزنند و بعد حرفشان را پس بگیرند. دلیل اینها نا آشنایی با بافت مجموعه است.
بهرامپور اظهار کرد: او نمیداند دراین حوزه چه کسانی دارند خدمت میکنند. حداقل باید آقای حاجی میرزایی بدانند در بدنه آموزش و پرورش نزدیک به چهار هزار نفر دکتر و مهندس وجود دارد. یعنی در میان فرهنگیان هستند کسانی که از نظر تحصیلات و سابقه کار درآموزش وپروش و تخصص از ایشان بالاتر هستند. دست کم یک برآورد سرانگشتی میکردند و آمار ارشدهای آموزش و پرورش را به آن اضافه میکردند تا متوجه میشدند با چه کسانی مواجه هستند. فوق دیپلم، کارشناسی، کارشناسی ارشد یا دکترا فرقی ندارند همه از فرهیختگان سازمان هستند. آن وقت شاید متوجه میشدند مخاطبانشان دارای فهم وشعور، مناعت طبع و بلندنظری هستند که تا حالا سختیهای سازمان را تحمل کردند. شاید آن موقع بهتر و درستتر میتوانستند با زیرمجموعه خود حرف بزنند. این شایستهتر از این بود که بعدا حرف خود را پس بگیرند و بگویند که با مدیران سازمان بودم.
این فرهنگی ادامه داد: خیلیها هم به آقای وزیر پاسخ دادند اگر شما با مدیران کل صحبت میکردید مدیران کل مگر حقوق نمیگرفتند؟ مگر اضافه کارشان عقب میافتد؟ مگر کسی آنها را با دیگر ادارات مقایسه میکند؟ ستادیها که حقوقشان از معلمان بالاتر است؛ هیچ وقت حقوقشان عقب نمیافتد. اضافه کارشان سر ساعت پرداخت میشود، درحالی که اضافه کار من معلم از بهمن و اسفند ماه سال گذشته عقب افتاده واگر هم الان پرداخت کند، ارزش این مبلغ یک دهم شده است؛ هزینهای که آن زمان برای اداره ده روز زندگی کفایت میکرد الان کفاف یک روز من را هم نمیدهد. طبیعی است اگر آقای وزیر با این شناخت و در نظر گرفتن این عوامل بخواهند صحبت کنند خیلی منطقیتر صحبت میکنند.
ترابیان یکی دیگر از فرهنگیان با سابقه در این باره در گفتگو با فرارو بیان کرد: من از ادبیات آقای وزیر گلایه مندم. اینکه گفتند بکشید کنار یا بکشند کنار. این طرز حرف زدن مخصوص کسانی است که شغلی غیر از کارهای فرهنگی وتربیتی دارند و از آقای وزیربعید بود که با این لحن صحبت کند. فرقی ندارد چه با معلمان صحبت کند چه با مدیران؛ چون در توضیحی که بعدا دادند خواندم که گفتند خطابم معلمان نبودند و مدیران سازمان بودند. من نفس ادبیاتی که آقای وزیر به کار بردند را نمیپسندم. مثل رئیس جمهور قبلی حرف زدند. لحنی که در شان معلمان نبود و نیست. نقد من در مرحله اول به شیوه صحبت کردنشان است حالا مخاطب هر کسی میخواهد باشد.
وی افزود: در مرحله دوم هم به محتوای کلام آقای وزیر نقد دارم. به هر صورت در هر رخداد قهری مثل سیل، جنگ و زلزله یا بیماری مسری که باعث شود کار تعطیل شود کارفرما باید تا وقتی که کار به روال قبلی برگردد طبق تبصره دو ماده دوم قانون بیمه کارگر را تأمین کند. این چه حرفی است حالا که شرایط اینطوری است به همین وضعی که موجود است تن در دهید و شانه زیر بار بدهید. صحبت آقای وزیر از لحاظ حقوقی هم جای نقد دارد.
ترابیان ادامه داد: الان بین حوزه ستادی در وزارتخانه با معلم فرق هست. حقوق کارمند حوزه ستادی با حقوق معلمی که کرایه ماشین میدهد و به مناطق دور دست برای تدریس میرود، چون خانواده دانش آموزان موبایل ندارند فرق دارد. حقوق آن کارمند ستادی ده برابر این معلم فداکار است. خب اینقدر نابرابری، ظلم است دیگر. یکی در تهران با سرویس به وزارتخانه میرود و میآید صبح تا شب هم در آنجا بنشیند مجموع کار حوزه ستادی به اندازه یک معلم در کلاس نیست. اما به او ده برابر معلمی که دارد جانفشانی میکند حقوق میدهند. این در حالی است که در این شرایط ممکن است دانش آموز یا خانوادهاش ناقل باشند و بیماری به این معلم سرایت کند، ولی این معلم باید برود جانفشانی کند درس بدهد و یک دهم حقوق حوزه ستادی حقوق بگیرد. ما به این هم اعتراض داریم.
وی افزود: تفاوت در حقوق و مزایا بین وزارت نفت و وزارت آموزش و پرورش ظلم ونابرابری است که جای خود را دارد، اما در خود سازمان میان حوزه ستادی با معلمانی که در صف اول دارند کار میکنند نابرابری وجود دارد؛ بنابراین اظهارات آقای وزیر هم از نظر محتوایی و هم شیوه بیان و لحن کلام جای نقد دارد. ادبیات او در شان کلام یک وزیر که وزیرآموزش و پروش است نبود. کلام او باید تجسم ادب نفس و ادب درس باشد، اما اینطور نبود.
رضایی معاون یک مدرسه ابتدایی نیز در گفتگو با فرارو گفت: اول اینکه لحن آقای وزیر خوب نبود. دوم هم اینکه باید به شرایط معلمان توجه شود. اول سال گفتند معلمان باید هم در شاد باشند هم در مدرسه، هم در واتساپ، هم روز و هم شب. همه همکاران از این وضع ناراحت هستند. خدا به داد معلمان برسد. نصفه روز که مدرسه میآیند. همکاران میگویند شب شاگرد تماس میگیرد خانم چرا ورقه ما را صحیح نکردید. مادر شاگرد زنگ میزند چرا ورقه بچه مرا صحیح نکردید. پی وی را میبندیم یک جور ایراد میگیرند بازمیکنیم جور دیگر. از خانواده تا همکار دارند ما را میکوبند. دارد به معلمان اجحاف میشود بعد آقای وزیر در این وضع با این ادبیات صحبت میکند انگار ما زیردستشان هستیم. میخواهند بگویند شما نمیتوانید کاری کنید و هر چه ما میگوییم باید بگویید چشم، این حرف و با این لحن درست نیست.
مشایخی از دبیران آموزش و پرورش نیز در این باره به فرارو گفت: صحبت آقای وزیر طلبکارانه بود. یک جور فرار به جلو انگار که بخواهند جلوی اعتراض معلمان را بگیرند میگویند همینی که هست. همانطور که ادبیات دیگر مسئولان در این وضعیت خراب اقتصادی همینجوری است. ما حتما نامه سفید امضا دادیم به اینها، چون در ایران به دنیا آمدیم و باید این وضع را تحمل کنیم. آقای وزیر از مشکلات ما خبر ندارند. از اینکه کار در دروان کرونا سختتر شده است. ما این سختی را پذیرفتیم و داریم کار میکنیم، اما انتظار چنین صحبت و با این لحن از وزیر را هم نداریم. هر چند حرفشان را پس گرفتند. اما آبی است که ریخته شده است. ما به همدردی نیاز داریم مثل همه مردم. این که حداقل در کلام نشان بدهند درد فرهنگیان و درد مردم را میفهمند نه اینکه با تحکم و قلدرمابانه حرف بزنند. وزیری که دغدغه معیشت معلم را ندارد وزیر حکومتی است که مردم برایش مهم نیست. آقای وزیر راست میگوید معلمها حق اعتراض ندارند، چون انگار قراردادی مثل ترکمانچای را قبول کردند قراردادی که محصول تقلید نادرست از لیبرالیسم اقتصادی است.
حسینی معلم بازنشسته نیز در این باره در گفتگو با فرارو اظهار کرد: وزیر آموزش و پرورش که حالا با پس گرفتن اظهاراتش در صدد دلجویی فرهنگیان برآمده است گویا به این سبک از مدیریت یعنی پیشروی و بعد عقب نشینی عادت دارد. هنوز افکار عمومی یادش نرفته است که در ابتدای سال تحصیلی در میان مخالفتهای صریح مردم و کارشناسان دستور بازگشایی مدارس را صادر کرد، اما خیلی زود از این دستور عقب نشینی کرد و اعلام شد هر کسی دوست دارد بیاید هر کس دوست ندارد نیاید.
او اضافه کرد: اما او این بار در اظهارات جنجالیاش آنقدر اختیار برای مخاطبان قایل نشده و گفته هر کسی نخواست بکشد کنار. ادبیاتی که اتفاقا به گوشها آشناست. همین سال گذشته بود که یک مجری در شبکه افق صداوسیما با لحن آقای وزیر گفت هر کسی مثل ما فکر نمیکند، جمع کند و از ایران برود! اتفاقا شنیدم مهاجرت هم زیاد شده مردم انگار دارند به حرف آن خانم گوش میدهند. خیال آن خانم راحت شد! خیال آقای وزیر چطور راضی میشود؟ خدا را چه دیدید شاید سال بعد هم خبرآمد مهاجرت فرهنگیان زیاد شده یعنی این حرف آقای وزیر که بکشید کنار ثمر میدهد. بعد آنوقت آقایان راضی باشند که حرفشان شنیده شده البته این هیچ وقت واقعیت پیدا نمیکند، چون فرهنگی از کجا بیاورد، دلار بخرد و هزینه مهاجرت بدهد. آقایان مطمئن باشند ما راهی جز ماندن در ایران و در سازمان نداریم. اینقدر تشر نزنند. به جای این اظهارات یک روزه که زود باید پسش بگیرند فکری به حال ما مردم بکنند.
شرمم می اید وقتی می بینم هر دولتی ناتوان ترین فرد را وزیر آموزش و پرورش می گذارد. الان هم که دار و دسته معجزه هزاره سوم بیخ گوش آقای وزیر و شانه به شانه او راه می روند و همه کاره اند.
علی برکت الله
من به عنوان فرهنگی واقفم که کارگران بسیار پایین تر از حقشون دریافت می کنن ولی این به معنای زیاد گرفتن فرهنگیان نیست