فرارو- هفته گذشته، انصار الله یمن اعلام کرد با ۱۰ پهپاد جنگی، تاسیسات نفتی آرامکو در خاک عربستان را هدف قرار داده است. انصار الله این حمله را به تلافی حملات ائتلاف سعودی به خاک یمن عنوان کرده که تاکنون موجب شهادت شمار زیادی از مردم بی دفاع این کشور شده و زیرساختهای یمن در اقصی نقاط آن را تا حد زیادی ویران کرده است.
به گزارش فرارو، اندکی پس از هدف قرار گرفتن تاسیسات نفتی آرامکو، ایالات متحده آمریکا اعلام کرد جمهوری اسلامی ایران در پسِ این حمله بوده است. دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در اظهار نظری ایران را به دلیل ایفای نقش در حمله به تاسیسات نفتی آرامکو سرزنش کرد و بر کارزار فشار حداکثری علیه تهران تاکید کرد. ترامپ همچنین موافقت خود با اعزام نیروهای بیشتر از جانب آمریکا به عربستان سعودی را نیز اعلام کرده است. دولت عربستان نیز که متحد منطقهای آمریکا است و ایران را حامی اصلی ملت یمن میداند با تکرار ادعاهای آمریکا، ایران را مسوول حمله به تاسیسات آرامکو عنوان کرد و حتی با تشکیل کنفرانسی خبری و نمایش آنچه بقایای ادوات و تسلیحات استفاده شده در حمله به تاسیسات آرامکو عنوان شده، سعی داشته افکار عمومی جهان را قانع کند که ایران کشوری مخل نظم و امنیت بین المللی است و برای مقابله با این کشور بایستی اقدامات لازم انجام شود.
فارغ از انتقادهای گستردهای که حتی در جریان کنفرانس خبری سعودیها نیز خود را نشان داد و تاکید میکرد هیچ نشانی دال بر انجام این حمله توسط ایران وجود ندارد، سعودیها از جامعه جهانی خواسته اند تا در دفاع از کشورشان به آنها کمک کنند. دولت عربستان همچنین ادعا کرده موضوع حمله به تاسیسات آرامکو و ادعای دخالت ایران در این حمله را به شورای امنیت سازمان ملل متحد خواهد برد و در بعد سیاسی-دیپلماتیک، اقدامات لازم را بر علیه ایران انجام میدهد. عادل الجبیر وزیر مشاور دولت عربستان در امور خارجی نیز گفته است اگر دخالت ایران در حمله به تاسیسات آرامکو اثبات شود، عربستان پاسخ درخور را به ایران خواهد داد. به طور کلی میتوان گفت: پس از وقوع حمله بر علیه تاسیسات آرامکو، عربستان و آمریکا کاملا با هم هماهنگ بوده اند و سعی کرده اند نوک پیکان توجهات و انتقادات را به سمت ایران روانه کنند.
در جبهه مقابل، ایران هرگونه دخالت در حمله به تاسیسات نفتی آرامکو را انکار کرده است. سرلشکر سلامی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اظهار نظری گفته است: اگر ایران بخواهد حملهای انجام دهد، قطعا آن را اعلام خواهد کرد. وی افزوده: اگر کشوری به ایران حمله کند، سرزمینش "میدان اصلی جنگ" خواهد شد. جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران نیز در اظهار نظری گفته حتی خود سعودیها نیز دخالت ایران در حادثه حمله به تاسیسات نفتی آرامکو را قبول ندارند. وی در ادامه به این نکته اشاره کرده که واکنش ایران به حمله آمریکا یا عربستان، "جنگی تمام عیار" خواهد بود. تکاپوی عربستان و آمریکا بر علیه ایران پس از حمله به تاسیسات آرامکو، موجب شده تا برخی کارشناسان نسبت به تلاشهای این دو کشور جهت پرونده سازی و حتی اقدام نظامی بر علیه ایران هشدار دهند. آنها بر این باورند که آمریکا سعی دارد افکار عمومی جهان را برای حمله به ایران آماده کند. از این رو، در ابتدا باید از ایران تصویری منفی و خطرناک برای صلح و امنیت بین المللی در اذهان افکار عمومی مردم جهان تصویر شود و سپس طرح حمله نظامی به ایران در دستور کار قرار گیرد.
در این راستا، در گفتگو با دو صاحب نظر عرصه روابط بین الملل - مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه، و امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا - سعی داریم به بررسی این نکته بپردازیم که آیا جوسازیهای آمریکا و عربستان بر علیه ایران در مورد حادثه حمله به تاسیسات نفتی آرامکو، ختم به یک جنگ تمام عیار نظامی بر علیه تهران خواهد شد یا خیر؟
مهدی مطهر نیا: آمریکا به دنبال سوق دادن ایران به سمت یک جنگ تمام عیارِ روانی است
به نظر شما، احتمال دارد ایالات متحده آمریکا پس از حادثه آرامکو، حمله نظامی به ایران را در دستور کار قرار دهد؟
من بارها گفته ام که ایالات متحده آمریکا و هم پیمانانش در منطقه به دنبال ایجاد یک "رویداد گفتاری" هستند. آنچه که من یک رویداد گفتاری مینامم به دنبال آماده کردن افکار عمومی در بخش نخبگان و توده است. در روابط بین الملل، افکار عمومی به دو بخش تقسیم میشود: نخبگان و تودههای مردم. هرگاه افکار عمومی در یک زمینه در پسِ یک رویداد گفتاری، پخته و آماده شود، اقدام در عرصه عمل هزینههای به مراتب کمتری را به دنبال خواهد داشت.
اکنون آمریکاییها با صبوری و اقدام گام به گام، سعی دارند دکترین محدودسازی همکاریهای بین المللی با ایران و محاصره منطقهای تهران را به پیش برند و آنچه "چالشِ ایران" میخوانند را وارد فاز جدید کرده و ایران را به عنوان تهدیدی بر علیه صلح و امنیت نظام بین الملل معرفی کنند. آنها میخواهند در بعد منطقهای و فرامنطقه ای، در مورد ایران، حتی اگر شده به یک اجماع حداقلی دست یابند. از این رو، آنها با صبر به دنبال تحریک جمهوری اسلامی ایران هستند. در این راستا، آنها در منطقه حضور جدی پیدا کرده اند.
در مدت اخیر وقایعی نظیر حمله به نفت کشها در خلیج فارس، حمله به منطقه سبز عراق، حمله پهپادهای یمنی بر علیه فرودگاهها و تاسیسات نفتی عربستان، اعلام حمله نظامی آمریکا به ایران و سپس توقف آن توسط ترامپ، جنگ نفت کشها و توقیف نفت کش انگلیسی توسط ایران پس از توقیف نفت کش ایرانی توسط انگلستان در تنگه جبل الطارق و پس از آن تعارضات و جنگ توئیتری میان مقامهای ایرانی و آمریکایی، تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یک گروه تروریستی از جانب آمریکا و تحریم رهبری و نهادهای وابسته به رهبری، همه و همه نشان داده اند که آمریکاییها به دنبال تحریک کردن ایران هستند. در این میان، مساله آرامکو یک نقطه عطف است، زیرا سعی دارد رویداد گفتاری آماده شده در ذهن افکار عمومی را به طرف یک بخش دیگر که یک لایه مهم عملیاتی است سوق دهد. در واقع این حادثه به دنبال آن است تا اقدامات روانی بر علیه ایران را به سمت یک جنگ روانی تمام عیار سوق دهد. در این راستا، ایران باید به دقت مراقب باشد تا در چهارچوب دستور کار واشنگتن و متحدان منطقهای آن حرکت نکند.
امیرعلی ابوالفتح: ایران نباید به تله رفتارهای تحریک آمیز آمریکا بیفتد
ایالات متحده آمریکا پس از حادثه آرامکو، با اعزام نیروی نظامی به عربستان موافقت کرده است. آیا این امر میتواند مقدمهای بر اقدام نظامی این کشور علیه ایران باشد؟
با توجه به شرایط سیال حاکم بر خاورمیانه و روحیات دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا که شخصیتی هیجانی دارد و بعضا اقدامات غیرمنتظرهای را انجام میدهد، پیش بینی راجع به آنچه که آمریکا پس از حادثه حمله به تاسیسات نفتی آرامکو انجام خواهد داد، مشکل است. با این حال، دیپلماسی آمریکا پس از حمله به تاسیسات آرامکو و اقدام رئیس جمهور آمریکا در موافقت با اعزام سربازان بیشتر آمریکایی به عربستان در واقع پاسخی بود به انتظارات فزاینده در داخل و خارج از آمریکا که دولت ترامپ را تحت فشار قرار داده بودند تا پس از آنچه نقش ایران در حمله به تاسیسات نفتی عربستان عنوان شده، اقداماتی را در برابر ایران و برای دفاع از متحد خود یعنی عربستان سعودی انجام دهد. اعزام نیروهای آمریکا به عربستان میتواند قوت قلبی برای کشورهایی نظیر عربستان و امارات باشد که احساس میکنند ایران بیش از حد قدرتمند شده و توازن قوا در منطقه به نفع ایران به هم خورده است. از منظر آن ها، ورود ایالات متحده میتوان توازن خوبی را در برابر ایران شکل دهد.
از سوی دیگر، اقدام آمریکا در اعزام نیروهای بیشتر به عربستان، پاسخی بود به جنجالهای داخل آمریکا که ترامپ را صرفا یک «ببر توئیتری» نامیده بودند و معتقد بودند وی چیزی بیش از های و هوی کردنهای رسانهای در دست ندارد و قادر به انجام اقدامات عملی نیست. با این حال، اینگونه به نظر نمیرسد که افزایش حضور نظامی آمریکاییها در عربستان که بیشتر معطوف به سامانههای دفاع موشکی و پدافند هوایی این کشور است، مقدمهای برای یک سناریوی بزرگتر که همان حمله به ایران است باشد. دونالد ترامپ اکنون واقعا تحت فشار است. جریانهای جنگ طلب با ابزارهای مختلف به وی فشار میآورند تا علیه ایران کاری کند.
از سویی، او بدش هم نمیآید خود را به عنوان فردی معرفی کند که از بروز یک جنگ خارجی جلوگیری میکند. ترامپ بسیاری از شهروندان آمریکایی را که هنوز مسوولیت و گناه روسای جمهور سابق آمریکا را فراموش نکرده اند که بی دلیل آمریکا را وارد جنگهای خانمان سوزی نظیر عراق و افغانستان کردند، فراموش نمیکند و مسلما آنها را در نظر میگیرد. از این رو، ترامپ با ارائه ژست ضدجنگ از خود میتواند آرا این گروه از شهروندان آمریکایی را در انتخابات پیش رو ریاست جمهوری در آمریکا کسب کند.
به طور کلی، ترامپ در سیاست هایش تلاش میکند تا خود را تا حد زیادی تحت فشار جریانهای جنگ طلب معرفی کند و خود را شخصی نشان دهد که با برکناری افرادی نظیر جان بولتون، به خواستهای آنها تن نمیدهد. با این حال، این شرایط نباید پالس اشتباهی را به ایران منتقل کند که ایالات متحده برای همیشه با همین رویکرد با ایران رفتار خواهد کرد. ایران نباید بعضا به دام اقدامات تحریک آمیز آمریکا بیفتد و حرکاتی انجام دهد که گزینه نظامی بر علیه تهران را اجتناب ناپذیر کند. در واقع، ایران باید با هوشمندی، توطئههای گروهها و سیاستمداران جنگ طلب علیه خود را که سعی دارند ترامپ را به سمت تنش نظامی با ایران رهنمون کنند، خنثی سازد.