فرارو- کتی گیلسینان* در مجله آتلانتیک نوشت: پیامدهای اقدامات آمریکا در خاورمیانه بویژه اقدام این کشور در ترور سردار سلیمانی، به ورای منطقه کشیده خواهد شد.
به گزارش فرارو، دولت ترامپ هنوز سرخوش از ترور سردار سلیمانی است با این حال، هنوز اندکی از این اقدام نگذشته، تقریبا تمامی دیگر اهداف آمریکا در خاورمیانه، به نحو قابل توجهی آسیب دیده است. ایالات متحده آمریکا میخواهد تا از هستهای شدن ایران جلوگیری کند، با این حال، ایران اندکی پس از ترور سردار سلیمانی اعلام کرد: آخرین محدودیتهای عملیاتی که در نتیجه برجام بر برنامه هستهای ایران اعمال شده بودند را کنار گذاشته است. آمریکا میخواهد نفوذ منطقهای ایران را تحت کنترل و نظارت داشته باشد با این حال، عراق به عنوان یکی از نزدیکترین متحدان آمریکا تایید کرده که آمریکا سردار سلیمانی را در حالی در خاک این کشور هدف قرار داده که وی به دعوتِ دولت عراق در این کشور حضور داشته است. امری که پیروزی قابل توجهی برای ایران محسوب میشود و راه را برای تصویب قانونی در پارلمان عراق که از نیروهای آمریکایی میخواهد تا فورا خاک این کشور را ترک کنند، هموار کرد. پس از آن، یک فرمانده در ماموریت ضدداعش آمریکا در عراق در نامهای گفت: "آمریکا عراق را ترک خواهد کرد". امری که موجب شد تا "مارک اسپر" وزیر دفاع آمریکا هرگونه طرحی مبنی بر خروج نیروهای آمریکایی از عراق را انکار کند. آمریکاییها بارها مدعی شده اند که میخواهند در کنار متحدان عراقی خود، داعش را ضعیف نگه دارند و با آن مبارزه کنند. با این حال، روابط آمریکا با عراق در شرایط فعلی تا حد زیادی آسیب دیده است و ائتلاف آمریکا اقدامات خود بر علیه داعش را در عراق متوقف کرده تا بر حراست از نیروهای خود در برابر حملات احتمالی ایران متمرکز شود.
بسته به اینکه در ادامه چه اتفاقاتی بیفتد، تمامی این مسائل شرایط مناسبی را برای توسعه و گسترش نفوذ منطقهای ایران فراهم میکنند. هرج و مرجِ اقدامات آمریکا به ورایِ ایران و عراق گسترش خواهد یافت. این هرج و مرجها در شرایط فعلی موجب نگرانی متحدان عرب آمریکا در منطقه شده است. همان متحدانی که در ماههای اخیر به صورت بی سر و صدا سعی در تنش زدایی با ایران و بهبود روابط با این کشور داشته اند. اقدامات آمریکا همچنین موجب جسور شدن هر چه بیشتر "رجب طیب اردوغان" رئیس جمهور ترکیه در گسترش دخالت هایش در لیبی خواهد شد. اردوغان پیش از این نیز بر علیه منافع متحدان آمریکا در سوریه اقدام کرده بود و با حمله به شمال شرق سوریه، متحدان آمریکا را سرکوب کرده بود. اقدامات آمریکا همچنین به روابط این کشور با متحدان اروپایی اش نیز آسیب زده اند. متحدانی که همواره سعی کرده اند تا با تصمیمات شوک آور ترامپ کنار بیایند و هنوز مدت زمان زیادی از فارغ شدن آنها از شوک ناشی از اقدام ترامپ در عقب نشینی از سوریه نگذشته است.
از منظری، فارغ از هرچیزی که اتفاق بیفتد، این هرج و مرجها میتوانند آنچه را که ترامپ بارها حداقل ادعا کرده را نیز محقق کنند: خروج کامل از خاورمیانه.
"دونالد ترامپ" تا همین چند روز پیش، آمریکا را بیش از پیش در عرصه معادلات منطقه خاورمیانه درگیر میکرد. ایالات متحده هزاران نظامی جدید آمریکایی را به منطقه اعزام کرده است. اضافه بر این، وی هفته گذشته، یک لشگر از تفنگداران دریایی آمریکا را برای حراست از سفارت آمریکا در بغداد که در چند روز گذشته، معترضان عراقی سعی داشتند به نشانه اعتراض وارد آن شوند، به عراق اعزام کرده است. هزاران نظامی آمریکایی دیگر نیز از هفته گذشته عازم خاورمیانه شده اند. ۱۴۰۰۰ نظامی آمریکایی از ماه میبه منطقه خاورمیانه اعزام شده اند. ترامپ اخیرا گفته است که آمریکا قصد ندارد عراق را ترک کند. با این حال، حتی اگر ترامپ نیروهای آمریکایی را از عراق خارج نکند، وی کشوری دیگر (ایران) را تهدید به حمله کرده است. وی تهدید کرده اگر ایران به آمریکاییها یا منافع این کشورحمله کند، به اهدافی در ایران حمله خواهد کرد (تهدیدی که پوچ بودن خود را پس از حمله موشکی ایران به پایگاه عین الاسد نشان داد).
مقامهای پنتاگون مکررا اعزام متوالی نیروهای نظامی خود به منطقه را به مثابه اقدامی دفاعی توصیف کرده اند. حتی پس از آنکه آمریکا ۵ پایگاه نظامی مرتبط با کتائب حزب الله در عراق و سوریه را هدف قرار داد (آمریکا، کتائب حزب الله را به دلیل راکت پراکنی به یک پایگاه نظامی آمریکا در کرکوک که منجر به کشته شدن یک پیمانکار آمریکایی اندکی پس از کریسمس شد مقصر میداند)، "مارک اسپر" وزیر دفاع آمریکا گفت: "ایالات متحده آمریکا پاسخ لازم را داد و اقدامات دفاعی لازم را نیز انجام داده است... آمریکا به ترکیبی از مراکز فرماندهی و کنترل و همچنین انبارهای تسلیحاتی کتائب حزب الله (به نحو موثری) حمله کرده است". پس از ترور سردار سلیمانی نیز ترامپ گفت که "ترور وی برای جلوگیری از یک حمله قریب الوقوع بوده است".
دولت آمریکا بدون اینکه اطلاعات خاصی در رابطه با آنچه حملهای قریب الوقوع علیه آمریکا و منافع این کشور خوانده، ارائه کند، پس از ترور سردار سلیمانی از متوقف شدن آن (حمله) خبر داده است (رئیس ستاد ارتش آمریکا "مارک میلی" به خبرنگاران گفت: ناکامی و شکست در انجام اقدام (ترور سردار سلیمانی)، اشتباهی غیرقابل جبران خواهد بود). سخت است که بگوییم منافع و مزایای اقدام آمریکا در ترور سردار سلیمانی، ارزشِ هزینههای آن را داشته است. اگر آنگونه که مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا ادعا کرده: "ایالات متحده آمریکا سردار سلیمانی را ترور کرد تا جان صدها آمریکایی را نجات دهد"، شاید این اقدام قابل توجیه بود، اما مشکل اینجاست که ترامپ به صورت مرتب و روزانه دروغ میگوید و مقامهای دولت وی هم کاملا وی را در این زمینه پوشش میدهند و دروغ هایش را لاپوشانی میکنند. اخیرا "نیویورک تایمز" گزارش داده که برخی از مقامهای دولت ترامپ نسبت به اطلاعاتِ ادعایی ترامپ (که بر اساس آنها عملیات ترور سردار سلیمانی انجام شده) ابراز تردید کرده اند. نیویورک تایمز در ادامه به این نکته اشاره کرده که یک مقام آمریکایی اطلاعات ادعایی ترامپ را اطلاعاتی عادی در عرصه معادلات خاورمیانه (اطلاعاتی که هر روز آمریکا با آنها رو به رو است) توصیف کرده است. همانطور که "پیتر نیکولاس" همکارم در پایگاه خبری آتلانتیک هفته گذشته نوشت: "ترامپ با شدیدترین و بدترین بحران سیاست خارجی در دوره ریاست جمهوری خود مواجه است. این امر در شرایطی است که اعتبار و مشروعیت وی عمیقا در نزد افکار عمومی جریحه دار و مخدوش شده است".
اواخر هفته گذشته نیز نمونهای دیگر از اقدامات نادرست ترامپ به وقوع پیوست. در این راستا، ترامپ در پیامی توئیتری گفت: "لیستی از ۵۲ هدف در داخل خاک ایران را در دست دارد که این لیست، مکانهایی را که برای ایران و فرهنگ این کشور مهم هستند را نیز در برمی گیرد". پس از این اظهارنظر، مایک پمپئو مجبور شد تا به این انتقاد که هدف قرار دادن مکانهای فرهنگی از سوی آمریکا، یک جنایت جنگی محسوب میشود، پاسخ دهد. وی در این رابطه گفته: "رئیس جمهور ترامپ نگفت که به دنبال مکانهای فرهنگی ایران است تا آنها را هدف قرار دهد. لطفا آنچه را که وی گفته به دقت بخوانید". چند ساعت بعد، ترامپ که پس از گذراندن تعطیلات دو هفتهای در فلوریدا، در راه واشنگتن بود در اظهاراتی عجیب مدعی شد: "آنها اجازه دارند مردم ما را بکشند. آنها اجازه دارند مردم ما را شکنجه و مجروح کنند. آنها اجازه دارند از بمبهای کنار جادهای استفاده کنند و مردم ما را منفجر کنند. حال ما اجازه نداریم به مراکز و مکانهای فرهنگی آنها آسیب برسانیم؟ نه اینطور به نتیجهای نخواهیم رسید". مشاور رئیس جمهور ترامپ، "کلین کانوی" نیز بر ابهام موضوع بیش از پیش افزود. وی گفت: "وزیر خارجه مایک پمپئو روز گذشته گفت: ما در چهارچوب قانون حرکت خواهیم کرد. من فکر میکنم ایران مکانهای استراتژیک نظامی زیادی دارد که امکان دارد شما احتمالا آنها را در زمره مکانهای فرهنگی نیز ذکر کنید. وی هرگز نگفت که آمریکا مکانهای فرهنگی ایران را هدف قرار میدهد".
اینها همان افرادی هستند که مصرانه میگویند: جهان بعد ترور سردار سلیمانی به مکانی امنتر تبدیل شده است. حال آنکه، پس از ترور وی، وزارت خارجه آمریکا از تمامی شهروندان آمریکایی خواست تا فورا خاک عراق را ترک کنند.
ترور سردار سلیمانی، فقط و فقط به روندهایی که پیش از این واقعه نیز در جریان بودند، شتاب بخشیده است. ایران در ماههای اخیر، چندین مرتبه (در قالب چندین گام)، از میزان تعهدات برجامی خود که در جریان توافق هستهای سال ۲۰۱۵ به آنها متعهد شده بود، عقب نشینی کرد. تا اینکه اخیرا رهبری این کشور اعلام کرد ایران دیگر به محدودیتهای عملی در مورد توانمندیهای هستهای خود پایبند نخواهد بود. دولت ترامپ در سال ۲۰۱۸ از توافق هستهای ایران (برجام) خارج شد و قول داد که به توافقی بهتر با ایران دست یابد. توافقی که علاوه بر نظارت و کنترل برنامه هستهای این کشور، نفوذ منطقهای و برنامه موشکی ایران را نیز تحت نظارت آمریکاییها قرار دهد. هیچکدام از این وعدههای تاکنون محقق نشده اند.
در مورد نفوذ روزافزون منطقهای ایران، پمپئو تمایل داشته تا این امر را به توافق هستهای با این کشور مرتبط سازد و بگوید، منابعی که ایران از طریق لغو تحریمها در نتیجه توافق برجام به دست آورده، صرفِ گسترش نفوذ منطقهای این کشور شده است. در حالیکه، نفوذ منطقهای ایران از سالها قبلتر آغاز شده است. به عنوان مثال، پس از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، شبه نظامیان طرفداران ایران جای پای محکمی در عراق پیدا کردند و توانستند از آن نقطه، نیروهای آمریکایی را هدف قرار دهند. نبرد با داعش نیز آنها را توانمندتر کرده، زیرا دولت عراق تا حدی برای شکست دادن و پس زدنِ داعشی ها، به این گروههای شبه نظامی تکیه داشته است. آمریکا تاکنون میلیونها دلار خرج کرده تا نفوذ ایران در عراق را از بین ببرد، با این حال، تاکنون شکست خورده است. ضمنا در جریان جنگ سوریه نیز، که نیروهای ایرانی و نیروهای طرفدار آنها به حمایت از دولت قانونی بشار اسد میجنگندند، به این کشور (ایران) کمک کرده تا پایههای آنچه "هلالی شیعی" خوانده میشود و دربرگیرنده نفوذ منطقهای تهران از عراق، سوریه، و لبنان است را بیش از پیش تحکیم کند. نیروهای نظامی ایران همچنین اخیرا رزمایش مشترک نظامی با روسیه و چین نیز برگزار کرده اند.
پس از اقدام آمریکا در ترور سردار سلیمانی، جنگ با داعش بار دیگر دچار اختلال شده است. نه تنها همکاریهای نظامی عراق و نیروهای آمریکایی در نبرد با داعش متوقف شده بلکه دولتهای عضو ناتو نیز عملیاتهای نظامی خود در خاک عراق را به حالت تعلیق درآورده اند. این دومین مرتبه در سه ماهه اخیر است که عملیاتهای ضدداعشی با اختلال و توقف مواجه شده است. نخستین تواقف هنگامی اتفاق افتاد که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا تصمیم گرفت نیروهای آمریکایی را از شمال شرق سوریه یعنی همان منطقهای که ترکیه از طریق آن به شبه نظامیان کرد (متحدان آمریکا) حمله کرد، خارج کند.
در کوتاه مدت، مقامهای دولت ترامپ به طور مداوم خواهند گفت که هدفشان در قبال ایران، برقراری مجدد بازدارندگی است. در واقع، آنها میخواهند بگویند که هرگونه حرکت جدید آمریکا در اعزام نظامیان بیشتر به منطقه (یا شبیه آنچه در ترور سردار سلیمانی اتفاق افتاد: هرگونه اقدام نظامی آمریکا علیه ایران)، معطوف به متوقف ساختنِ به اصطلاح خشونتی است که از سوی ایران اعمال میشود و اینکه ایران باید با عواقب اقدامات خود آشنا شود. مشکل اصلی در این منطق این است که امکان دارد ایرانیها در پاسخ به این اقدامات آمریکا، دست به تحرکاتی بزنند (مثل حمله موشکی این کشور به پایگاه عین الاسد) تا بگویند که اقدامات آمریکا علیه ایران نیز پیامدهایی خواهند داشت.
یکی از مزایای عمده داشتنِ اهداف سیاسی متناقض این است که اگر یک هدف شکست بخورد، احتمال پیروزی هدف دیگر وجود دارد. بله، آنچه که ارتش آمریکا شکست همیشگی داعش میخواند که با همکاری شرکای محلی، نظیر عراقیها به دست آمده، اکنون به نقطه پایان خود رسیده است. اگر آمریکا عراق را ترک کند (که پارلمان عراق این امر را تصویب کرده و زمزمههای قوی دال بر این موضوع وجود دارند)، ادامه همکاری با نیروهایی نظیر عراقیها بعید خواهد بود. با این حال، به نظر میرسد این موضوع بیش از همه دغدغه نهادهای قوه مجریه آمریکا نظیر ورازت امور خارجه و پنتاگون است. برای رئیس جمهور آمریکا، حتی با توجه به اینکه وی گفته آمریکاییها عراق را ترک نمیکنند مگر اینکه دولت این کشور هزینه ساخت یک پایگاه هوایی که آمریکاییها در عراق ساخته اند را به واشنگتن پرداخت کند، ترجیح و مساله اصلی از زمان کارزار ریاست جمهوری وی در سال ۲۰۱۶ بسیار روشن و مشخص بوده است: "در وهله اول، ما هرگز نباید جنگ عراق را آغاز میکردیم و در خاورمیانه حضور میداشتیم (این سخن ترامپ در اکتبر ۲۰۱۷ بوده است) ". وی دو سال بعد میگوید: "اجازه بدهید دیگران بر روی ماسههای خونین عراق بجنگند".
تناقضات صرفا میان ترامپ و دیگر اعضای دولت وی وجود ندارند. خودِ ترامپ نیز حاملِ تناقضات متعددی است. وی تاکنون دو بار از شکست داعش سخن گفته و سعی کرده از خاک سوریه خارج شود (وی تاکنون فقط توانسته حرفِ این موضوعات را بزند و اقدام عملی نتوانسته انجام دهد). او ادعا میکند که از جنگ متنفر است با این حال وی افرادی نظیر سردار سلیمانی را ترور میکند (اقدامی که میتواند به نوع خود آغاز گرِ جنگی خونین برای آمریکا باشد). مسوولیت آنچه که پس از ترور افرادی نظیر سردار سلیمانی اتفاق میافتد، متوجه افراد دیگری است که انگار ترامپ نسبت به این موضوع بی توجه است.
*کتی گیلسینان، نویسنده پایگاه خبری آتلانتیک است. وی موضوعات مربوط به امنیت ملی و مسائل جهانی را پوشش میدهد.