در میان تمام اتفاقهای تلخ روزهای اخیر، قهرمانی والیبال در رقابتهای انتخابی المپیک و صعودش به این بازیها، همان چند ثانیه حال خوب بود. المپیکی شدنی که اگرچه با مچبندهای مشکی به دست آمد، اما با تیتر یک خبر خوب، تیتر رسانهها شد. با این حال سرمربی تیم ملی نگذاشت این خوشی حتی ۲۴ ساعت هم دوام داشته باشد و باعث شد حالا به جای پرداختن به آن اتفاق خوب، درباره رفتار نادرست او بنویسیم.
پست و عکس عجیب کولاکوویچ
سرمربی تیم ملی والیبال صبح فردای روزی که با غلبه بر آسیاییها سهمیه المپیک را گرفت، در یک پست اینستاگرامی با انتشار عکسی که انگشتش را به نشانه سکوت روی لبانش گذاشته نوشت: میخواهم از مردم فوقالعاده ایران برای حمایتهایشان تشکر کنم. آنها همیشه حامی تیم ملی بودهاند و من صعود تیم ملی به المپیک توکیو را به آنها تبریک میگویم. پیام من برای افرادی که خودشان را کارشناس میدانند نیز همین عکس است.
خیلی نیاز به تحلیل و تشریح ندارد. این عکس گویای تمام چیزی است که کولاکوویچ میخواسته بگوید و حتی تا حدودی بدون توضیح هم متوجه بودیم که منظور سرمربی تیم ملی چیست. کولاکوویچ به تمام منتقدان به صراحت گفته که ساکت باشند. چرا؟ چون سرمربی تیم ملی چند حریف آسیایی را برده و سهمیه المپیک گرفته. تیمهایی که به وضوح چند پله از ایران پایینتر هستند و خودشان هم این باور را ندارند که فعلاً بتوانند ایران را شکست دهند.
کری سرمربی برای منتقدان ایرانی؟
اول از همه این حرکت کولاکوویچ که ورزشیها خیلی هم با آن غریبه نیستند را بررسی میکنیم. حرکتی که معمولاً پس از یک موفقیت بزرگ یا حرکت خاص در زمین بازی، توسط بازیکنان یا در اندک مواردی مربیان انجام میشود. به طور مثال وقتی کریستیانو رونالدو در نیوکمپ و پس از چندین دقیقه هو شدن توسط هواداران بارسلونا، دروازه حریف را باز میکند، جا دارد که انگشت اشارهاش را روی لبانش قرار دهد و از هواداران بخواهد ساکت باشند یا وقتی در NBA جیانیس روی دست بهترین مدافع حریف دانک میزند و تماشاگران را دعوت به سکوت میکند.
از این دست مثالها بسیار است و نقطه مشترک همه آنها کریخوانی با رقبا و تیمهایی بود که رقابت شدیدی با هم دارند. در همین شرایط هم این رفتار، نوعی بیادبی است که در هیچ کجای دنیا آنچنان پذیرفته نیست.
اینجا، اما سرمربی تیم ملی ایران، برای منتقدان و کارشناسان ایرانی به نوعی کری میخواند و از آنها میخواهد سکوت کنند. زیبا نیست؟
دعوت به سکوت برای کدام موفقیت بزرگ؟
بخش دیگر و شاید اصلی که تهی بودن رفتار کولاکوویچ را نشان میدهد، اتفاقی است که او آنقدر برایش خوشحال شده که سر از پا نمیشناسد. خود اتفاق قطعاً ارزشمند و بزرگ است، اما مسیری که به آن منتهی شده، هموارترین مسیر ممکن است. گرفتن این سهمیه ارزشمند، آن هم با بردن چند تیم آسیایی که جایگاهشان برای همه مشخص است، دیگر این همه سر و صدا و تاختن به منتقدان را نباید در پی داشته باشد.
البته در همین شرایط ایدهآل و مسیر هموار هم چیزی نمانده بود تا کولاکوویچ قطار تیم ایران را با دستهای خودش از ریل خارج کند و به راحتی هرچه تمامتر این فرصت بزرگ را از دست بدهد. با این حال بازیکنان مؤثری، چون معروف و عبادیپور این اجازه را ندادند تا حالا پزش را کولاکوویچ بدهد و آن را در چشم منتقدانش فرو کند.
نتیجه بحرانی نشان دادن ماجرا
به طور قطع مهمترین عاملی که باعث بروز چنین رفتاری از کولاکوویچ شده، اعمال اغراقآمیز فدراسیون درباره این مسابقات و بحرانی نشان دادن وضعیت بود. تعطیل کردن ۵۰ روزه لیگ برای چنین مسابقهای به خواست کولاکوویچ مهمترین اقدام فدراسیون برای دامن زدن به این فضا بود. فضایی که باعث شده حالا کولاکوویچ در قامت یک فاتح بزرگ و یک موفق تمام عیار، در مقابل منتقدان ایرانی بایستد و با خیال راحت از آنها بخواهد ساکت شوند!
چرا؟ چون او کره و چین را برده. چینی که در فینال همه دیدند چقدر دست و پا بسته بود و حتی برابر ایران به امتیاز ۲۰ هم نرسید!
لزوم ورود فدراسیون
داورزنی از بدو بازگشت خود به والیبال، فضای نه چندان خوب و آرام این رشته را هدف قرار داد و همه نگاهها را معطوف به مسابقات انتخابی المپیک کرد و اعلام کرد که فعلاً تنها هدفش گرفتن سهمیه است. ایرادی هم ندارد. قطعاً مهمترین هدف والیبال ایران همین بود که خوشبختانه به آن رسیدیم.
حالا که به قول آقای داورزنی قدری حال بد گذشته والیبال بهتر شده و از «مقطع حساس کنونی» گذر کردهایم، زمان آن رسیده تا رئیس فدراسیون هم بالاخره خودی نشان دهد و به مسائل اینچنینی ولو در خفا و پشت پرده ورود کند. ورود کند تا اجازه ندهد شکاف بین رسانهها با سرمربی تیم ملی بیش از این شود و سرمربی تیم ملی به خودش اجازه دهد به این راحتی به مردم ایران و کارشناسانی که نظرشان با او متفاوت است، بیاحترامی کند.
منبع: ایران ورزشی