فیلم سینمایی مطرب ساخته مصطفی کیایی اخیرا عنوان پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران را از آن خود کرده بود از سه شنبه ۲۷ اسفند ماه وارد شبکه نمایش خانگی میشود.
برای خرید قانونی و دانلود حلال "فیلم مطرب" پرفروش ترین فیلم تاریخ سینما اینجا کلیک کنید
فیلم سینمایی «مطرب» ساخته مصطفی کیایی با بازی پرویز پرستویی، الناز شاکردوست، مهران احمدی، حسین امیدی، امین مقدم و محسن کیایی جلوی دوربین رفته است. مصطفی کیایی، کارگردان فیلم سینمایی «مطرب» فیلمهای «بعد از ظهر سگی سگی»، «ضد گلوله»، «خط ویژه»، «عصر یخبندان»، «بارکد» و «چهارراه استانبول» را ساخته است. پرویز پرستویی، بازیگر فیلم سینمایی «مطرب» سابقه بازی را در فیلمهای «آژانس شیشهای»، «لیلی با من است»، «بادیگارد»، «مارمولک»، «قاتل اهلی»، «بیست» و «دوئل» دارد.
داستان فیلم سینمایی مطرب
ژانر فیلم مطرب، مانند اکثر آثار قبلیِ مصطفی کیایی، کمدی و اجتماعی است. همچنین در این فیلم چند بازیگر از کشور ترکیه حضور دارند و فیلم برداری این فیلم در اسفند ۱۳۹۷ در شهر استانبول به پایان رسید.
فیلمنامه این فیلم درباره یک خانواده ایرانی است که به نوعی وارد شهر استانبول ترکیه میشوند. فیلمنامه «مطرب» قبل از «چهارراه استانبول» نوشته شده و قرار بود اتفاقات آن در لندن اتفاق بیفتد، اما پس از تکمیل متن تصمیم گرفته شده داستان در کشوری که از لحاظ فرهنگی نزدیک به ایران است، ادامه داشته باشد.
داستان این فیلم درباره یک خواننده کابارهای به نام ابراهیم خوش لحن (خوش سینه) است که پیش از اوج گرفتن با وقوع انقلاب ۱۳۵۷ همچون این طیف خوانندهها از صحنه کنار میرود، اما چون به اندازه کافی از شهرت و اقبال نیز برخوردار نبوده، نمیتواند خواننده لس آنجلسی شود و در نهایت به خواننده مراسم تبدیل میشود و….
مطرب فیلمی جسور یا به شدت محافظه کار؟
مصطفی کیایی در فیلمهای قبلی اش از جمله "ضد گلوله"، "خط ویژه" و "بارکد" با سرعت زیاد و اتفاقات پی در پی و شوخیهای پشت سر هم به لحنی مخصوص به خود در سینمای کمدی رسیده بود. او در فیلمهای کمدی اش هم مانند فیلمهای اجتماعی اش تلاش میکرد تا از ساختارهایی کمی دورتر از ساختار خطی معمول استفاده کند و تمپوی فیلم هایش را به تمپوی فیلمهای ماجراجویی و پلیسی و کمدی هالیوودی نزدیک کند.
اما کیایی در مطرب بیشتر ویژگیهای فیلمهای گذشته اش را کنار میگذارد. مطرب کم اتفاق، کند و کم شوخی است. اندک شوخیهای استفاده شده در آن هم یا از میان دم دستیترین و کم خلاقیتترین جوکها انتخاب شده است و یا اشاراتی به برخی موضوعات خارج از فیلم دارد که چندی است میان فیلمهای ایرانی مد شده است که با توسل به آنها از مخاطب خنده بگیرند.
تصاویر نیمه نوستالیژیک/ نیمه خنده دار از طرز لباس پوشیدن و مهمانیهای دهههای گذشتهای ایران دیگر آنقدر در فضای مجازی و فیلمهای ایرانی دست به دست شده است که از کارگردانی مثل کیایی انتظار نمیرود دوباره برای خنداندن مخاطب به آنها متوسل شود. حال آن که این موتیفها به خودی خود اصلا خنده دار نیستند.
در ساختههای گذشتهی کیایی همیشه سیر جلو رفتن داستان و وصل شدن شخصیتها و سرنوشتشان به یکدیگر با دقت و خلاقیت خاصی طراحی میشد. اما این اتفاق در مطرب به کلی فراموش میشود.
کیایی در مطرب در و تختهها را با میخهای درشت و چسبهای بدریخت به هم جور میکند و حاصلش تعدادی رویداد میشود که چفت بست درستی در ذهن مخاطب پیدا نمیکنند و در تعدادی شان نیز اصلا لزومی به پرداخت به آنها احساس نمیشود. برای نمونه نیز میتوان به رابطهی فواد و نازان اشاره کرد که از ابتدا غیر قابل هضم به نظر میرسد و تا انتها نیز منطق درستی پیدا نمیکند. یا نمونهای دیگر ماجرای قاچاقچی و زدن و فرار کردن از دستش به کل زاید مینماید و بود نبودش تاثیر آن چنانیای در قصه ندارد.
شخصیت پردازی عجیب ابراهیم خوش لحن نیز از دیگر ضعفهای مطرب است. ابراهیم خوانندهی کوچه بازاری قبل از انقلاب بوده و هست. چنین خوانندههایی و طرفدارانشان و اطرافیانشان صاحب یک خرده فرهنگ با مختصات خاص خودشان هستند.
اما ابراهیم به جز نوع آرایش سر و لباسش شباهت چندانی با آن خرده فرهنگ ندارد و این عدم شباهت هم حتی دست مایهای نشده است که بیشتر به آن پرداخته شود و پررنگتر شود. در واقع فیلم قصد ندارد که با آشنایی زدایی از تیپ خوانندهی کوچه بازاری قبل انقلاب شخصیت و به تبع آن موقعیت تازهای خلق کند. بلکه فیلم ابراهیم خوش لحن را به عنوان نمایندهی واقعی آن فرهنگ میشناسد و مشخص است که ابراهیم به آن جماعت شباهت اندکی دارد.
با مزه نبودن شخصیت ابراهیم گاهی بیننده را با این شک مواجه میکند که شاید اصلا با فیلمی کمدی طرف نیست. با این شک که شاید این فیلم اساسا ادای دینی به یک اقلیت به حاشیه رانده شده است که بر خلاف برچسبهایی که بر آنها زده میشود دارای هنر و خلق و خوی هنرمندانه هستند.
مطرب تلاش میکند که مانند ساختههای قبلی کیایی با خط قرمزها شوخی کند و خود را جسور و منتقد جا بزند، اما واقعیت این است که مطرب تا کنه وجودش محافظه کار است. از نپرداختن به ماجرای نمایندهی سفارت گرفته تا انتخاب ترانههای قدیمیای که ابراهیم میخواند. فیلمی که نمیتواند نام یغما گلرویی، ترانه سرای نام آشنایی ترانهی فیلمش را، در تیتراژ پایانی بگنجاند چگونه میخواهد ادعای جسارت و رد کردن خط قرمزها را داشته باشد؟!
نقدهای دیگر مرتبط با فیلم مطرب