در معرفی رمان «شرم» نوشته الیف شافاک آمده است: کتاب «شرم» که ترجمه کتاب «حرامزاده استانبول» (انگلیسی: The Bastard of Istanbul) است رمانی است به قلم الیف شافاک نویسنده پرفروش ترک که در اصل به زبان انگلیسی نگاشته شده است و در سال ۲۰۰۶ توسط Viking Adult به چاپ رسیده است.
اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران از لغو مجوز کتابهای «ناپاکزاده استانبول» و «شرم» اثر الیف شافاک خبر داد.
به گزارش ایسنا، اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در اطلاعیهای خطاب به موزعان و کتابفروشان آورده است: طبق اطلاع واصله، کتابِ «ناپاکزاده استانبول» نشر «آسیم» و نشر «فرهنگ نشر نو» و کتاب «شرم» نشر «نیماژ» و نشر «مروارید» لغو مجوز شده است، مراتب جهت اطلاع و پیشگیری از هرگونه پیگرد احتمالی حاصل از خرید و فروش آن به اطلاع میرسد.
کتابهای یادشده ترجمههای متفاوتی از کتاب الیف شافاک هستند؛ «شرم» ترجمه صابر حسینی (مروارید) و «ناپاکزاده استانبول» ترجمه فرناز گنجی و محمدباقر اسماعیلپور (آسیم) است.
مسئول روابط عمومی نشر نیماژ میگوید کتاب «شرم» به خود مترجم واگذار شده و در نشر آنها منتشر نمیشود و ناشر آن مروارید است.
پیشتر نیز اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران از لغو مجوز نشر و توزیع کتاب «۱۰ دقیقه و ۳۸ ثانیه در این دنیای عجیب» نوشته الیف شافاک با ترجمه علی سلامی خبر داده بود.
در معرفی رمان «شرم» نوشته الیف شافاک آمده است: کتاب «شرم» که ترجمه کتاب «حرامزاده استانبول» (انگلیسی: The Bastard of Istanbul) است رمانی است به قلم الیف شافاک نویسنده پرفروش ترک که در اصل به زبان انگلیسی نگاشته شده است و در سال ۲۰۰۶ توسط Viking Adult به چاپ رسیده است. «حرامزاده استانبول» داستان خانوادهای اهل ترکیه و خانوادهای ارمنی-آمریکایی را از زاویه دید چهار نسل از زنان روایت میکند. داستانی درباره هنجارهای جامعه، رازهای خانوادگی و نیاز مبرم به گفتوگو و البته مفهوم فراموشی است؛ فراموشی جمعی که ترکیه به طور کل دچار آن شده است. «شافاک» به خاطر اشاره به نسلکشی ارمنیها در رمان دوم خود «حرامزاده استانبول» از سوی دادگاه ترکیه به جرم اهانت به ترک بودن متهم شد. پرونده او در ژوئن ۲۰۰۶ بسته شد، ولی چند ماه بعد، دوباره باز و وی با احتمال سه سال زندان روبهرو شد. مترجم و ناشر او هم با همین مجازات روبهرو شدند، اما در ۲۱ سپتامبر ۲۰۰۶ به خاطر کمبود مدرک، پرونده او بسته شد.
آسیه کازانچی با اقوام دورش در استانبول زندگی میکند. به خاطر یک نفرین مرموز خانوادگی، همه مردان کازانچی در اوایل چهلسالگی میمیرند، بنابراین خانه زنانه است: زلیخا، مادر زیبا و سرکش آسیه که یک دکان خالکوبی را میگرداند؛ بانو، که به تازگی پی برده که یک غیببین است؛ و فریده، یک آدم خیالاتی و نگران فاجعهای قریبالوقوع. وقتی که آرمانوش، دخترعمه ارمنی - آمریکایی آسیه نزدشان میآید اسرار پنهان قدیمی خانواده، مرتبط با گذشته خشونتآمیز ترکیه آشکار میشود.