فرارو- در پی امضای توافقات عادی سازی میان برخی کشورهای عربی و اسرائیل، برخی کارشناسان دلیل اصلی این توافقات را فراهم کردن فرصت تهیه عکس انتخاباتی برای دونالد ترامپ دانستند. اما برخی دیگر ضمن اشاره به انگیزههای انتخاباتی ترامپ در امضای این توافقات، از دلایل بلندمدت و راهبردی نیز سخن گفتند.
به گزارش فرارو، عصر روز سه شنبه به وقت واشنگتن، عده زیادی از مقامات آمریکایی و خارجی در یکی از باغچههای کاخ سفید در فضای آزاد جمع شدند تا شاهد امضای توافقاتی شوند که آمریکا از آنها تحت عنوان «سپیده دم خاورمیانه جدید» یاد کرد. توافقات عادی سازی روابط امارات و بحرین با اسرائیل، با وساطت ترامپ و توسط وزرای خارجه بحرین و امارات و نخست وزیر اسرائیل امضا شد.
در مراسم امضای این توافقات ترامپ با لحنی اغراقآمیز همیشگی خود گفت: «عصر امروز، اینجا حضور پیدا کرده ایم تا مسیر تاریخ را عوض کنیم. بعد از دههها تفرقه و نزاع، ما سپیده دم یک خاورمیانه جدید را شروع میکنیم.»
اما بر خلاف ارزیابی ترامپ، توافقات عادی سازی که به طور رسمی به «توافقات ابراهیم» شناخته میشوند، نه تنها تفرقه و نزاع را پایان ندادند، بلکه به اختلاف و منازعه دامن زدند. با اعلام رسمی این توافقات، موجی از انتقادات و محکومیتها به راه افتاد. عمده این انتقادات به انحراف امارات و بحرین از آنچه اجماع عربی در برابر اسرائیل خوانده میشود، مربوط بود. منتقدان عمدتا این دلیل این انحراف را اعطای امتیاز به ترامپ در آستانه انتخابات سوم نوامبر دانستند. از دیدگاه آنها، عادی سازی روابط امارات و بحرین با اسرائیل اساسا گامی در راستای نجات ترامپ و کمک به پیروزی مجدد وی در انتخابات بود.
با توجه به کاهش ادامهدار محبوبیت ترامپ در نظرسنجیهای متعدد، بهره برداری وی از توافقات عادی سازی کاملا امر بدیهی بود. برخی کارشناسان ضمن اشاره به تلاشهای ترامپ برای استفاده تبلیغاتی از این توافقات، اهداف بلندمدت آنها را نیز بررسی میکنند.
به اعتقاد برخی ناظران، توافقات عادی سازی برای اهدافی فراتر از انتخابات آمریکا امضا شده اند. اما اینکه این اهداف چیست، هنوز با قاطعیت نمیتوان در این خصوص اظهارنظر کرد. خصوصا که هم اماراتیها و بحرینیها و هم آمریکاییها سعی کرده اند بر کلیدواژه صلح تاکید کنند و برقراری صلح را هدف نهایی توافقات صلح قلمداد کنند. با این حال، به اعتقاد رسانههای نزدیک به سعودیها و اماراتیها، توافقات ابراهیم با تغییر توازن قوا در خاورمیانه در سالهای اخیر ارتباط دارد. این رسانهها عمدتا هنگام بحث درباره تغییرات توازن قوا در خاورمیانه به افزایش نفوذ ایران و ترکیه در منطقه اشاره میکنند و عمدتا این نفوذ را تهدیدی برای امارات و عربستان متحدانشان میدانند. اما این کشورها به تنهایی قادر با مقابله با این نفوذ نیستند. به عبارت دیگر، برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، برای مقابله با نفوذ رقبای منطقهشان – مثل ترکیه، قطر و ایران- به تحکیم روابط با آمریکا و اسرائیل روی آورده اند.
اما در عین حال این کشورها میدانند که دونالد ترامپ در چند هفته باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری سوم نوامبر قادر به انجام هیچ اقدام استراتژیک در برابر کشورهایی نظیر ایران، ترکیه و قطر نیست. این نکته را مشخصا یکی از مشاوران سابق دونالد ترامپ در امور سیاست خارجی –ولید فارس- گفته بود. به گفته فارس، ترامپ رسیدگی به پرونده ایران و سایر مسائل مهم را به بعد از انتخابات ریاست جمهوری موکول کرده و بعد از انتخابات ریاست جمهوری – البته در صورت پیروزی وی- اقدامات تقابلجویانه با ایران را از سرخواهد گرفت. اقداماتی که حتی میتواند به مقابله میدانی نیز منجر شود.
اما پرسشی که اینجا مطرح میشود این است که آیا عزم ترامپ برای مقابله جدیتر با ایران و رسیدگی به سایر پروندهها بعد از انتخابات سوم نوامبر با توافقات عادی سازی روابط امارات و اسرائیل ارتباط دارد؟ تا حالا هیچ اظهارنظر رسمی در این خصوص صورت نگرفته است. بنابراین، فعلا فقط میتوان با شواهد و قراین صحبت کرد. از برخی شواهد اینگونه برمی آید که امارات و متحدانش برای جذب ترامپ به سمت خود و شکلدهی به سیاست وی در مقابل برخی رقبا در دوران بعد از انتخابات ریاست جمهوری گام برداشته اند. هر چند که اماراتیها بسیار حساس هستند که توافقاتشان با اسرائیل در مقابل هیچ کشوری معرفی نشود.
بیشتر بخوانید:
یکی از شواهدی که میتوان در این زمینه به آن اشاره کرد، عجله قطر برای تحکیم روابط خود با دولت ترامپ است. ظاهرا، مقامات قطر از توافقات امارات و اسرائیل نگران شده و احساس میکنند که این توافقات ممکن است به کاهش حمایت آمریکا از آنها منجر شود. امری که اگر اتفاق بیافتد ممکن است به تکرار ماجرای برنامه ریزی عربستان و امارات برای حمله نظامی به قطر منتهی شود. در حالی که دولت ترامپ به شدت سرگرم مذاکره بر سر توافقات عادی سازی امارات و بحرین با اسرائیل بود، وزرای قطری به واشنگتن رفتند و یک «گفتگوی راهبردی» با آمریکا به راه انداختند. قطر همچنین از انتقاد از توافقات عادی سازی پرهیز کرد. البته رسانههای قطری کم و بیش سعی کردند از امارات انتقاد کنند، اما در سطح رسمی موضع قطر بسیار ملایم بود.
در واقع اقدام محمد بن زاید در عادی سازی روابط با اسرائیل، قطر را در موقعیت دشواری قرار داد. قطر، که خودش زمانی با اسرائیل روابط نسبتا گرمی داشت، سر دوراهی استقبال از عادی سازی روابط با اسرائیل یا محکومیت آن قرار گرفت. اگر از روابط با اسرائیل استقبال کند، قدرت نرم خود را که در اثر حمایت از آرمان فلسطین و گروههای اسلامگرا بدست آورده، از دست خواهد داد؛ و اگر عادی سازی را محکوم کند، روابطش با آمریکا ممکن است آسیب ببیند. از این رو، قطر سعی کرده که قبل از انتخابات آمریکا روابطش با دونالد ترامپ را تحکیم کند تا از طرحهایی که بعد از سوم نوامبر ممکن است اجرا شوند، مصون بماند یا حداقل ضررها را کمتر کند.