bato-adv

زائری: هم سیاه‌نمایی و هم سفیدنمایی غیرواقعی ظلم به انقلاب است

زائری: هم سیاه‌نمایی و هم سفیدنمایی غیرواقعی ظلم به انقلاب است
نشست نقد و بررسی کتاب «تقاطع انقلاب» امروز دوشنبه ۲۷ آبان با حضور محمدرضا زائری نویسنده کتاب، سید عبدالجواد موسوی، روزنامه‌نگار، فروز رجایی‌فر منتقد و سعید فخرزاده وقایع‌نگار در باغ موزه قصر برگزار شد.
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۶ - ۲۸ آبان ۱۳۹۸
محمدرضا زائری، نویسنده کتاب «تقاطع انقلاب» درباره اهدافش و رویکرد‌های خود برای نوشتن این کتاب و توانایی ایجاد ارتباط با نسل جوان مسائلی را بیان کرد.

به گزارش خبرآنلاین، نشست نقد و بررسی کتاب «تقاطع انقلاب» امروز دوشنبه ۲۷ آبان با حضور محمدرضا زائری نویسنده کتاب، سید عبدالجواد موسوی، روزنامه‌نگار، فروز رجایی‌فر منتقد و سعید فخرزاده وقایع‌نگار در باغ موزه قصر برگزار شد.

در این نشست سیدعبدالجواد موسوی درباره تفاوت اصلی این کتاب با دیگر کتاب‌ها گفت: «تفاوت این کتاب با کتاب‌های دیگر در این است که دیگر کتاب‌ها اغلب تحلیل‌های پس از یک رخداد است، اما این کتاب در لحظه نوشته شده است و توسط کسی بیان شده که نسبت به مبانی انقلاب اسلامی تعلق خاطر دارد. کسی که محافظه‌کاری نکرده و در آن زمان عقاید خود را مطرح کرده است.»

محمدرضا زائری، مولف کتاب «تقاطع انقلاب» در پاسخ به پرسش‌های مطرح شده درباره کتاب گفت: «یکی از دوستان از من پرسید آیا این کتاب تاریخ انقضا دارد؟ از نظر من این سوال را در مورد هر اثر هنری دیگر هم می‌توان مطرح کرد و سوال عجیبی نیست. به دلیل اینکه بخشی از این تاریخ منتشر شده است و بخش مهمی از آن را ما دیده و خوانده‌ایم، اما مقدمه‌ای که در کتاب نوشته شده است سخنان تازه‌ای برای گفتن دارد.
 
زائری: هم سیاه‌نمایی و هم سفیدنمایی غیرواقعی ظلم به انقلاب است
 
نکته دوم اینکه ما در این برهه زندگی می‌کنیم و موضوع آن زنده است. اینکه می‌گوییم معتقدیم که گام دوم باید اجرا شود و در آن نگاهی به چهل ساله آینده داریم ملزم این است که ۴۰ سال اول را بلد باشیم تا بتوانیم به ۴۰ سال دوم مسلط شویم. بخش‌هایی از مقدمه کتاب حرف تازه‌ای دارد و من وارد مسائل حساسی شدم. آن هم تنها به این دلیل که هیچ کدام از ما نمی‌توانیم نسبت به مسائل انقلاب بی‌تفاوت باشیم چرا که پدیده انقلاب مسئله پیش پا افتاده‌ای نیست. انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب بزرگ در تاریخ جهان طی ۵۰سال اخیر است.
 
من معتقدم در نیم قرن گذشته اتفاقی به بزرگی انقلاب نیفتاده است حتی برداشته شدن دیوار برلین هم به این اندازه اهمیت نداشت. به همین دلیل معتقدم این روایت‌ها را باید نوشت و به آن بها داد، بها ندادن به این موضوع باعث می‌شود افراد دیگری روایت‌های دیگری از انقلاب را مطرح کنند و این به ضرر انقلاب و تفکر مردم است.»

این نویسنده درباره دلیل نوشتن این کتاب و بیان کردن این موضوعات گفت: «در ۵۰ سال آینده خیلی از ما نیستیم و اگر کسی نباشد یا چیزی نباشد که تاریخ را به درستی روایت کند باعث می‌شود که نسل‌های آینده همان حسی را نسبت به انقلاب اسلامی ایران پیدا کنند که ما نسبت به انقلاب مشروطه و مرحوم مصدق و دیگر اتفاقات آن دوره داریم. اگر ماجرای انقلاب درست روایت نشود به سمتی می‌رویم که باید به این موضوع پاسخ دهیم که چرا انقلاب کردیم؟ همین دغدغه بود که باعث شد مطالب این کتاب جمع آوری شود.»

زائری درباره نحوه پاسخگویی به پرسش‌های مطرح شده تاریخی در این کتاب گفت: «پاسخ به برخی از این پرسش‌ها نیاز به گذر زمان دارند و برای برخی پرسش‌های دیگر نیاز به اطلاعات بیشتر است. من معتقدم اگر این نقد و این روایت‌ها در درون چهارچوب درست شکل نگیرد و روایت نشود ظلم است و اگر مطرح نشود تیشه به ریشه انقلاب زده می‌شود و این به نفع هیچ کس نیست.»

نویسنده کتاب درباره هدف این کتاب گفت: «تلاش این کتاب این بوده است که اثبات کند انقلاب اسلامی یک تجربه بشری است و کسانی که متوجه این امر نیستند و سعی می‌کنند این انقلاب را مطلقا مشیت و امداد الهی بدانند و آن را با تقدیر الهی رقم بزنند یک اشکالی وارد می‌شود و آن هم این است که از ارزش کار انسانی آن کم بشود و اگر روزی خطایی صورت گرفت هم آن را از چشم مقدسات ببینند.

ما زمانی که می‌گوییم همه چیز اسلامی است حتی پیروزیمان در جنگ تحمیلی یعنی در جبهه زحمت‌های رزمندگان را نادیده گرفتیم و همین امر سبب می‌شود که انتظار داشته باشیم هیچی نقصی در آن وجود نداشته باشد.»

درست است که این انقلاب مورد عنایت پروردگار شکل گرفته است، اما بازهم می‌گویم یک پدیده انسانی و تجربه بشریست.»

در ادامه عبدالجواد موسوی درباره شاخص‌ترین ویژگی این کتاب گفت: «مهم‌ترین کار این است که در این کتاب طرح پرسش شده است و همین باعث می‌شود یک گفت‌وگویی بین نسل‌ها و یک پاسخگویی بین آن‌ها برقرار شود.»

فروز رجایی‌فر، درباره دغدغه اصلی کتاب گفت: «زمانی که این کتاب را خواندم متوجه شدم مسئله آقای زائری دغدغه امروز جوانان و بیان واقعیات است. راه دیالوگ با نسل جدید از طریق تریبون‌های متعددی که در اختیار نظام است بسته شده و اگر همین شبکه‌های اجتماعی نباشد این ارتباط اندک با نسل جوان هم قطع می‌شود.

من زمانی که مطالب این کتاب را می‌خواندم متوجه شدم هر پرسشی که در کتاب مطرح شده به آن پاسخ داده شده است؛ به طور مجزا پیام خود را دارد و از همین طریق می‌توانیم به نقاط اشتراک واقع‌گرایانه هم در زمینه انقلاب و هم در زمینه ارتباط بین نسل‌ها پی ببریم.»

رجایی‌فر درباره واقع بینی نسبت به مسئله انقلاب گفت: «من نمی‌خواهم ایده آلیسم را در برابر مسئله واقع بینی قرار بدهم، اما زمانی که نخواهیم واقعیات مستند را بپذیریم ممکن است واگرایی به وجود بیاید مخصوصا بین نسل جوان و نسل انقلابی. اگر ما درباره آن مسائل نخواهیم صحبت کنیم و فکر کنیم ما، چون انقلاب کردیم تعیین تکلیف می‌کنیم اشتباه است.»

او در پایان گفت: «نکته پایانی اینکه همسر من همیشه می‌گوید دین مانند الماس است و راه اصلی برای تشخیص دین واقعی از دین جعلی سوزاندن این الماس است اگر آتش گرفت واقعی است، اما اگر اتفاقی نیفتاد بدل است.»

سعید فخرزاده که وقایع نگار است درباره کتاب از دید یک مخاطب گفت: «آقای زائری در «تقاطع انقلاب» با مسئولین شروع کردند، اما در نهایت رسیدند به مردم و با تواناییشان پیام واقعی را به مردم رساندند.»

فخرزاده درباره انتقال پیام و راه‌های ارتباطی موجود گفت: «ما موقعیت برای انتقال پیام بسیار کم داریم صدا و سیما پیام را به مردم منتقل می‌کند، اما یک رسانه‌ای هم باید باشد که پیام مردم را به گوش مسئولین برساند و مقام معظم رهبری در تلاش هستند تا این ارتباط را مخصوصا با نسل جوان برقرار کنند.»

او همچنین درباره پرسش‌های مطرح شده در کتاب گفت: «اگر تمام مسائلی که در کتاب مطرح شده را به طور مجزا بررسی کنیم می‌توانیم هر مسئله را یک کتاب کنیم و آن را بسط دهیم. چرا که نیاز است.»

این وقایع نگار درباره تخصصش در زمینه تاریخ شفاهی گفت: «تخصص من وقایع نگاری است. در طول این ۳۵ سال برای بررسی در تاریخ شفاهی من با آدم‌های متنوعی سر و کار داشتم و دغدغه اصلی من آن بوده است که مردم ایران را به حقشان و واقعیت ماجرا برسانم و اتفاقاتی که رخ داده است را درست بخوانند نه در یک فضای سانسور شده.»

فخرزاده درباره تجربه‌اش از گرداوری اطلاعات دوره جنگ گفت: «زمانی که من وارد ثبت وقایع جنگ شدم نقل‌های متفاوتی را شنیدم. من با هزاران رزمنده د. رمورد اتفاقات جنگ صحبت کردم در این بین خیلی از مسائلی که مطرح می‌شد را سعی می‌کردند با امداد‌های الهی پیوند بزنند.
 
قشنگ به خاطر دارم یک دفعه من با رزمنده‌ای گفتگو داشتم و قرار بود ماجرا از فتح یک تپه را تعریف کند کل ماجرا را تعریف کرد و زمانی که من ضبط را متوقف کردم گفت: «البته حاج آقا ما در آن عملیات شکست خوردیم.» گفتم پس چرا ماجرا را اینگونه تعریف کردی؟ گفت: احساس کردم اگر بگویم شکست خوردیم ضایع است. ایشان نیتشان خیر بود، اما واقعیت ماجرا این است که ممکن است در این موارد اشکالاتی ایجاد شود مخصوصا در روایت تاریخ.»

نویسنده کتاب درباره روایت نادرست از شاه و وقایع انقلابی گفت: «واقع گرایی یعنی دوری از سفیدنمایی و سیاه نمایی دوستان فکر می‌کنند سیاه نمایی، چون همنوا با نوای دشمن است بد است. اگر سیاه نمایی بد است سفیدنمایی هم بد است و هر دو ظلم بزرگی به انقلاب است، چون ما را دچار توهم می‌کند. در مورد انقلاب هم اینگونه است زمانی که شما در دهه فجر یک عروسکی که بسیار مضحک است را با طنز نمایش می‌دهید و می‌گویید این شاه بود و ما آن را شکست دادیم آن مخاطب پیش خودش می‌گوید کار خاصی انجام ندادید که شاه هم در واقعیت این گونه بوده است، اما این اشتباه است ما باید شخصیت واقعی او را نشان بدهیم یعنی یکی از راه‌های اینکه نشان بدهیم چه کار بزرگی انجام داده‌ایم این است که دشمن را قوی نشان بدهیم.
 
در فیلم‌های هالیوودی اگر دقت کرده باشید داعش را یک دشمن بسیار قوی نشان می‌دهند تا بودجه‌ها و هزینه‌هایی را که از مجلس سنا می‌گیرند توجیه کنند. ما زمانی می‌توانیم انقلاب را به درستی برای نسل جوان توضیح دهیم که قدرت واقعی شاه را نشان بدهیم آن زمان مشخص می‌شود که ما چه کار بزرگی انجام داده‌ایم.»

او همچنین ادامه داد: «این انقلاب، انقلاب فرهنگی و علمی است یک عده اهل فکر آمدند انقلاب کردند. انقلاب اسلامی انقلاب سران ارتش نیست. اگر روایت من حق است باید اجازه دهم روایت من کنار روایت دیگران شنیده شود.

در بخش دیگری از این نشست موسوی در پرسشی مطرح کرد که چرا همه نهاد‌های حاکمیتی فکر می‌کنند که باید روایت یکسانی از موضوع داشته باشند؟

فخر زاده در پاسخ گفت: «چون فکر می‌کنند منافع اسلام ممکن است به خطربیفتد و مسئله امروز مسئله نگاه کلان است اگر این نگاه را بعد از ۴۰ سال نتوانیم به مرحله تحقق برسانیم یعنی همه چیز از بین خواهد رفت.»

زائری در پایان گفت: «تاریخ بیان می‌شود تا همگان عبرت گیرند. هدف من تنها آن بود که رویداد‌ها را همانگونه که بود بیان کنم تا اشتباهاتی که دیگران قبل از ما انجام داده‌اند را ما تکرار نکنیم و علاوه بر آن بتوانیم به درستی با نسل جوان ارتباط برقرار کنیم و روایتی درست از واقعیت انقلاب را ارائه دهیم.»
برچسب ها: محمدرضا زائری
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv