فرارو- فیلم سینمایی خوب، بد، جلف ۲: ارتش سری به نویسندگی و کارگردانی پیمان قاسم خانی و تهیه کنندگی محسن چگینی وارد شبکهی نمایش خانگی شد.
برای خرید قانونی و دانلود حلال فیلم سینمایی خوب، بد، جلف۲ اینجا کلیک کنید
این فیلم که بعد از شروع اکران خوبش با بیماری کرونا و تعطیلی سینماها مواجه شد و سپس اکرانش را به صورت آنلاین پی گرفت خیلی زود در شبکهی نمایش خانگی در دسترس عموم قرار گرفت.
سام درخشانی، پژمان جمشیدی، حامد کمیلی، فرهاد آئیش، گوهر خیر اندیش، ستاره پسیانی، مارال فرجاد و علی اوجی گروه بازیگری این فیلم را تشکیل میدهند. امیر توسلی آهنگسازی، میثم مولایی تدوین و حسین جلیلی نیز فیلم برداری این فیلم را عهده دار هستند.
داستان خوب، بد، جلف ۲ از جایی شروع میشود که پژمان جمشیدی و سام درخشانی که اختلافاتی هم با یکدیگر پیدا کردند بعد از مدتها دوباره سر یک پروژهی سینمایی به هم میرسند. پروژهای با سرمایه گذار، کارگردان و عواملی که ساکن آمریکا هستند.
اما تمام عوامل این فیلم در واقع جاسوسانی هستند که برای عملی کردن برنامهای موسوم به آرگوی ۲ به ایران آمده اند و فیلم سازی در ایران برایشان فقط یک پوشش است. هدف اصلی آنها ربودن محمولهی کیک زردی است که از اصفهان به تهران منتقل میشود.
اما پروژهی آرگوی ۲ موانع زیادی بر سر راهش دارد که مهمترینش بلاهت سوپر استارهای کودن آن است. پژمان و سام با حماقت هایشان قویترین و جدیترین ایجنت سازمان جاسوسی آمریکا کلافه میکنند و مثل دو وزنهی سنگین به دوش او افتاده اند. در این شرایط پای دزد دیگری هم به سفرهی کیک زرد ایران باز میشود: طالبان.
طالبان پا به نقشهی آرگوی ۲ میگذارد و محمولهی مورد نظر آمریکاییها را میدزدد. حالا گروه فیلم سازی ارتش سری به همراهی دو سوپر استار کم هوششان باید محموله را از طالبان بربایند...
خوب بد جلف ۲ پر قدرت و به خوبی آغاز میشود. سکانسهای ابتدایی از ورود پژمان و سام تا مذاکره کردن و قرارداد بستن هایشان به خوبی ایده پردازی، کارگردانی و اجرا شده اند. بخش زیادی از بار کمدی فیلم بر دوش کشمکشها و کل کلهای سام و پژمان است. زوجی که وراجیها و ور رفتن هایشان با یکدیگر هنوز توی ذوق نمیزند و هر آن چه بینشان میگذرد ناشی از شخصیتهایی است که برایشان طراحی شده است نه گیر دادنهای لوس به هم و شوخیهای دم دستی معمول بین زوجهای کمدی فیلمهای ایرانی که این روزها تعدادشان کم هم نیست.
فیلم نامهی حساب شده و جذاب خوب، بد، جلف ۲، اما تنها تا رسیدن به یک سوم پایانی اش پیش میرود و از آن جا به بعد لنگ میزند و ارتباط مخاطب را با خودش قطع میکند. البته که در همان یک سوم پایانی هم صحنههای خنده دار زیادی وجود دارد، حمام آفتاب گرفتن نیروهای طالبان و جنگی که با کات گفتن سام متوقف میشود و...، اما این که دو کله پوک داستان که شخصیتهای اصلی فیلم هستند در تمام فیلم در موقعیتی بیگانه با خودشان قرار گرفته اند، اما تاثیری در سیر وقایع ندارند تا حدی ضعف فیلمنامه محسوب میشود.
پژمان و سام با وجود خنگ بودنشان فقط روی اعصاب فربد راه میروند و نقشهی آرگوی ۲ را با چالشی جدی مواجه نمیکنند. حتی منحرف شدن مسیر نقشهی دکتر و فربد به خاطر سهل انگاریهای سام و پژمان نیست بلکه نیرویی خارجی که طالبان باشد آنها را به جایی دیگر میکشاند.
پیوند سام و پژمان هم با این گروه جاسوسی خیلی عمیق نیست. در واقع عاملی که فربد و دکتر مجبورند دیوانگیهای این دو را تحمل کنند به خوبی برجسته نشده است. با متزلزل بودن این پیوند است که مخاطب در دقایق پایانی فیلم که صحنههای زد و خورد و تیر اندازی هم کمی بیش از حد شده است با خودش نحوهی ورود سام و پژمان را به این مهلکه مرور میکند و منطقی کمدی هم نمیرسد.
خوب، بد، جلف ۲ پر است از شوخیهایی با عوامل مختلف سینما که با دست انداختن دو شخصیت اصلی اش به بدنه و جامعهی سینمایی کشور انتقاداتی را هم وارد میکند. همچنین تعداد شوخیهایی که به شوخیهای جنسی موسوم هستند هم در فیلم کم نیستند. از رابطهی سام با مژده (محدثه) تا شوخیهای بیسکوئیتی و ...، اما این شوخیها فقط از نگاه ایرادگیر عدهای مبتزل به نظر خواهد رسید. شوخیهای این چنینی نوع مهمی از طنز پردازی هستند که ما به دلیل محدودیت هایمان در آثار کمدی از آنها بی بهره ایم. شمار معدودی هم که به زعم خودشان خرق عادت میکنند و از این شوخیها بهره میبرند معمولا از سخیفترین و مبتزلترین و دم دستی ترینشان استفاده میکنند که نتیجهای هم جز پس زدن مخاطب ندارد.
اما شوخیهای پیمان قاسم خانی بدین شکل نیست. این شوخیها خلاقانه، فکر شده و بامزه هستند و به هیچ عنوان نمیتوانند مصداقی برای ابتذال قرار گیرند.
کمدی خوب، بد، جلف ۲: ارتش سری خوب شروع میشود مخاطب را با خود به خوبی همراه میکند، اما پایان بندی فیلم که همه چیز را به ساخته شدن قسمت بعدی فیلم ارجاع میدهد اکثر بینندگان را شوکه و ناراحت میکند. نداشتن پایان بندی خوب بزرگترین مشکل این فیلم است که سبب میشود حتی زحمت بسیاری از صحنههای خوب فیلم نیز به باد برود.
اما در پایان و دربارهی بازی ریحانهی پارسا. در دوران جشنواره پیمان قاسم خانی دربارهی وی گفته بود که اگر خل بازیهای معمولش را کنار بگذارد میتواند آیندهی خوبی در بازیگری داشته باشد، اما پر واضح است که این شخص هیچ چیزی جز همان خل بازیهای معمول ندارد. هیچ چیزی جز حاشیه و هیچ چیزی به جز مطرح شدن به هر قیمتی.
دربارهی نحوهی ورود او به این عرصه نمیتوان چیز زیادی گفت. یا در واقع بهتر است که گفته نشود. اما در بارهی تداوم حضورش میتوان. امثال پیمان قاسم خانی و محسن چگینی واقعا نسبت به انتخابشان باید مسئول باشند. دامن زدن به حضور چنین نابازیگر بی استعدادی توهین و اجحاف در حق همهی بازیگران سینما است. بسیار جای تعجب دارد که کسی، چون قاسم خانی با این همه اعتبار و ایده چه احتیاجی به چنین بازیگری در فیلمش دارد. بازیگری که به وضوح بد و بی استعداد است. با حضور امثال پارسا صف طولانی بازیگران جوان و با استعداد و با سواد روز به روز افسردهتر میشوند و جامعهی هنری ایران از حضور بی سوادان خودنما مملو میشود...
حیف وقت آدم
حیف پول