
ارزیابیهای منطقی نشان میدهد که نه جمهوری آذربایجان به حدی قدرت نظامی دارد که بتواند این مناطق را آزاد کند، نه ارمنستان توان این را دارد که بتواند تکلیف قرهباغ را یکسره کند و بتواند در بلندمدت این بخش از خاک آذربایجان را به عنوان دولتی خودمختار یا بخشی از خاک ارمنستان تبدیل کند.
حسن بهشتی پور کارشناس مسائل بین الملل در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: استمرار درگیری در قرهباغ بهرغم اعلام چندباره آتشبس، این سوال را ایجاد کرده است که چرا این بار این درگیری کهنه تا این اندازه استمرار پیدا کرده است؟ اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم برای پایان یک درگیری نظامی باید عزم و اراده کافی میان دو طرف درگیری وجود داشتهباشد. اما آنچه در سه هفته گذشته شاهد بودیم، این است که نه در آذربایجان و نه در ارمنستان، ارادهای برای پایان این درگیری وجود ندارد.
البته توازن اراده میان دو طرف متفاوت است. برای طرف ارمنی به این دلیل که موقعیت تثبیتشدهای در سرزمینهای اشغالشده دارد، بیشتر این میل وجود دارد که درگیری زودتر خاتمه پیدا کند، در برابر برای باکو که تلاش میکند سرزمینهای خود را آزاد کند، تمایل دارد که جنگ را ادامه دهد تا شاید به هر ترتیبی بتواند بخشهایی از سرزمین خود را باز پس بگیرد.
ارزیابیهای منطقی نشان میدهد که نه جمهوری آذربایجان به حدی قدرت نظامی دارد که بتواند این مناطق را آزاد کند، نه ارمنستان توان این را دارد که بتواند تکلیف قرهباغ را یکسره کند و بتواند در بلندمدت این بخش از خاک آذربایجان را به عنوان دولتی خودمختار یا بخشی از خاک ارمنستان تبدیل کند.
دلیل طولانی شدن جنگ در این مرحله ارزیابی غلطی است که مقامهای جمهوری آذربایجان دارند که تصور میکنند با کمکهای نظامی که از طرف ترکیه دریافت کردهاند و همچنین خرید تسلیحات کلانی که در سالهای اخیر از اسراییل داشتند، میتوانند با استفاده از توان نظامی این جنگ را برنده شوند.
علاوه بر اعتماد به نفس حاصل از کمکهای نظامی خارجی، مشکلات داخلی دولت آذربایجان از جمله آثار اقتصادی شیوع بیماری کرونا، کاهش تقاضا در بازار جهانی نفت و کاهش درآمد ارزی این کشور به دلیل کاهش شدید قیمت نفت، تلاش میکند که افکار عمومی را به بهانه جنگ میهنپرستانه به سمت خود جلب کند. با این رویکرد الهام علیاف رییسجمهور آذربایجان معتقد است مادامی که به کف اهدافش در این نبرد نرسیده است، نباید دست از این جنگ بردارد.
کف خواسته باکو این است که دستکم مناطق اشغالی اطراف قرهباغ را از سلطه ارمنستان خارج کند و با دست پر وارد مذاکرات شود. بر خلاف باکو، قدرتهای بینالمللی دارای نفوذ در این منطقه، از جمله روسیه، فرانسه و امریکا که واسطه گفتگوهای دو جمهوری براساس سازوکار گروه مینسک بودند، این برداشت را قبول ندارند که راهحل نظامی برای مناقشه قرهباغ وجود داشته باشد.
این سه قدرت معتقدند که باید مناقشه قرهباغ را از طریق سازوکار سیاسی و دیپلماتیک در چارچوب سازمان امنیت و همکاری در اروپا، حلوفصل کرد. روسیه به صورت ویژه، چون قفقاز جنوبی را حیاط خلوت خود تلقی میکند، در درجه اول یک ابتکار یکجانبه نشان داد و با فراخواندن وزرای خارجه دو جمهوری این مساله را حل و فصل میکند.
ارزیابی طرف آذربایجانی این است مادامی که یا مناقشه را کاملا به نفع خود حل نکرده یا اینکه دستکم مناطق اشغالی اطراف قرهباغ را آزاد نکرده به جنگ ادامه دهد. در برابر طرف ارمنی هم با انگیزههای مختلف، از جمله فشار افکار عمومی و مسائل داخلی، اراده چندانی برای پایان دادن به درگیری در شرایط کنونی ندارد. با این حال در مجموع نیکول پاشینیان نخستوزیر ارمنستان علاقهمند است که نهایتا بتواند راهی برای برونرفت از این بحران پیدا کند. چرا که ارمنستان آسیب بیشتری از درگیریهای اخیر دیده است. یکی از مسائلی که وجود دارد، تمایل روسیه به حفظ فشار بر دولت ایروان است.
بخشی از موضعگیریهای دولت پاشینیان که با رویکرد غربگرایانه انجام شده است، مسکو را به این نتیجه رسانده که تا حدی به صورت کنترلشده فشار را بر ارمنستان زیاد کند تا دولت ایروان را به نوعی گوشمالی دهد. البته روسیه به دنبال این نیست که فشار در حدی بر ارمنستان افزایش پیدا کند که این کشور دچار فروپاشی یا دولت پاشینیان مجبور به استعفا شود، اما تا حدی که نیاز شدید ایروان به مسکو برای ارمنستان مورد تاکید قرار گیرد، برای مسکو اهمیت دارد.
در این میان نباید نقش ترکیه را فراموش کرد که از یک سو در شمال آفریقا حامی اخوانالمسلمین است و از سوی دیگر در آذربایجان طرفدار ترکزبانان، از یک سو سیاست اسلامگرایی و از سوی دیگر سیاست پانترکیستی به عنوان اهرم توسعهطلبی آنکارا در خارج تبدیل شده است.
ترکیه چندان علاقهمند نیست که آتشبسی در قرهباغ ایجاد شود و به شکل پیوسته باکو را به ادامه نبرد تشویق میکند. در نتیجه در شرایط کنونی من تصور میکنم که نوعی فقدان مزمن اراده برای پایان جنگ در قرهباغ ایجاد شده است که باعث میشود هیچیک از طرفین و قدرتهای اثرگذار، چندان تمایلی به پایان سریع درگیریها نداشته باشند.