محسن ربیع خواه، بازیکن باشگاه پرسپولیس با حضور در برنامه سلام صبح بخیر شبکه سوم سیما حرفهای قابل توجهی زد که در زیر به بخشی از آنها اشاره شده است.
*صحبت علی پروین که گفته بود استقلال بهتر از پرسپولیس بازی میکند در مقطعی بود که ما چند باخت داده بودیم و شرایطمان خوب نبود. آن زمان استقلال هم داشت خوب کار میکرد. به هر حال توقع هواداران بالا است و میخواهند مقابل تیم رقیب کری بخوانند، ولی ما به کاری که انجام میدادیم ایمان داشتیم و تلاشمان را در آن مقطع بیشتر کردیم و توانستیم نتیجه بگیریم.
* وقتی من به پرسپولیس آمدم تبلیغات منفی علیه من شد که نمیخواهم آن را زیاد باز کنم، چون از حاشیه بدم میآید. برانکو یا کالدرون فامیل من که نیستند، خارجی اند و از کشور دیگری آمده اند. من در تمرینات تلاش کردم آن چیزی که مربی از من میخواهد انجام بدهم و با تمام توانم تمرین و بازی کنم و این دست سرمربی تیم است که چه کسی را در ارنج بگذارد. من فکر میکنم زمان این دو مربی تمام تلاشم این بوده است که خواستههای مربی را انجام دهم و نه صد در صد، اما تا جایی که در توانم بوده کار کرده ام.
* هواداران میخواهند تیمشان برنده شود و از بازیکنان همیشه حمایت کرده اند. من همیشه به هواداران احترام گذاشته ام و آنها همیشه از بازیکنان و مربی حمایت کرده اند. صحبت من با کسان دیگری بود، کسانی که نمیخواستند تیم نتیجه بگیرد. وقتی مربی استراتژی دارد شما باید با آن استراتژی جلو بروی و من وقتی خواستههای مربی را انجام بدهم و او راضی باشد دیگر برایم مهم نیست که رسانه یا این خبرنگار و آن خبرنگار راضی است یا نه، رضایت مربی ملاک است.
* شما در هر زمینه ای، شغلی و کاری وقتی چند سال پیاپی موفق میشوی، ناخودآگاه برای خودت دشمن درست میکنی و برخی نمیخواهند موفقیتت را ببینند. بعد از سه سال پیاپی قهرمانی، این موضوع برای برخی سخت بود و آنها با هم متحد میشوند که هرطور شده تیم را زمین بزنند. نمیخواهم این مسئله را باز کنم، اما برخی نمیخواهند، ولی ما تمام تلاشمان را میکنیم که امسال هم قهرمان شویم و هدیه خوبی به هواداران بدهیم.
* ما هم در تیم بیشتر به هم انگیزه میدهیم به ویژه سید جلال خیلی صحبتهای انگیزشی میکند و وجود او در تیم نعمت است. قهرمانی لیگ هدف اولیه ما است بعد هم به جام حذفی و موفقیت در آسیا فکر میکنیم.
* ما زمانی که به فینال آسیا رفتیم شرایطمان خوب نبود و پنجره نقل و انتقلاتمان بسته بود، خود من و ماهینی مصدوم بودیم و فقط ۱۳، ۱۴ بازیکن باتجربه داشتیم و این کار ما را سخت کرد. تیم ما هم در لیگ، هم جام حذفی و هم آسیا بازی میکردند و این کار ما را سخت کرد و نتوانستیم قهرمان شویم. اما امسال میتوانیم در آسیا هم مدعی شویم.
* روابط عمومی من کلا ضعیف است. دور هم باشیم شوخی میکنیم و میگوییم و میخندیم، اما آدمی که زیاد شلوغ کنم نیستم.
* من با همه چه جوانها چه بزرگترهای تیم رابطه خوبی دارم. با وحید امیری و محمد انصاری بیشتر صمیمی ام. علی علیپور هم که هم اتاقیام است.
* خلیل زاده که حقش است به تیم ملی دعوت شود و دارد فوق العاده کار میکند و نمیدانم در این چند سال چرا او را دعوت نکرده اند. او واقعا فوتبالیست قابل و توانمندی است و حداقل باید او را به تیم ملی دعوت کنند. درباره من هم این شوخیها را مطرح میکنند، اما اینطور نیست. سن من هم قدری بالا رفته و هم پستیهای خوبی در تیم ملی دارم. خودم دوست دارم دعوت شوم، اما اینکه میگویند اگر برانکو بیاید من را دعوت میکند درست نیست. قبلا هم گفتم سرمربی هر تیم اولین چیز به فکر آبروی خودش است و بر مبنای خواستههای دیگران کار نمیکند. برانکو هم اگر سرمربی تیم ملی شود اولین هدفش این است که برای فوتبال کشور موفقیت ایجاد کند و هرکسی که به او کمک میکند را دعوت خواهد کرد.
*به هر حال فوتبال است و زیدان و مارادونا هم اشتباه داشته اند. در استقلال و پرسپولیس این چیپها دقیقا در زمانی زده شد که سرنوشت بازی و جدول را میتوانست تغییر بدهد و برای همین مردم حساسیت نشان دادند. من با علی خیلی صحبت کردم، او بچه احساسی است و به من هم احترام میگذارد و حرفهایم را گوش میدهد. خودش میدانست اشتباه کرده و خیلی پشیمان بود و دیگر این کار را تکرار نمیکند. من هم اگر پاس بد بدهم او به من میگوید و با هم صحبت میکنیم، چون اگر صحبت نکنیم نمیتوانیم موفق باشیم.
* آدم جلوی وحید امیری فقط باید عرق کند آنقدر که محترم و مودب است. وقتی با او صحبت میکنی خجالت میکشی و جلال حسینی، انصاری، نورالهی، ترابی، ماهینی هم همینطور هستند، اگر قرار باشد اسم بیاورم باید اسم همه را بیاورم، چون همه بچههای تیم ما خوب هستند.
* زیاد رابطه ام با تلفن همراه خوب نیست و از صفحه مجازی خوشم نمیآید. بیشتر در خانه دوست دارم با دخترم بازی کنم و فیلم و سریال ببینم. با انتقاد مشکلی ندارم، اما تخریب خوب نیست.
* من از کودکی به سختکوش بودن و کار کردن عادت کرده ام و با سختیهای زیادی مواجه شده ام. دوست ندارم زود کنار بکشم. برادرهایم همه فوتبالی بوده اند و ما از خانوادهای هستیم که همه کارگر بوده ایم. پدرم، برادرهایم، خودم این شرایط را داشتند. من باغبانی کرده ام، در کارهای خدماتی در مجالس عروسی و تالارها کرده ام، قدر جایگاه فعلی ام را میدانم و خیلی سختی کشیده ام تا به اینجا رسیده ام و نباید آن را آسان از دست بدهم. بالاخره که یک روز فوتبالم تمام میشود، اما تلاش میکنم زمان تمام شدن دوران فوتبالی ام را عقب بیندازم.
* روز اولی که به پرسپولیس آمدم شمارههای زیادی بود، اما محمودخان خوردبین که دلمان خیلی برایش تنگ شده گفت: کدام شماره را میخواهی، من هم به یاد برادرم که در پاس ۱۸ میپوشید این عدد را انتخاب کردم. برادرانم هم دیگر فوتبالیست نیستند. نقش آنها برای من انگیزشی بود و من دوست داشتم به راهی که آنها میروند بروم. اینطور نبود که مرا به جایی معرفی کنند. یادم است ۷ ساله بودم که آقا فرهاد برادر بزرگم مرا در مدرسه فوتبال ثبت نام کرد، از آنجا به بعد را خودم آمدم. آنها هیچ پارتی بازی نکردند. من هم برای برادرزاده ام همین طوری هستم و میگویم خودت تلاش کن. خیلی پیش میآید برادرانم به من انتقاد کنند و سعی میکنم به ویژه از برادرم آقا فرهاد که کلاس مربیگری رفته مشورت بگیرم.