فرارو-شیوع گسترده کروناویروس در جهان و پیامدهای مختلف آن بر زندگی بشر، بسیاری از کارشناسان را به این نقطه کشانده که قواعد و شرایط نظم جهانی که تاکنون ثابت به نظر میرسید، در حال دگرگونی است. پایگاه بررسیهای اقتصادی Forum طی گزارشی به تغییراتی در نظم جهانی که ممکن است به دنبال اپیدمی کروناویروس شکل بگیرد، پرداخته است.
بیماری همه گیر COVID-۱۹ یک شوک گسترده برای اقتصاد جهانی است و تأثیر آن نیز در همه حوزههای زندگی، گسترده خواهد بود. این نوشته برخی از اثرات بالقوه این اپیدمی - از سطح خانوار در اولویتهای جوامع گرفته تا روابط بین الملل - را مورد بررسی قرار میدهد.
بیماری همه گیر COVID-۱۹ نه تنها بزرگترین شوک برای اقتصاد جهان، در تاریخ تعبیر میشود، بلکه از هر لحاظ یک فاجعه به نظر میرسد. این اپیدمی بر اصول و قواعد بسیاری اثر گذاشته است که ما آنها را واضح و ثابت میدانیم. قواعدی ثابت که به باور ما، نه نظریه و نه عمل نمیتوانند آن را به چالش بکشند. در اینجا برخی از اصول اساسی که اکنون به شدت متزلزل شده اند، وجود دارد که احتمالاً باید در یک هنجار جدید تکامل یابند.
اقتصادهای کلان
چندین معیار اساسی در این زمینه برچیده خواهند شد. قوانینی از قبیل: کسری بودجه که بیش از ۳ ٪ از تولید ناخالص داخلی و نسبت بدهیهای بالای ۶۰ ٪ از تولید ناخالص داخلی نیست، که توسط اتحادیه اروپا (EU) تعیین شده و توسط سازمانهای بین المللی تصویب شده، فقط یک شوخی خواهند بود: چرا که اکثر کشورها از این نسبتها فراتر خواهند رفت. به همین ترتیب، قوانین تصریح شدهای همچون این مورد که ذخایر خارجی باید شش ماه از واردات را پوشش دهد، منسوخ خواهند شد. پیامدهای کلان اقتصادی در نتیجه COVID-۱۹ در تمام سطوح بی سابقه خواهد بود و نیاز به تنظیم نسبتهای جدیدی متناسب با اقتصاد کلان جهان است.
سیاست
ظهور پوپولیسم (همانطور که در ایالات متحده، انگلیس، اتحادیه اروپا و آمریکای لاتین مشهود است) بسیار مورد تردید قرار خواهد گرفت. رژیمهای پوپولیستی مستقر نتوانستند فاجعه داخلی و بین المللی اپیدمی کروناویروس را مهار کنند. در حقیقت واکنش رهبران در بسیاری از جنبه ها، رسوایی تلقی میشد. در حقیقت خلاء سیاسی که چنین رهبران پوپولیستی سعی در پر کردن آن داشته اند، گسترش یافته و اعتماد به عملکرد چنین دولتهایی روز به روز در حال از میان رفتن است. در مقابل، رژیمهای استبدادی در مهار شیوع بیماری بهتر عمل کردند و از این رو محبوبیت خود را افزایش دادند. الگوی دموکراسی غربی به خودی خود به حد نهایی خود رسیده، در حالی که جستجوی جهان توسعه نیافته برای یافتن الگویی برای پیروی، هنوز ادامه دارد.
روابط بین المللی
آن چه که پیداست رژیمها تاکنون نتوانسته اند به طور مؤثری با یکدیگر همکاری کرده و تلاشهای لازم را برای مهار شیوع کروناویروس، هماهنگ کنند. میزان همکاریهای بین المللی هنوز ضعیف باقی مانده است و حقیقت آن است که اقدامات انجام شده به صورت یک جانبه، تاکنون اثربخشتر بوده است. به نظر میرسد این روند تا جایی ادامه خواهد یافت که ایده اتحادیههای بین المللی و منطقه ای، تبدیل به یک افسانه شوند. در چنین شرایطی برای تعیین اولویت ها، اهداف توسعه پایدار اصلاح میشوند چرا که زیر سؤال بردن کارآیی سازمانهای بین المللی و منطقهای بیشتر خواهد شد.
اولویتهای جوامع
شیوع گسترده اپیدمی کرونا نشان میدهد که کشورها (دولت ها، جوامع و همچنین مردم) نیاز به تجدید نظر در اولویتهای خود دارند که مطمئناً تأثیر مستقیمی بر هزینههای زندگی، پس انداز، سرمایه گذاری و ... خواهد گذاشت. این مجموعه ذهنی کاملاً جدید، ممکن است با زندگی آنلاین که در راس آن قرار میگیرد، تکامل یابد.
انواع سیستمهای اقتصادی
همه سیستمهای اقتصادی موجود نتوانستند بحران اپیدمی کروناویروس را مهار کنند، چه سیستم سرمایه داری (ایالات متحده)، چه اقتصاد بازار اجتماعی (آلمان) و چه اقتصادهای مختلط (فرانسه). با این وجود، آنچه واضح است اینست که نقش دولت در هر نظام اقتصادی که باید دنبال شود، محوری است. این همان چیزی است که ثابت میکند که دولتها راه حل نهایی در هر بحران هستند و بازار قادر به مقابله با آنها نیست (شاهد این ماجرا همان تجربه با شدت کمتر در بحرانهای ۱۹۹۸ و ۲۰۰۸).
رابطه بین علم و دین
شیوع کروناویروس نشان میدهد که ما هم به علم و هم به دین احتیاج داریم، و این دو مکمل و نه جایگزین یکدیگر هستند. جوامع مذهبی کشورهای توسعه نیافته به دنبال گسترش اپیدمی کروناویروس، شروع به باور به علم کردند (حداقل با پوشیدن ماسک و استفاده از ضد عفونی کننده) در حالی که غرب سکولار ثروتمند اعتراف کرد که علم هم مرزهای محدود خود را دارد (شاهد این مدعا سخنان نخست وزیر ایتالیا است). شکل گیری این فرآیند ظهور یک الگوی جدید را نشان میدهد.
در سطح خانوار
هزینههای آنچه در اختیار افراد است افزایش یافته و هزینه چیزهایی که در اختیار افراد نیست در حال کاهش مییابد که این برخلاف قواعد و قوانین مرسوم در اقتصاد خرد است. جاه طلبیهای نامحدود در سطح شخصی، به شدت در حال سقوط است و شکرگذاری از داشتن حداقل نیازهای زندگی، رشد کرده است. الگوی هزینه و اولویت بندی امور در شرایط جدید نیز به طرز چشمگیری تغییر کرده است. ما در دنیای جدیدی از رفتار مصرف کننده قرار داریم که باید دنیای جدیدی از رفتار تولید کننده را دنبال کند. الگوهای مصرف و تجارت به طرز چشمگیری تغییر کرده است.
به طور خلاصه، ما در حال تجربه تولد دنیای جدیدی هستیم که همه عوامل آن متغیر هستند و هیچ چیز ثابت در آن وجود ندارد.