فرارو- هنری فرون* در مجله نشنال اینترست نوشت: کارزار فشار حداکثری علیه کره شمالی شکست خورده و هزینه گزینه نظامی علیه پیونگ یانگ نیز به نحو غیرقابل قبولی بالاست. دستیابی به یک توافق صلح با این کشور، تنها گزینه برای آمریکا است.
به گزارش فرارو، هفت دسامبر ماه جاری میلادی، کره شمالی اعلام کرد خلع سلاح هستهای این کشور از میز مذاکره با آمریکا حذف شده است. این موضع گیری چند هفته پس از آن انجام شد که پیونگ یانگ هشدار داد: "اگر به راستی آمریکا خواستارِ ادامه گفتگو با کره شمالی است، بهتر است که تصمیم جسورانهای بگیرد و سیاست خصمانه خود علیه کره شمالی را کنار بگذارد". در شرایط فعلی، امکان بازگشت تنش نظامی حاکم بر روابط کره شمالی و آمریکا در سال ۲۰۱۷ و مواجه شدن پیونگ یانگ با آنچه ترامپ آن را "آتش و خشم" نامیده بود، وجود دارد. پیونگ یانگ به کرات گفته است در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات هستهای با آمریکا تا قبل از آغاز سال ۲۰۲۰ میلادی، آزمایش موشکهای هستهای و دوربرد خود را بار دیگر از سرخواهد گرفت. در مقابل، رئیس جمهور ترامپ اخیرا گفته است: "اگر مجبور شود آماده است تا از گزینه نظامی علیه کره شمالی استفاده کند". در این راستا، بایستی بار دیگر واقعیتها را به صورت فوری و فوق العاده بررسی کنیم.
آنچه ترامپ در رابطه با کره شمالی، آغاز "جنگ جهانی سوم" خوانده از ارزش چندانی در مقایسه با انعقاد یک توافق صلح با این کشور برخوردار نیست. خطرات و هزینههای اقدام نظامی علیه کره شمالی دقیقا به اندازه سال ۲۰۱۷ (که شاهد اوج گیری تنشها میان آمریکا وکره شمالی بودیم) بالا و غیر قابل قبول هستند. در آن زمان، وزیر دفاع آمریکا "جیمز متیس" گفت: "جنگ با کره شمالی فاجعه بار خواهد بود و بدترین جنگی خواهد بود که اغلب مردم در طول حیات خود شاهد آن بوده اند". یک پژوهش که توسط بخش تحقیقاتی کنگره آمریکا انجام شده نیز تخمین زده: "وقوع تقابل نظامی در شبه جزیره کره میتواند زندگی بیش از ۲۵ میلیون نفر را در دو سویِ مرز، تحت تاثیر قرار دهد. در روزهای ابتدایی جنگ، تا سیصد هزار نفر جان خواهند باخت. این آمار در شرایطی رنگ واقعیت میگیرد که کره شمالی نه از تسلیحات هستهای خود، بلکه از سلاحهای متعارفش استفاده کند". اقدام نظامی آمریکا علیه کره شمالی میتواند منجر به تقابل این کشور با چین نیز شود، زیرا پکن بر اساس مفاد قرارداد اتحاددوجانبهای که با کره شمالی به امضا رسانده موظف است در صورت وقوع حمله نظامی بر علیه پیونگ یانگ، با تمامی ابزارهای ممکن به کمک این کشور (از نظر نظامی و سایر ابعادِ ممکن) بشتابد.
در هر حالتی، هزینههای جانی و مالی جنگ با کره شمالی، با تهدیدی که این کشور حامل آن است، از تناسب برخوردار نیست. کره شمالی بدون تردید چالشی جدی برای امنیت ملی آمریکا است. این کشور نشان داده که بمبهای هستهای در اختیار دارد که ده برابر بیش از بمبهایی که بر سرِ هیروشیما ریخته شد از قدرت برخوردارند. پیونگ یانگ همچنین از موشکهایی برخوردار است که بُردِ آنها هر نقطهای در آمریکا را پوشش داده و تهدید میکند. آنچه که تاحدی از تهدید کره شمالی میکاهد این نکته است که پیونگ یانگ بارها از آمریکا درخواست کرده تا به طور رسمی به جنگ کره خاتمه دهد و یا حداقل نوعی از عادی سازی روابط شبیه آنچه در قبال چین در دهه ۱۹۷۰ اتفاق افتاد را در مورد کره شمالی نیز به اجرا گذارد.
اساسا اینطور به نظر میرسد که ترامپ متوجه شده بود کره شمالی میزان تسلیحات خود را کاهش نخواهد داد مگر آنکه تضمینهایی دریافت کند که به این کشور اطمینان دهند امنیت ملی آن آسیب نخواهد دید. در جریان نشست سنگاپور در ماه ژوئن ۲۰۱۸، "ترامپ" با "کیم جونگ اون" رهبر کره شمالی در مورد نوع جدیدی از روابط آمریکا و کره شمالی و همچنین ایجاد یک "رژیم صلح/Peace Regime) توافق کرد. اینها در شرایطی اتفاق افتادند که دو طرف تعهداتی در مورد تضمینهای امنیتی و خلع سلاح هستهای شبه جزیره کره، رد و بدل کردند.
با این حال، با شروع فرآیندِ امور، کره شمالی کمتر تحت تاثیر قرار گرفته است. در حالیکه ترامپ در جریان نشست سنگاپور (با حضور رهبر کره شمالی) قول داد که مانورهای مشترک نظامی با کره جنوبی را متوقف خواهد کرد، پیونگ یانگ خیلی زود و با صراحت از آمریکا گله کرد که این کشور فقط تعداد تمرینهای نظامی مشترک خود با کره جنوبی را کاهش داده و نام آنها را تغییر داده است. همچنین هنگامی که ترامپ یک بیانیه سیاسی غیرالزام آور در مورد پایان جنگ کره صادر کرد، کره شمالی این حرکت را موضع گیری در مورد پدیدهای توصیف کرد که کاملا واضح و مفروض بوده و از ارزشِ ذاتی اندکی برخوردار است به نحوی که در هر زمانی میتوان آن را به "سندی مُرده" تقلیل داد.
بیشترِ آنچه که پس از نشست سنگاپور اتفاق افتاده، جز اسناد محرمانه و طبقه بندی شده است. با این حال، اینگونه به نظر میرسد که ترامپ رویِ اهرم در دستِ خود بیش از حد حساب باز کرده بود. وی فکر میکرد میتواند کیم جونگ اون را بدون اینکه خطرِ به راه انداختن جنگ علیه کره شمالی را به کلی برطرف سازد، در مورد خلع سلاح هستهای قانع کند. هنگامی که "مایک پمپئو" وزیر خارجه آمریکا یک ماه پس از نشست سنگاپور به پیونگ یانگ سفر کرد، کره شمالی وی را به دلیل آنچه مطرح کردن "درخواستهای یکجانبه و گنگستری در مورد خلع سلاح هسته ای" خواند، سرزنش کرد. آنچه کره شمالی قبل از هر گونه خلع سلاح هستهای انتظار آن را دارد، دستیابی به یک توافق صلح است (رویکردی که متناسب با موضع کره شمالی در دوره اوباما نیز هست). ترامپ احتمالا این گزاره را رد کرده است. در جریان "نشست هانوی" در فوریه ۲۰۱۹، وی همچنین پیشنهاد مصالحه آمیز کره شمالی مبنی بر اینکه این کشور برنامه هستهای خود را به حالت تعلیق درآورد و در مقابل، آمریکا بخشی از تحریمها علیه پیونگ یانگ را لغو کند نیز رد کرد. این پیشنهاد خلع سلاح کامل را شامل نمیشد. امری که در تضاد با درخواست مصرانه ترامپ مبنی بر خلع سلاح کامل هستهای کره شمالی بود.
ترامپ ممکن است به اشتباه خود را قانع کرده باشد که اِعمال فشار حداکثری بر علیه کره شمالی، زمان را در راستای منافع و جبهه او قرار خواهد داد. با این حال، پیونگ یانگ نشان داده مشکلات اقتصادی و وضعیت بد رفاهی، بهای بسیار کمی برای این کشور جهت تامین امنیت تسلیحات هستهای اش است. کره شمالی، نابودی رژیمهای عراق و لیبی را به مثابه نمونههایی که درستیِ این نتیجه گیری را نشان میدهند در نظر میگیرد. تحریم ها، رنج و مشقتهای زیادی را بر مردم وارد میکنند. فشار تحریمها به حدی نیست تا یک رژیم اقتدارگرا را که قحطی دهه ۱۹۹۰ (که منجر به کشته شدن صدها هزار کرهای شد) را پشت سر گذاشته، از پا درآورد. هرگونه عدم قطعیت در کره شمالی مبنی بر اینکه چگونه باید با ترامپ مواجه شد و با آن تعامل کرد، احتمالا با سخنرانی ۱۲ آوریل کیم جونگ اون که در آن ضرب الاجلِ پایان سال جاری میلادی و یا ناکامی در مذاکرات استکهلم در ماه نوامبر به عنوان آخرین فرصتهای آمریکا جهت دستیابی به توافق با کره شمالی اعلام شد، خاتمه یافت.
ترامپ همچنین احتمالا به این نتیجه رسیده که دستیابی به توافق صلح با کره شمالی، به سرمایه سیاسی زیادی نیاز دارد. در نهایت باید گفت: وی شمشیر دموکلسِ استیضاح را نیز از زمان به قدرت رسیدن، بالای سر خود حس کرده است. ایده صلح با پیونگ یانگ موجب برانگیختن وحشت و نگرانیها در مورد پیامدهای احتمالی این اقدام برای اتحاد آمریکا-کره جنوبی و به طور کلی، رژیم منع اشاعه هستهای خواهد شد. این امر حتی با درنظر گرفتن این موضوع که این مسائل از منظر حقوقی دو مساله جدا هستند و اغلب در مورد وحشت و نگرانیها اغراق میشود، مهم ارزیابی میشود.
فارغ از هر توجیهی که ترامپ مطرح کند، وی در حلِ بحران امنیتیِ کره شکست خورده است. پیامد احتمالی این امر نیز این خواهد بود که ما به زودی شاهد آزمایش موشکهای بالستیک بین قارهای از سوی کره شمالی خواهیم بود (این اقدام با توجه به این نکته انجام خواهد شد که دانشمندان کره شمالی در حال کسب اطمینان در مورد قابل اعتماد بودن موشکهای کرهای در زمینه هدف قرار دادن اهدافی نظیر نیویورک و واشنگتن در خاک آمریکا هستند). در شرایط فعلی، گزینههای نظامی علیه پیونگ یانگ در مقایسه با دو سال پیش از اعتبار و معنای کمتری برخوردار هستند. ترامپ همچنین سعی خواهد کرد تا علیه کره شمالی در شورای امنیت سازمان ملل، تحریمهای بیشتری را به تصویب رساند: اولا به این دلیل که ورای کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ، هنوز چیزهای اندکی برای تحریم کردن باقی مانده است و ثانیا، زیرا چین و روسیه به دلیل انعطاف ناپذیری آمریکا در مورد کره شمالی، به نحو روزافزونی از این روند ناراضی هستند. دیر یا زود، یک رئیس جمهور در آمریکا باید تصمیم بگیرد و سرمایه سیاسی خود را برای دستیابی به توافق صلح با کره شمالی به کار گیرد. رسیدن به این نقطه شاید از آنچه به نظر میرسد آسانتر باشد: نتایج یک نظرسنجی که اخیرا انجام شده نشان میدهد ۶۷ درصد از آمریکاییها از توافق صلح با کره شمالی حمایت میکنند. در میانِ جمهوری خواهانِ شرکت کننده در این نظر سنجی، ۷۶ درصد خواهان انعقاد توافق صلح با پیونگ یانگ بوده اند.
*هنری فرون، عضو ارشد مرکز سیاست بین المللی در واشنگتن است.