مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: واکنش منفی افکار عمومی به اخبار مربوط به واریز حقوق و ودیعۀ مسکن نمایندگان جدید مجلس شورای اسلامی، به حدی بوده که احمد امیرآبادی فراهانی نمایندۀ قم و عضو هیأت رییسه توضیح داده ۲۰۰ میلیون تومان مربوط به ودیعۀ مسکن است و همۀ ۲۰ میلیون تومان هم حقوق نماینده نیست. هزینۀ دفتر شامل اجاره، حقوق کارکنان وآب و برق و گاز و تلفن ثابت و سیار و اینترنت است که به حساب دفتر واریز میشود.
با توجه به این که حسین جلالی نمایندۀ رفسنجان از عدد ۱۱ میلیون تومان به عنوان حقوق سخن گفته میتوان نتیجه گرفت ۹ میلیون دیگر بابت کارکنان و خدمات است و ۲۰۰ میلیون تومان هم بابت ودیعۀ مسکن. گزارشهای دیگر البته حاکی از واریز ۲۳۱ میلیون تومان است که ریز قضیه را قدری متفاوت جلوه میدهد.
به این بهانه میتوان این نکات را یادآور شد:
۱. مردم ناخواسته مقایسه میکنند. برخی از کاربران نوشتهاند پرداختی ۲۳۱ میلیون تومانی به ۲۹۰ نماینده معادل چند ماه حقوق چه تعداد کارگری است که حقوق آنها عقب افتاده است؟ نمایندگان مدعی عدالت و دفاع از حقوق کارگران آیا توجیه و توضیحی دارند؟
۲. اکثر این نمایندگان حاصل مشارکت حداقلی مردم در انتخابات اند. در شهرهای برزگ کمتر از ۲۰ درصد و در شهرهای کوچکتر به طور میانگین ۴۰ درصد از مردم در انتخابات شرکت کردند. هزینههای آنان را، اما همۀ مردم باید بپردازند و قطعا راضی نیستند. خوب نیست ادم پولی را بگیرد که رضایت به دنبال آن نیست. وقتی مکانیک اتومبیل من هر بار اصرار دارد رضایت مرا پس از دریافت دستمزد جلب کند نمایندگان چرا به دنبال رضایت نیستند؟ به همین خاطر احساس آزردگی در اکثریت ۶۰ تا ۸۰ درصدی که در انتخابات دوم اسفند ۱۳۹۸ شرکت نکرده اند بیشتر است.
۳. فرض این است که نمایندۀ مجلس قبل از آن هم در جایی شاغل بوده است. یا کارمند بوده یا مدیر یا در بخش خصوصی. اگر در بخش دولتی بوده میتواند مأمور محسوب شود و همان حقوق و مزایا را در دوران نمایندگی هم دریافت کند و اگر در بخش خصوصی انتخاب خودش بوده است و برای شرکت خود برند و اعتبار ایجاد کرده و کارمند نیست که حقوق بگیرد و حداکثر این که حقوق متعارف به او تعلق گیرد. کارمند بخش خصوصی قاعدتا باید بتواند برای خود مسکنی تهیه کند.
۴. توجیه میکنند که بخشی از این پول بابت دفتر و آب و گاز و برق است. همین چند روز پیش، اما کیهان به نقل از نمایندگان تهران تیتر زد که آنان در مساجد با مردم دیدار میکنند. آب و برق و گاز و تلفن مساجد هم رایگان است. آیا نمیتوانند در یک مسجد مستقر شوند؟ اگر در مسجد نمیتوان آیا این همه اداره و سازمان دولتی و عمومی در تهران نمیتوانند ۲۹۰ اتاق با کارمند به نمایندگان اختصاص دهند؟ مثلا وزارت نیرو ۱۰ نفر را متقبل شود و وزارت نفت ۱۰ نفر دیگر را؟ حتما باید پول بدهند و دفتر اختصاصی بگیرند؟
یا ارتش نمیتواند به ۲۶۰ نماینده غیر تهران خانۀ سازمانی بدهد؟ اگر نمیتواند لابد قانونی در این باب ندارد. خوب! در این باره خود این نمایندگان قانونی تصویب کنند. دربارۀ خودشان هم نمیتوانند؟
۵. در آذر ماه سال ۱۳۵۸ و در آخرین جلسۀ مجلس بررسی نهایی قانون اساسی که به خبرگان قانون اساسی شهرت داشت آخرین جملات آیتالله منتظری به عنوان رییس آن مجلس تشکر از نمایندگان و خبرگانی بود که در طول ۵ ماه در تهران و بعضا بدون مسکن و حقوق در تهران به سر کردند. چگونه است که برای کسانی، چون آیتالله طاهری و آیتالله صدوقی و دهها شخصیت مشهور دیگر نیاز به تأمین مسکن و دفتر اختصاصی نبود و برای اینان هست؟
شاید گفته شود تدوین قانون اساسی ۵ ماه طول کشید، ولی اینها قرار است ۴ سال در تهران زندگی کنند. بسیار خوب! هیچ اندوختهای ندارند و تازه از صفر میخواهند شروع کنند؟
۶. مجلس شورای ملی حاصل انقلاب مشروطه است. در مجلس اول نمایندگان اصناف حاضر بودند و حقوقی نمیگرفتند. در مجالس بعد هم کسانی نماینده میشدند که بیرون جایگاه و مرتبتی داشتند. یا مثل دکتر مصدق زمین دار و بی نیاز از مجلس یا مثل مدرس زندگی زاهدانه یا شخصیتهای دیگر. بعد از انقلاب نیز تا چند دوره از این صحبتها نبود و پرداختیها حساسیت ایجاد نمیکرد. جدای نمایندگانی که اصلا حقوقی دریافت نمیکردند دریافتی دیگران نیز متعارف بود.
اکنون نیز نمایندگان میتوانند این رویه را اصلاح کنند. پولها را بازگردانند و اگر دفتر لازم دارند از امکانات این همه اداره و سازمان و مدرسه که معطل افتادهاند استفاده کنند یا در مسجدی مستقر شوند. هر چند که نمایندگی قائم به ذات است و این همه دنگ و فنگ ندارد.
اتفاقا بگذار با مرارت همراه باشد تا شوق و ذوق کاندیداتوری به صرف قصد انتفاع مادی فرو بنشیند.
۷. چطور در مجلس اول حقوق نمایندۀ معادل متوسط دریافتی کارمندان بود و حالا نیست؟ تازه آن هم نمایندگانی با بالای یک میلیون رأی و حاصل انتخابات رقابتی و در حد مصطفی چمران نه استصوابی با ۲۰ هزار رأی.
مجلس انقلابی با این صفات، انقلابی میشود نه با اصرار آقای قالیباف بر تغییر چهره از سیمای یک تکنوکرات به ارزشی و خواندن از روی متن و شعار. حالا باز شعار، خوب است در جلسۀ ۱۵ تیر کار به داد و هوار در صحن کشید.
راستی به آقای قالیباف اشاره شد. یاد شعارهای او در مناظرههای ۹۶ افتادیم که مدام ۹۶ درصد و ۴ درصد میکرد. این دریافتیها با ۹۶ درصد میخواند یا با روحیات ۴ درصد؟