دکتر رضا طالعیفر*؛ امروزه اهمیت نقش و کارکرد سیاست خارجی یک کشور بر فضای اقتصادی هر کشوری امری است که اکثر محققان بدان تاکید میوزند و بر این اعتقادند که اقتصاد هر کشور بیش از هر اتفاقی از تصمیمات سیاسی داخلی و بینالمللی تاثیر میپذیرد و لذا با تکیه صرف بر بایستهها و اصول علم اقتصاد نمیتوان پیشبینی دقیقی از آینده ارایه داد.
در این میان یکی از وظایف مهمی که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی هر کشوری برای حمایت از صنایع تولیدی، خدماتی و کسب و کارهای خود دارد، اتخاذ سیاستهایی است که بتواند فضا را برای ورود محصولات کشور متبوع خود به بازارهای جهانی بدون هرگونه محدودیتی امکان پذیر نماید و از اینرو اتخاذ سیاستهای هوشمندانهای که ضمن حفظ اقتدار و توجه به منافع ملی، تا حد امکان تنش زدایی در بین همسایگان و سایر کشورها را با خود به همراه داشته باشد، مهم و حایز اهمیت است.
اتخاذ چنین سیاستهایی ضمن حمایت از حضور صادرکنندگان در بازارهای هدف بین المللی، میتواند با گستراندن فضای اعتماد بین المللی، کاهش ریسک سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران خارجی در صنایع کشور جهت تحقق رونق و جهش تولید را سبب شود. درواقع لازمه اقتصادی پویا و مبتنی بر تعاملاتی فراگیر و آزاد با سایر ملل داشتن روابط مسالمت آمیز با دنیاست و این نوع رابطه با در پیش گرفتن رویکرد امنیتی ـ سیاسی در سیاست خارجی قطعا حادث نمیشود.
در خصوص سیاست تنش زدایی بایستی توجه داشت که تنش زدائی یک راه حل نهائی به منظور رفع تنشها نیست بلکه حالتی فی مابین است که در برگیرنده عناصری از همگرائی و رواگرائی میباشد و نوعا تلاشی است برای ارتقای همکاریها و همزیستی توام با مشارکت دولتها و پرهیز از تاکید و پافشاری بر موارد مورد اختلاف و کاهش یا تقلیل تنش در روابط بین المللی. سیاست خارجی تنش زدا نوعا درصدد است از طرفی زمینه دفع موانع بین المللی توسعه کشور و از طرف دیگر زمینه جذب منابع بین المللی برای توسعه و قدرتمندی کشور را فراهم کند.
تنش زدایی را گاها به عنوان مهمترین اصل در روابط بین الملل با توسل به شیوههای مسالمت آمیز و نوسازی روانی در سطح بین المللی و فعال کردن دیپلماسی از طریق گفتگوی دو جانبه و چند جانبه تعریف کرده اند و هدف از آن را بهبود و ارتقای سطح روابط سیاسی و اقتصادی برای نایل شدن به امنیت منطقهای و جهانی عنوان داشته اند.
با اتخاذ سیاست تنش زدایی هرچه بیشتر با کشورهای مختلف دنیا میتوان در عرصه سیاست خارجی موفق عمل نمود و از طرفی فضا را برای بهبود و ارتقای مبادلات بین فعالان اقتصادی کشورمان و سایر کشورها آمادهتر نمود. البته بایستی توجه داشت که حرکت به سمت سیاست تنشزدایی به معنی عقب نشینی از مواضع اساسی و عدول از منافع ملی نیست.
حال با عنایت به لزوم توجه به بکارگیری و استفاده از سیاست تنش زدایی این سوال پیش برای هر خواننده تیزبینی پیش میآید که برای تحقق این سیاست چه بایستی کرد؟
به زعم نگارنده سطور پیش رو، استفاده و در پیش گرفتن رویکرد چندجانبه و فعال در سیاست خارجی با هدف استفاده از همه ظرفیتهای دیپلماسی و توان نخبگانی کشور جهت پیشبرد راهبرد تنش زدایی در ۲ بخش گفتاری-اعلامی و رفتاری-اعمالی، تعامل گسترده با نهادها و سازمانهای بین المللی با هدف ایفای نقشی فعال در معادلات جهانی، استفاده مناسب و موثر از فضای رسانهای دنیا در پوششدهی اهداف سیاسی و دیپلماسی کشور و ترویج این تفکر که کشورمان خواهان صلح و امنیت پایدار منطقهای و تعامل با سایر کشورها براساس منافع متقابل است.
تلاش در جهت طراحی و پیاده سازی مجموعه اقدامات اعتمادساز برای زدودن برخی باورهای رایج و متداول غلط نظام بین الملل در خصوص ایران، ارتباط و تعامل مستمر با نخبگان دانشگاهی، فعالان و کارشناسان سیاسی و رسانهای سایر کشورها، طراحی و تدوین راهبردهایی مشخص برای حضوری موثر و فعالانه در تقویت صلح و امنیت منطقه و جهان و ارایه طرح و دیدگاه در این خصوص در مجامع بین المللی، اولویت دادن به رفع سوءتفاهمات و اختلافات علی الخصوص با کشورهای همسایه، کشورهای همسود، کشورهای هم زبان و همدین و مسلک از طریق مفاهمه و دیپلماسی، استفاده بهینه از کلیه ظرفیت رسانههای های دیداری و خارجی داخلی برای انعکاس دقیق رویکردها و مواضع کشور در سیاست بین الملل و تلاش در جهت تصویرسازی مناسب از کشور و مردم و... میتواند مدنظر مسوولین امر قرار گیرد.
*دکترای مدیریت دولتی و عضو هیات علمی دانشگاه