فرارو- از آنجایی که در روزهای اخیر، با شدت گرفتن تبِ ویروس کرونا در کشورمان، موجی از وحشت عمومی و اضطراب، مردم را فرا گرفته است؛ گفتگویی کردهایم با مصطفی سلیمانی، روانشناس شخصیت، مشاور خانواده، مدرس دانشگاه به بررسی وضعیت روانی جامعه و نیز روش صحیح مواجهه بپردازیم.
وضعیت روانی جامعه را چطور ارزیابی میکنید. به نظر میرسد، نوعی وحشت عمومی به همراهِ ترسِ مردم از همدیگر به عنوان ناقل ویروس شکل گرفته است؛ چطور باید این وحشت را مدیریت کنیم؟
وضعیت روانی کنونی جامعه ما، کاملاً تابع افکاری است که به ذهن افراد تزریق میشود و طبیعی است که هر چه افکار مردم به واقعیتِ موجود نزدیکتر باشد و به عبارتی، حقیقیتر باشد، نوعِ واکنشی که به موضوع نشان میدهند نیز صحیحتر و معقولتر خواهد بود.
طبق اسناد و پژوهشهای رسمی منتشر شده، میزان کشندگی این ویروس دو درصد است. یعنی از هر صد مورد ابتلا، احتمال کشته شدن دو نفر بر اثر این ویروس وجود دارد. نبود واکسن برای ریشهکن شدن این ویروس، یک واقعیت است؛ اما این موضوع به این معنا نیست که، پس به هیچ عنوان نمیتوان از این ویروس جان سالم به در برد. این ویروس، بنا به سن و سال فرد مبتلا و همچنین بر پایه وضعیت پایهایِ سلامت و سیستم ایمنی فرد، میتواند قابل درمان باشد و یا به حالت وخیم و اورژانسی تبدیل شود. اما آنچه که در اینجا، به عنوان یک نکته مهم وجود دارد این است که این بیماری کاملاً قابل پیشگیری است. میتوان با رعایت بهداشت فردی، که کمّ و کیف آن، این روزها به شدت در فضای مجازی منتشر شده است، از ابتلای به این ویروس در امان ماند.
آن چیزی که در شرایط موجود، مردم را نسبت به هم بدبین کرده و به عبارتی، نسبت به هم به وحشت انداخته است، سرسری گرفتن ماجرا توسط برخی از افراد است. همیشه در یک وضعیت فوقالعاده، هستند افرادی که ماجرا را آنچنان که باید جدی نمیگیرند. مثلاً بهداشت فردی را رعایت نمیکنند و به هر صورت احتمال آسیب را برای خودشان و دیگران بالا میبرند. نحوه مدیریت این وحشت، تنها با افزایش سطح خودمراقبتی میتواند اتفاق بیفتد.
اقدام عملی مردم در این وضعیت، در برابر یکدیگر در سطح خانواده و در سطوح دیگر چگونه باید باشد؟
مردم باید بدانند که در برابر سلامت خودشان و دیگران مسئولند. این سلامت، علاوه بر اینکه شامل رعایت وضعیت و حال جسمانی دیگران میشود، شرایط روحی و روانی آنها را نیز در بر میگیرد. درگیر شدن در شایعات نمیتواند هیچ کمک واقعیای برای عبور از این شرایط باشد. همه در این موقعیت، باید کاری را بکنند که انجام دادنش لازم است. کاری که به نوعی یک کمک برای عبور از این شرایط ویژه است.
در چنین شرایطی چه واکنشی باید داشت که هم از جدیت موضوع کم نشود و هم تا این اندازه هراس اجتماعی ایجاد نشود؟
ابتداییترین اقدام، آگاهیِ واقعی داشتن از کمّ و کیف و میزانِ جدیت این موضوع، یعنی ویروس کرونا است. باید دانست که ما، اکنون با یک موقعیت و موضوع جدی روبهرو هستیم. موضوعی که باید جدی گرفته شود. موضوعی که مراقبتهای فراتر از حالت عادی را میطلبد. اما این جدی گرفتن به چه معناست؟ آیا به این معناست که از شدت هراس و وحشت، زندگی عادی خودمان را دچار اختلال کنیم؟ بیتردید خیر. جدی گرفتن یعنی اینکه ما باید به طور جدی با این وضعیت روبهرو شویم. ما باید به طور جدی به مقابله با این اتفاق بپردازیم. باید بتوانیم تمام اصولی که برای مقابله با این وضعیت توصیه میشوند را به کار ببندیم و از این شرایط عبور کنیم.در واقع، این استرس و نگرانی، که در نتیجهی دچار شدن به این وضعیتِ ویژه ایجاد میشود باید به یک شکل مفید، برای مقابله با این تنش به کار گرفته شود.
رسانهها و دولت در این زمینه چقدر تأثیر دارند و اقدامات آنان چه باید باشد؟
تأثیر بسیار زیادی دارند. رسانهها میتوانند با پوشش صحیح اخبار، واقعیت موجود را به اطلاع همه برسانند. بسیاری از اوقات، ناآگاهی مردم از واقعیت، شرایط را برای شکلگیری شایعات بیاساس، توسط افراد غیرمتخصص یا سودجو فراهم میکند. اینکه تاکنون چند نفر مبتلا شدهاند، شرایط تا چه اندازه حاد یا جدی است، وظیفه هر کس در شرایط موجود چیست، چه افراد، مناطق و محلهایی باید در مراقبت شدیدتری باشند و هزاران موضوع از این دست، میتواند تا حدود زیادی ذهن مردم را از پرداختن به حواشیِ غیر ضروری آزاد کند.بیشک اگر مردم از اصالت و حقیقتِ اطلاعاتی که دریافت میکنند مطمئن باشند، میتوانند با آرامش و اطمینان بیشتری به رعایت اصول توصیه شده بپردازند.
از طرف دیگر، رسانهها میتوانند با نشرِ راههای پیشگیری و یا درمانی، چه از منظر جسمانی و چه روانی، حال و هوای مردم را مدیریت کنند؛ و البته که سهم دولت در این زمینه میتواند بسیار پررنگ باشد. دولت باید با تسهیل شرایط زندگی مردم، سهم بزرگی در رفع نگرانی و عبور از این بحران داشته باشد. در دسترس قرار دادن امکانات لازم، از جمله ماسک، مایعهای ضدعفونیکننده و پَدهای الکلی، و همچنین فراهم کردن شرایط لازم برای استفاده آسان و امنِ مردم از اماکن و ابزارهای عمومی میتواند از جمله اقدامات ابتداییِ دولت برای عبور از شرایط کنونی باشد.
در پیش گرفتنِ یک رویه بهداشتی و مطمئن برای رساندن مایحتاج روزانه مردم، مثل نان، نیز میتواند یکی از اقدامات مفید و ضروری دولت در این موقعیت باشد.
از نظر روانی در مقابله با کرونا چه باید بکنیم؟
ابتدا هر یک از ما باید وضعیت موجود، یعنی احتمالِ مواجهه با یک ویروسِ بیماریزا را به طور کامل درک کنیم. نگران شدن، استرس و اضطراب گرفتن و دچار تنش شدن در چنین موقعیتی کاملاً طبیعی است. مرحله بعد، نحوه مواجهه با این استرس و نگرانی است. ما باید بدانیم که استرسی که به آن دچار شدهایم به هیچ عنوان بد و مضر نیست. چرا؟ چون وضعیتی که در مواجهه با آن قرار داریم یک وضعیت واقعی و جدی است که مقابله با آن به نوعی آمادگی و جدیت میخواهد. ما لازم است که این موضوع را جدی بگیریم تا بتوانیم به صورت جدی به خودمراقبتی بپردازیم. ما اکنون با یک مسئله درونی و ذهنی، یا به عبارتی تخیلی یا احتمالی مواجه نیستیم که استرسِ ناشی از آن را هم کاذب و غیرلازم بدانیم. ما باید در مواجهه با این موضوعِ تنشزا به استرس دچار بشویم تا بتوانیم به درستی با آن روبهرو شویم. تا نادیدهاش نگیریم. استرس و فشار روانی در چنین موقعیتی، سبب میشود که ما بتوانیم از پسِ موضوع بربیاییم.
اما آنچه که در چنین وضعیتی میتواند نامطلوب و آزاردهنده باشد، وسواسی است که گاهاً بعضی از افراد به آن دچار میشوند. اصولی که باید در این وضعیت و در مواجهه با این ویروس رعایت شوند کاملاً مشخص هستند. رعایت بهداشت فردی به طور کامل. استفاده از ماسک. تعویض ماسک. شستوشوی دست و صورت در فواصل زمانی کوتاه. رعایت فاصله از دیگران و غیره. طبیعتاً شدت رعایتِ همه این موارد، با ورود فرد به منزل شخصی خودش میتواند تقلیل پیدا کند. در شرایط کنونی، رعایت وسواسگونه بهداشت فردی در بیرون از منزل طبیعی و درست، و در داخل منزل نوعی سختگیری و به عبارتی وسواس است. در داخل منزل، ممکن است شست و شوی یک بارِ دست، کفایت بکند.
باید دانست که نگرانی، استرس، اضطراب و یا دلشوره به هیچ عنوان نمیتواند راه حل مقابله با این ویروس باشد. وسواس و استرس تا جایی خوب است که به قرار نگرفتن فرد در مقابل ویروس منجر شود. بیتردید خودمراقبتی باعث میشود که این ویروس به سرعت کنترل شود؛ و کنترل این ویروس، عملاً به معنای بهتر شدن اوضاع خواهد بود.
اگر ممکن است یک دستورالعمل پیشنهادی برای شرایط روزمره مردمی که دچار اضطرابی افزون بر مشکلات دیگرشان شدهاند؛ ارائه بدهید.
اضطراب و استرس فقط تا جایی میتواند راهگشا باشند که به عنوان یک نیرو محرکه قوی، تنش لازم را برای مقابله با موضوع پیشآمده ایجاد کنند. استرس تا جایی مفید است که بتواند این قدرت را به فرد بدهد که با مشکلِ عینیِ ایجاد شده روبهرو شود. در حقیقت، استرس باید وجود داشته باشد تا فرد در حالت آمادهباش، بتواند به مراقبت از خود یا دیگران بپردازد.
با یک دقت کوتاه روشن میشود که تمامی موقعیتها و رشدهای شخصی یا جمعی، فقط در مواجهه با شرایط استرسزا اتفاق میافتند. از این رو، استرس نمیتواند چیز بدی باشد. آنچه که مهم است نحوه برخورد با این استرس است. فرد باید بتواند، با یک دید معقول و واقعبینانه با شرایط روبهرو شود؛ و در نتیجه، به طور معقول و مناسب، به جستوجو و انجام راهحلهای موجود برای عبور از مشکل بپردازد.
جدی گرفته شدن زندگی، در شرایطی که به واقع باید آن را جدی گرفت، تنها نتیجه استرسهای به جا و مناسبی است که پاسخ درست و مناسبی هم به آنها داده شده است.
لطفاً تأثیر روانی واکنشهای برخی از افراد و تحلیلهای غیر علمی درباره این بیماری و هر بیماری دیگر و نیز تأثیر روانی این تحلیلها بر جامعه، مبنی بر به چالش کشیدن علم پزشکی در این شرایط را نیز توضیح بدهید؟
بیتردید، در جهانی که متشکل از قوانین طبیعیِ ریز و درشت است، مقابله با قوانین، نظام و روابطِ واقعیِ میان پدیدهها، دوری از تعقل و خرد و محکوم به شکست است. جای بحث ندارد که همه ما، نسبت به انسانهایی که در سدههای پیش از ما میزیستهاند، آسایش، آرامش و لذت بیشتری را در زندگیمان تجربه کردهایم و میکنیم. آیا میتوان این حجم از رفاه و راحتی را، به غیر از دستاوردهای صاحبانِ علوم مختلف، از جمله ریاضی، فیزیک، ... و پزشکی نسبت داد؟ بیشک خیر.
آگاهی انسان عصر حاضر از بسیاری از علوم، از جمله پزشکی، یک موفقیت و یک بردِ بزرگ برای بشرِ امروز محسوب میشود؛ به طوری که بیاعتنایی به آنها را، جز بستنِ عامدانه چشم به روی واقعیت، نمیتوان به چیز دیگری تشبیه کرد.آنچه که ما امروز از معدودی از افراد شاهد هستیم، نتیجه و دستاورد نظام آموزشی، تربیتی، فرهنگی و سیاسیِ خودمان در سالهای کنونی است.
اینکه بعضی از آقایان بیان کردهاند که «هر کس بر اثر کرونا بمیرد شیعه نیست»، «ویروس کرونا را دشمن ایجاد کرده تا انتقام بگیرد» و یا اینکه «تعطیل کردن حرم حضرت معصومه، به منظور حفظِ سلامتی مردم، پیامِ تلخی دارد»، همه به معنای مغفول ماندنِ تفکرِ معقول در بعضی حوزههاست. صد البته که اجتهاد درست در دین، هیچگاه چنین خروجیها و نسخهپیچیهایی را به دنبال ندارد.
این مسئله که در طول سالهای اخیر، مطالعه پویا، کاوشِ علمی و بررسی موشکافانه قابل ذکری در حوزه دین صورت نگرفته است از یک سو، و تحلیلِ همه موضوعات ریز و درشت از منظر سیاسی و دینی، از سوی دیگر، میتواند شرایط را برای دلزدگی و بیاعتنایی مردم به اصل دین نیز مهیا کند.در شرایطی که تمامی مراکز آموزشی، از جمله دانشگاهها و مدارس، برای تأمین سلامت مردم تعطیل شدهاند، دلیلی وجود ندارد که ما تعطیلی حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها را، برای تأمین همان منظور ذکر شده، به نوعی حاوی یک پیامِ تلخ (!) تصور کنیم.
به طور قطع، تفاسیرِ این چنینی از دین، تنها نوعی بینشِ سطحی و ظاهربینانه از دین است که علاوه بر اینکه طرفداران چندانی هم ندارد، تفکری است که دیر یا زود نیز از میان خواهد رفت.