فرارو- ایلان نوی* در نشریه کانسرویشن نوشت: یک راه برای تخمین زدنِ هزینههای ویروس کرونا این است که ببینیم چه تعداد انسان به این ویروس مبتلا شده اند و چه تعداد نیز بر اثر ابتلا به این ویروس، جان باخته اند. راه دیگر برای ارائه یک برآوردِ اقتصادی از شیوع ویوس کرونا، محاسبه هزینههای مالی مستقیمی است که سیستم بهداشت و سلامت عمومی، برای درمان و جلوگیری از شیوعِ بیشترِ این بیماری هزینه کرده است.
به گزارش فرارو، با این همه، راه دیگر محاسبه هزینههای گسترده ترِ اقتصادی است. اما چگونه میتوان این مورد را محاسبه کرد؟ برخی بر این باورند اگر شمار تلفات ویروس کرونا، کمتر و یا مشابه ویروس سارس باشد که در سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ شیوع یافت، این ویروس تاثیر چندانی بر اقتصاد جهانی نخواهد داشت (اگرچه در شرایط فعلی، شمار جانباختگان کرونا از سارس پیشی گرفته است.)
با این حال، هزینه اقتصادی شیوع بیماریهایی نظیر کرونا، به صورت مستقیم، بسته به شمارِ انسانهایی که بیمار میشوند یا میمیرند، نیست. این امر (هزینههای اقتصادی ناشی از بیماری) تقریبا به صورت کامل، به تاثیراتِ غیرمستقیمِ تصمیمهایی بستگی دارد که میلیونها انسان آنها را میگیرند تا احتمال ابتلایِ خود به کرونا را به حداقل برسانند. آنها همچنین به تصمیماتِ دولتها در موردِ چگونه واکنش نشان دادن به تهدیدهایی از این نوع نیز بستگی دارند.
این بدان معناست که ویروس کرونا به طور مستقیم، در مقایسه با اپیدمیهای پیش از خود، میتوانست افراد کمی را تحت تاثیر قرار دهد (قربانی کند) با این حال، در اقتصاد جهانیِ کنونی که ماهیتی درهم تنیده دارد، آثار زیان بار زیادی با خود به همراه داشته است.
درس گرفتن از سارس
ما میتوانیم درسهایی را از تجربه شیوع سارس (سندروم حاد تنفسی) که نخستین اپیدمی گسترده قرن بیست و یکم بود، فرا بگیریم.
سارس یک کروناویروسِ دیگر بود. ویروس کرونا در اواخر ماه دسامبر سال ۲۰۱۹، از بازار حیواناتِ ووهان شیوع پیدا کرد. سارس نیز از بازار حیوانات در استان جنوبیِ گوانگ دونگ در نوامبر ۲۰۰۲ شیوع پیدا کرد. اپیدمیهای زونوتیک (بیماریهای مشترک میان انسان و دام)، پدیدههای جدیدی نیستند. با این حال، آنها با نزدیکی بیشتر میانِ حیوانات وحشی، حیوانات اهلی، و مردم، بیش از پیش شایع شده اند. این دسته از بیماریها همچنین با توجه به افزایشِ میزانِ جابجاییِ افراد در داخل و میان کشورها، به راحتی و با سرعتِ بیشتری نیز منتقل میشوند. از این منظر، ریسک و تهدیدات اقتصادی نیز، به احتمال زیاد افزایش مییابند.
بیماری سارس تنها طی چند هفته، انسانهایی در ۲۶ کشور را به این ویروس مبتلا ساخت. خوشبختانه این بیماری با سرعت نسبتا بالایی کنترل و محدود شد و از شیوع آن جلوگیری به عمل آمد. با این همه، در نهایت حدودا ۸۵۰۰ نفر به این ویروس مبتلا شدند. نرخ مرگ و میر این بیماری، حدودا ۱۱ درصد بود و کمتر از ۱۰۰۰ کشته برجا گذاشت.
البته که شیوع بیماری سارس برای قربانیان این بیماری و خانواده هایشان، ویرانگر و دردناک بود. با این حال، آثارِ مرتبط با بهداشت و سلامت آن نسبتا محدود و کوتاه مدت بود. با این وجود، این بیماری آثار و تبعات اقتصادی قابل توجهی را از خود برجا گذاشت. اگرچه کمتر از ۱۰۰۰۰ نفر به صورت مستقیم به این بیماری مبتلا شدند، با این حال، دهها میلیون نفر رفتارهای خود (از جنبههای مختلف) را از ترسِ ابتلا به این ویروس تغییر دادند.
اغراق در مورد خطرات و ریسکها
تغییرات رفتاری انسانها در برابر شیوع بیماریهایی نظیر سارس و کرونا، تا حدی ریشه در بخشنامههای دولتی دارد، اما مهمتر از این، قضاوتهای شخصی در مورد خطرات و تهدیدات نیز نقش مهمی در تغییر رفتارِ افراد داشته اند.
مطالعات رفتاری نشان میدهند که انسانها به طور معمول، در مورد خطرات و تهدیداتی که در یادها میمانند و یا ایجاد وحشت میکنند، اغراق و زیاده روی میکنند. در حالیکه خطراتِ شایع و رایجتر را دست کم میگیرند. درست بر همین اساس است که حملات کوسه ها، بیش از تصادفاتِ ترافیکی، موجبی ترس و وحشت مردم میشوند.
در جریان پژوهش و نظرسنجی که از ۷۰۵ نفر در هنگ کنگ و در اوجِ شیوع ویروس سارس انجام شد، ۲۳ درصد از پاسخ دهندگان این ترس را داشتند و معتقد بود که احتمالا به سارس مبتلا شده اند. در حالیکه نرخ واقعی ابتلا به این بیماری فقط ۰.۰۰۲۶ درصد بود. در ایالات متحده آمریکا که ۲۹ نفر به سارس مبتلا شده بودند و هیچ فردی هم جان خود را از دست نداده بود، ۱۶ درصد از پاسخ دهندگان گفته بودند که احساس میکنند خودشان و یا خانواده هایشان احتمالا به ویروس سارس مبتلا شده اند.
چنین ترس هایی، با خود تبعات اقتصادی به همراه داشتند. مکانهای تفریحی (نظیرِ رستوران و سینما ها) و کسب و کارهای مرتبط با گردشگری داخلی و بین المللی، شدیدا تحت تاثیر شیوع سارس (و وحشت ناشی از آن) قرار گرفتند.
اقتصادهای چین، هنگ کنگ، سنگاپور و تایوان، بدترین آسیبها را از شیوع سارس متحمل شدند. در اوجِ شیوع بیماری سارس، میزان ورود به این کشورها (در راستای مقاصد گردشگری و یا تجاری و غیره)، به نحوِ قابل توجهی سقوط کرد. بنابر پژوهشی که توسط بانک جهانی انجام شده، میزان خسارتی که به تولید ناخالص داخلی این کشورها وارد شده، مبلغی بالغ بر ۱۳ میلیارد دلار بوده است.
در پکن، خسارتهایی که به صنعت توریسم این شهر وارد شد، ۳۰۰ برابر بیشتر از هزینههایی بود که به صورت مستقیم با هدفِ درمانِ پزشکی و مراقبت از مبتلایان به این بیماری در این شهر هزینه شده بود.
وحشت و ترس به آسانی گسترش مییابد
برآوردِ کاملی از هزینهها و خساراتی که ویروس سارس به بار آورده، هرگز انجام نشده است با این حال، آنچه که ما در مورد تجربه سارس میدانیم (و فراگرفته ایم)، به احتمالِ زیاد، راهنمای خوبی برای ماست تا بدانیم هزینهها و خسارات ویروس کرونا چه میزان میتواند باشد. این واکنش هایِ دولتها و افراد به تهدیدِ ادراک شده (تصور شده) از جانب ویروس کرونا (و نه خودِ این ویروس) است که بزرگترین و بیشترین هزینهها و خسارات اقتصادی را بار میآورد.
دولت چین مقررات منع رفت و آمد اجباری را بر بیش از ۳۰ میلیون شهروند چینی اِعمال کرده است. کاملا محتمل است که صدها میلیون انسانِ دیگر نیز برنامههای خود را خودخواسته و یا با عنایت به الزامات و اجبارهای قانونی تغییر دهند.
در این راستا، میتوان به هنگ کنگ و دیگر کشورهایی اشاره کرد که اکنون نسبت به ورود توریستهای چینی به کشورشان مردد هستند (و حتی این امر را ممنوع کرده اند). از سویی، به شهروندان دیگر کشورها نیز توصیه میشود تا از سفر به چین خودداری کنند. برای مثال، "مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ایالات متحده آمریکا" به شهروندان آمریکایی توصیه کرده تا از هرگونه سفر غیرضروری به چین جدا خودداری کنند. در این زمینه، حتی توصیه شده از سفر به مناطقی، دور از شهر ووهان نیز خودداری شود.
هنوز اطلاعات کافی در موردِ شدت واگیریِ ویروس کرونا وجود ندارد. اگر چه شواهدی ابتدایی نشان میدادند که نرخ مرگ و میر این ویروس به مراتب کمتر از ویروس سارس است. با این حال، با وجود شبکههای اجتماعی، ترس و وحشت میتواند با سرعت و حجمِ بالایی شیوع پیدا کند. تمامی نشانهها حاکی از این هستند که جهان واکنشی اغراق گونه به این بحران نشان داده است، از این رو، این امر منجر به یک تاثیر اقتصادیِ اغراق گونه نیز شده است. حتی رسانههای خیلی معتبر نظیرِ “نیویورک تایمز” نیز از برخوردِ احساسی با ویروس کرونا در امان نبوده و با تیترهایی نظیرِ “زنگِ هشدار با رکود بازارها و افزایش میزان تلفات ویروس کرونا، به صدا درآمده است”، این مساله را نشان داده اند.
در این راستا، همه ما باید تا جایِ ممکن به منابع اطلاعاتی قابل تایید و موثق تکیه کنیم. جلوگیری از انتشارِ اپیدمیک گونه اطلاعات نادرست و اغراق آمیز، پس از انجام تلاشها جهتِ جلوگیری از شیوع خودِ بیماری (به عنوان اولویت اصلی در مقابله با بیماری)، مسوولیت ثانویه همه ماست.
*ایلان نوی، استاد اقتصادِ بحرانها و فجایع در دانشگاهِ ولینگتونِ استرالیا است.