اعتمادآنلاین نوشت: در انتخابات هیاترئیسه کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی که به عنوان مهمترین و تخصصیترین کمیسیون مجلس شناخته میشود، ائتلافها و پیمانهای سخت و سست و شنیدنی تشکیل شد که مرور آن جالب توجه خواهد بود.
روز یکشنبه اول تیرماه موعد برگزاری انتخابات کمیسیونهای تخصصی مجلس بود. تا صبح یکشنبه چهار نفر- حاجیبابایی، نادران، حسینی و خدابخشی - برای کسب کرسی ریاست این کمیسیون با هم رقابت داشتند. اما بر اساس نشستهای ساعات اولیه صبح یکشنبه در اتاقهای کریدور پارلمان و در ادامه آن در لابیهای گوشه و کنار داخل صحن مجلس، انصراف مشروط برخی افراد از کاندیداتوری ریاست کلید خورد و توافقات مهمی صورت گرفت.
بر اساس همین لابیها بود که الیاس نادران برای پوشیدن ردای ریاست مرکز پژوهشهای مجلس و خدابخشی با قول تصدی نایبرئیس کمیسیون، از کاندیداتوری ریاست به نفع حاجیبابایی انصراف دادند.
خدابخشی برای اینکناره گیری پست نایبرئیسی را طلب کرد؛ پستی که قولش پیش از این به دیگری داده شده بود. این در حالی بود که در ساعات پایانی تلاشها برای جذب رقبا و تقسیم پستها و اطمینان خاطر ائتلافکنندگان، تشدید شده بود و جذب و حذف افراد تا ساعت ۱۴ روز یکشنبه و تا آغاز جلسه رأیگیری ادامه یافت.
در این میان چشمها بارها به غلامرضا تاجگردون، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس دهم، دوخته شد، یک بازیگر حرفهای در انتخابات کمیسیون که تصمیم داشت در سال اول کاندیدا نشود.
او برای عبور از خان تصویب اعتبارنامهاش به شدت نیازمند جلب آرای برخی از اعضای هیاترئیسه مجلس و میرتاجالدینی همپیمان حاجیبابایی و کاندیدای نایبرئیسی کمیسیون بود. میرتاج الدینی در کمیسیون تحقیق اعتبارنامه عضو است و میتوانست به تاجگردون برای عبور از دالان سخت و پرتنش کمیسیون تحقیق کمک کند.
رئیس کمیسیون برنامه مجلس دهم از طرفی روی چند نماینده دیگر کمیسیون نیز نفوذ داشت و میتوانست آنها را قانع کند تا به تیم حاجیبابایی رأی دهند.
او تمام عِده و عُده خود در کمیسیون برنامه مجلس را که حدود چهار نماینده بود برای پشتیبانی از حاجیبابایی به میدانآورد و کمک کرد تا علاوه بر تکیه زدن او بر کرسی ریاست، میرتاجدینی، عضو کمیسیون تحقیق اعتبارنامه، نیز برای پست نایبرئیسی رای بیاورد و عده خدابخشی نیز پشت حاجیبابایی قرار بگیرد.
تا اینجا کار به خوبی پیش رفت، اما برای یارگیری باید خیال نمایندگان باقیمانده و مرددین را راحت می کرد و به آنها اطمینان میداد که اگر رأی خود را در سبد حاجیبابایی بریزند، سهم خوبی در پستهای هیاترئیسه، ریاست کمیتههای فرعی و مهم کمیسیون مثل کمیته تخصیص اعتبار و انتخاب به عنوان نماینده قوه مقننه در شوراهای مهم مثل پول و اعتبار را به دست خواهند آورد.
حاجیبابایی که دکترای الهیات است و سابقه وزارت آموزش و پرورش را در کارنامه خود دارد، دو رقیب جدی داشت: الیاس نادران و شمسالدین حسینی. این رقبا باید به گونهای حل و فصل میشدند.
حامیان حاجیبابایی طیف متنوعی از برخی مدیران دولت، هیات رئیسه مجلس و دستگاهها و نهادها بودند. هر کدام از این مراکز، با اهداف و رویکرد خاص خودشان برای پیروزی حاجیبابایی تلاش داشتند. بخشی از این تلاشها به خصوص از جانب دولتیها بیشتر بر عدم توفیق رقبای حاجی بابایی متمرکز شد، چرا که آنها مسلط بر ساختار بودند و میتوانستند نقطه چالش باشند.
به نظر میرسد قالیباف و همراهانش در هیاترئیسه مجلس نیز بیمیل نبودند تا دین خود به حاجیبابایی در کاندیدا نشدنش برای انتخابات ریاست پارلمان را در همان ابتدای کار مجلس، جبران کنند و سازوکاری فراهم شود تا او بر مسند ریاست کمیسیون بنشیند.
حاجیبابایی پیشتر در تعامل سه گانه سیدشمسالدین حسینی و نیکزاد، به عنوان کاندیدای ریاست مجلس در انتخابات فراکسیون اصولگرایان شرکت کرده بود، اما با عدم اقبال مواجه شد. او با اعلام انصراف از قرارگرفتن در مقابل قالیباف، برگ حمایتش برای انتخابات کمیسیون را در دست گرفت.
در این میان دو رقیب جدی دیگر باقی مانده بودند. شنیده شده در همانجلسه پیشنهاد ریاست بر مرکز پژوهشها را به الیاس نادران ارائه کردند، اما نادران رأی خود را بیش از حاجیبابایی و حسینی برآورد میکرد و تعامل با او سخت شده بود.
تاجگردون برای آنکه خیال نادران و نمایندگان موافق و مخالف در حمایت از حاجیبابایی را راحت کند، در یک سناریوی موثر، سه کاندیدای ریاست را به رأیگیری استمزاجی تشویق کرد.
او با این کار توانست تا یک انتخابات پیش از انتخابات اصلی کمیسیون را برگزار و خطرات و احتمالات را محاسبه کرده و وضعیت موجود را پیش چشم همراهان خود بیاورد. اگر در رأیگیری استمزاجی کاندیدای مورد نظر رأی بالایی می آورد، نمایندگان مستأصل و مردد، تشویق و اقناع میشدند تا آرای خود را به داخل سبد کاندیدای مورد حمایت ائتلاف قراردهند و از سویی دیگر در این سناریو رقیب اصلی حاجیبابایی و عده حامیان او شناسایی میشدند و کار جذب همراهان او استارت می خورد.
به هرحال رأیگیری استمزاجی انجام شد و حاجیبابایی ۱۲ رأی، سیدشمسالدین حسینی هفت رأی و نادران چهار رأی به دست آوردند.
نتیجه این استمزاج خروج نادران از چرخه انتخابات و تمرکز بیشتر بر خالی کردن اطراف حسینی به نفع حاجیبابایی بود.
پس ائتلاف اعضای مردد کمیسیون و یاران الیاس نادران انصراف داده را جذب کردند و سناریو به گونهای رقم خورد تا وضعیت حاجیبابایی اطمینانبخش شود. حال سیدشمس الدین حسینی در گود مانده بود و حمیدرضا حاجیبابایی.
حسینی در کارنامه خود مدیریت کمیته اقتصادی مرکز پژوهشها، استادی دانشکده اقتصاد علامه، عضویت در هیأترئیسه سازمان برنامه و بودجه زمان هاشمی رفسنجانی و وزارت امور اقتصادی و دارایی دولت نهم و دهم را داشت، اما این کافی نبود؛ او یک مدعی بود و دولت و تیم تاجگردون و حامیان حاجیبابایی و سازمانهای بیرونی مجلس آن را بر نمیتابیدند.
پس قرعه به نام حاجیبابایی افتاد و همه توان برای بر آمدن او مصروف شد و او رئیس کمیسیون برنامه و بودجه نخستین سال مجلس یازدهم شد.
حال باید دید که این نتیجه برای مهمترین کمیسیون تخصصی مجلس چه دستاوردی خواهد داشت؟!