ابراهیم فیاض جامعه شناس اصولگرا گفت: متاسفانه صداوسیما در اوج انحراف در خصوص معرفی انقلاب اسلامی در همه ابعادش قرار دارد و در قبال معرفی چمران نیز بسیار کوتاهی کرده است. من این را پیشتر در جلسهای گفته ام که اگر سازمان سیا میخواست صداوسیمایی بنیان بگذارد که نسبت به انقلاب و شخصیتهای انقلاب و مبانی آن انحراف ایجاد کند، به توفیقی دست نمییافت که صداوسیمای کنونی دست پیدا کرده است. من همچنین گفته ام نمیتوانم باور نکنم که فراماسونری در صداوسیما حاکم است؛ و همانطور که فراماسونری تاریخ ما را تحریف کرده و تاریخی برای ما ساخته که نسبت به آینده چنین تردید کنیم، در صداوسیما نیز همین کار در حال انجام است.
امروز ۳۱ خردادماه، سالروز شهادت یکی از چهرههای مشهور، اما همچنان ناشناخته باقی مانده انقلاب اسلامی است. کسی که نقش پررنگی در روند مبارزه با رژیم شاه و پیروزی انقلاب ایفا کرد.
به گزارش جماران، شاید برای نسل امروز «مصطفی چمران» تنها با یک فیلم یا چند مستند شناخته شود، اما با نگاهی به سابقه مبارزاتیاش میتوان به ابعاد جدیدی از شخصیت او پی بُرد و شاید تا قبل از مطالعه عمیقتر درباره شخصیت شهید چمران، چنان که یک جامعه شناس اصولگرا هم باور دارد، بتوان او را «مظلوم» دانست. کسی که از سوی برخی جریانات مصادره به مطلوب شده است.
شهید چمران برای همیشه «مظلوم» است
در همین رابطه، ابراهیم فیاض گفت: شهید چمران برای همیشه «مظلوم» است. علتش هم این است که نه تنها هیچ گاه به درستی شناخته نشد، بلکه مصادره به مطلوب شد. من یک ضلع شخصیتی او را «شریعتی»، ضلع دیگرش را «امام موسی صدر» و بُعد سوم شخصیتش را «تهرانی بودن» میدانم. این موارد در چمران به شدت موثر بودند.
وی افزود: به گفته مجید تهرانیان از اعضای کنفدراسیون دانشجویان ایرانی، هنگامی که میان برخی اعضاء دعوایی رخ داد، شهید چمران به گریه افتاد. او میگفت تأثر و بزرگ منشی چمران بسیار تاثیرگذار بوده است. من این نکته را به برادر شهید چمران (مهدی چمران) هم گفته ام که هنوز هیچ کار مطالعاتی عمیقی درباره شخصیت چمران نشده است. آن فیلم «چ» هم که ساخته شد، درباره اش گفتم که چگوارا کجاو چمران کجا؟ چمران هیچ گاه کُشت و کشتاری که چگوارا در کوبا انجام داد، نکرد.
نظامی گری هم هیچ گاه باعث اشباع دانش چمران نشد
ابراهیم فیاض ادامه داد: چگوارا پزشک بود، ولی چمران از دانشجویان برجسته بهترین دانشگاههای آمریکا بود. او همان زمان تحصیل را رها میکند و به مصر میرود و آموزشهای نظامی چریکی را در آنجا میبیند. انتظار این بود که او در آنجا به بحثهای علمی و روشنفکری با اخوان المسلمین بپردازد. همان کاری که روشنفکرین ایران از شریعتی تا رهبری کنونی انقلاب اسلامی ایران به آن مبادرت میکردند و توجه ویژهای به اخوان المسلمین و سیدقطب داشتند. اما او به سراغ نظامی گری رفت. نظامی گری هم هیچ گاه باعث اشباع دانش چمران نشد.
وی بیان کرد: کسانی مانند «جلال الدین فارسی» که در ماجرای لبنان خود را در مقابل چمران قرار داده بودند، نظامی بودند، اما هرگز مانند او علمی نبودند. آنها بیشتر شبیه مارکسیستهای راست گرا بودند، ولی چمران اینگونه نبود. او به شدت عالمانه، انسانی، عاطفی، عرفانی و حکمتی در عین نظامی گری رفتار میکرد. بدین نحو که با اینکه به یک گل سرخ عشق میورزید، ولی یک نظامی تمام عیار هم بود.
امام موسی صدر از باب حکمت، جهانی باز دارد
فیاض گفت: چمران بعد از مصر به لبنان میرود و امام موسی صدر را همراهی میکند. متاسفانه امام موسی صدر نیز به درستی شناخته نشد. امام موسی صدر یکی از افقهای آینده تفکر است. کسی که هم مباحثه آیت الله العظمی آقاسیدموسی شبیری زنجانی بوده است. آقا سیدموسی شبیری زنجانی با چه عظمتی از امام موسی صدر یاد میکند. امام موسی صدر کسی است که در عین باسوادی به شدت متواضع است؛ و این مساله در تواضع شخصی خلاصه نمیشود و تواضع فکری و علمی را هم در برمیگیرد.
این جامعه شناس اصولگرا بیان کرد: امام موسی صدر از باب حکمت، جهانی باز دارد. ایشان فقه میان فرهنگی داشت. بنیانگذار فقه میان فرهنگی چه در لبنان و چه زمانی که در ایران بوده، امام موسی صدر است. او به شدت باز نگاه میکند. همین طور که ما این نوع نگاه را در آیت الله العظمی شبیری زنجانی منتها با محوریت جغرافیای قم میبینیم. امام موسی صدر درس خوانده حوزه علمیه قم است که در نجف هم ریشه دارد. او زمانی که وارد لبنان شد، فقیهی میان فرهنگی بود.
ساختار شهید چمران و امام موسی صدر، اسلام اقناعی و دیالکتیکی بود
او افزود: امام موسی صدر وقتی به لبنان رفت، تبدیل به بازوی علمی، فکری، فلسفی و آموزشی شهید چمران شد. یعنی آن فقاهت میان فرهنگی و مدیریتی که توسط امام موسی صدر بنا میشود، به وسیله شهید چمران کاملا ساختاری شد و تجسم پیدا کرد. ساختار آموزشی و دانشگاهی که مهمترین محورش شهید چمران و امام موسی صدر بودند. اینکه ساختار امروز حزب الله که از نظر نرم افزاری در سیاست، اقتصاد و فرهنگ به شدت جلو است، به همان آموزشها برمی گردد. امروز وقتی سیدحسن نصرالله صحبت میکند، ما به آسانی فرهیختگی را در نوع سخن گفتن او میبینیم. این فرهیختگی به امام موسی صدر و شهید چمران بازمی گردد.
وی ادامه داد: ساختار شهید چمران و امام موسی صدر، اسلام اقناعی و دیالکتیکی بود. اینکه در جهان امروز چگونه باید برخورد کرد. من مرحوم آیت الله بهشتی را بنیانگذار «کلام میان فرهنگی» میدانم، اما امام موسی صدر بنیانگذار «فقه میان فرهنگی» بود. ارتباطی هم میان آنها وجود داشته و این گونه نبوده که بی ارتباط باشند. چون هر دوی آنها شاگرد مرحوم آیت الله علامه طباطبایی بودند. ایشان نیز تلاشهایی برای ایجاد کلام و فلسفه میان فرهنگی کرده بود.
حاج قاسم هم سیستم فکری چمران را داشت
این جامعه شناس اصولگرا گفت: فقه میان فرهنگی به شدت گشوده است. مثل همان ساختاری که مرحوم شهید مدرس در مجلس داشت. ایشان هم فقهی میان فرهنگی در مجلس داشت که متاسفانه وی نیز به درستی شناخته نشده است. میخواهم بگویم تنها امام موسی صدر نبوده، بلکه شهید مدرس نیز پیشتر همین کار را انجام داده است.
او گفت: در لبنان چنین ساختاری تا انقلاب اسلامی در ایران ایجاد شده بود. قبل از انقلاب، مرحوم سید احمدآقا خمینی با امام موسی صدر و شهید چمران در رفت و آمد بودند و ساختاری که امام صدر و شهید چمران ایجاد کرده بود، الگویی برای امام بود. شهید چمران یکی از بنیانگذاران نهضت آزادی بود. یعنی یک نوع ملی گرایی یا ایران گرایی در شخصیتش بود. جالب است که من وقتی به سخنرانی شهید قاسم سلیمانی در یادواره ۸۰۰۰ هزار شهید گیلانی مربوط به سال ۹۵ نگاه میکنم، میبینم که ایشان نیز در کنار بحث امام موضوع «ایرانیت» را مطرح میکند. این نشان میدهد که حاج قاسم هم سیستم فکری این چنینی داشته و راجع به آن بحث میکرده است.
چمران «چپ» بود
این جامعه شناس اصولگرا ادامه داد: نهضت آزادی، نهضت ملی گرایی سوسیالیستی است. یعنی مرحوم آیت الله طالقانی، مرحوم بازرگان و مرحوم سحابی همگی گرایش چپ داشتند. حتی سحابی خیلی بیشتر از مرحوم بازرگان «چپ» بود. چمران نیز چپ بود. او سوسیالیست یا به تعبیری دیگر «عدالت طلب» بود که با ملی گرایی تلفیق میشود. در مقابل آن، ملی گرایی جبهه ملی ایران قرار داشت که راست و محافظه کار بودند. از آنجا که اعضای نهضت آزادی چپ بودند، شدت مبارزه شان با شاه بیشتر بود و بیشتر هم مذهبی بودند.
وی بیان کرد: وقتی چمران از ایران رفت، از آن ساختار جدا و عضو کنفدراسیون دانشجویی چپ شد. حضور چمران در آنجا باعث کمتر شدن دعواهایی شد که در آن تشکیلات وجود داشت. اما چمران در لبنان به شدت مورد حمله باند یاسر عرفات و نماینده ایرانی اش یعنی «جلال الدین فارسی» قرار گرفت. فارسی به ظاهر ضد مارکسیست، ولی رفتارهایش به شدت مارکسیستی بود. به همین دلیل با عرفان صدر و چمران سازگاری نداشت. جلال الدین فارسی در آن مقطع با چپ داخلی هم درگیر شد. یعنی علاوه بر چپ شبه بازرگان با «بنی صدر» هم درگیری پیدا کرد.
شهید چمران راه امام را میرفت
وی بیان کرد: شهید چمران راه امام را میرفت و در همین راه نیز به شهادت رسید. او از آنجا که سعی میکرد از عرفان یا حکمت اسلامی استفاده کند، شخصیتی وسعت دار داشت و اضداد در شخصیتش جمع میشد. در اوج احساسات، قاطعیت کافی برای جنگ داشت.
فیاض درباره شباهتهای میان شهید چمران با برادرش گفت: مشکلی که مهندس مهدی چمران دارد این است که گرفتار شده و همانطور که به خودش هم گفته ام، او میخواست با ایجاد جمعیت آبادگران جریان سومی به وجود آورد؛ و اگر آن کار را نمیکرد احمدی نژاد به قدرت نمیرسید. او توسعه شبیه دوره هاشمی را قبول نداشت و به همین دلیل هم «آبادگران» را تاسیس کرد. او به شدت به برادرش اعتقاد دارد و من کاری به راهی که میرود ندارم، اما بارها ارادت او را به برادر شهیدش دیده ام.
صداوسیما در اوج انحراف در خصوص معرفی «انقلاب اسلامی» در همه ابعادش قرار دارد
وی بیان کرد: شخصیتهای بزرگ که متعلق به آینده هستند در زمان حال خود شناخته نمیشوند و هرچه میگذرد به تدریج شناخته خواهند شد. ۳۹ سال از شهادت چمران میگذرد، ولی امروز بازهم درباره او صحبت میکنیم. باید دید مشکل چه بود که چمران شناخته نشد؟ متاسفانه عرفان و حکمت که وسط میآید یک فرد را تبدیل به اسطوره میکند و روی طاقچه قرار میدهد. علاوه بر این، جریان راست سنتی زمانی که شهید چمران مقابل بنی صدر ایستاد، دوباره او را به نفع خودش مصادره کرد. گویی که انگار چمران همراه آنها بوده، در حالی که چنین نبوده است.
این جامعه شناس اصولگرا گفت: متاسفانه صداوسیما در اوج انحراف در خصوص معرفی انقلاب اسلامی در همه ابعادش قرار دارد و در قبال معرفی چمران نیز بسیار کوتاهی کرده است. من این را پیشتر در جلسهای گفته ام که اگر سازمان سیا میخواست صداوسیمایی بنیان بگذارد که نسبت به انقلاب و شخصیتهای انقلاب و مبانی آن انحراف ایجاد کند، به توفیقی دست نمییافت که صداوسیمای کنونی دست پیدا کرده است. من همچنین گفته ام نمیتوانم باور نکنم که فراماسونری در صداوسیما حاکم است؛ و همانطور که فراماسونری تاریخ ما را تحریف کرده و تاریخی برای ما ساخته که نسبت به آینده چنین تردید کنیم، در صداوسیما نیز همین کار در حال انجام است. از این رو میبینیم در قبال معرفی شخصیتهایی نظیر شریعتی، بازرگان و حتی مطهری این چنین عمل میشود.
اگر شهید چمران امروز حضور داشت در زمره متدینین جبهه اصلاحات قرار میگرفت
وی افزود: مصادره شخصیتها و بی محتوا سازی آنها ضمن در مقابل انقلاب قرار دادنشان در صداوسیما صورت میگیرد. متاسفانه با ادامه این روند یکی از فاسدترین کشورهای دنیا شده ایم. پرونده فساد معاون سابق قوه قضائیه را ببینید، هنوز نگفته اند او با چه کسانی رفت و آمد داشته و کارگزار چه کسانی بوده است؟ وقتی آدمها را در برابر ارزشهای انقلاب قرار میدهیم، نتیجه اش این میشود. وقتی شخصیتهای انقلاب را طوری تعریف میکنیم که در مقابل انقلاب قرار میگیرند و نه همراه آن، همین میشود. مثلا وقتی به شهید چمران لقب «لیبرال» یا آمریکایی داده شود، شخصیتها مصادره و بی معنا میشوند؛ و کم کم نسل جوان به این نتیجه میرسد که متفکرین بزرگ کشورشان یک مشت آدم بی شخصیت بوده اند. در صورتی که آنها انسانهای بزرگی هستند.
او در پایان با بیان اینکه اگر چمران امروز زنده بود، اصلاح طلبی متدین محسوب میشد، گفت: اگر شهید چمران امروز در قید حیات بود، جزو متدینین جبهه اصلاحات محسوب میشد. متاسفانه طیف سکولار اصلاحات بلندگوی این جریان را در دست دارد. اما اصلاح طلبان متدین کسانی هستند که امام بنا داشت چارچوبهای تئوریک آنها را ایجاد کند. بازهم تکرار میکنم که شکی ندارم اگر شهید چمران امروز حضور داشت در زمره متدینین جبهه اصلاحات قرار میگرفت.