دکتر حجتاله عباسی؛ انقلاب فناوری اطلاعات همچون طوفانی، شکاف ژرفایی در دنیای رسانهها ایجاد کرد. فاصله زمانی ظهور نسلهای رسانهای را به طور میانگین از ۱۰۰ سال به ۱۰ سال رساند و "شکاف بین نسلی رسانه ای" معناداری در حال تجربه است.
سه نسل رسانههای سنتی یعنی رسانههای مکتوب، صوتی و تصویری بترتیب اوایل قرن شانزدهم، دهه اول قرن بیستم و دهه سوم قرن بیستم پا به عرصه وجود گذاشتند. مطبوعات، رادیو و تلویزیون حاصل تغییرات اجتماعی ناشی از دو انقلاب چاپ و انقلاب الکترونیک در فاصله زمانی حدود ۳۰۰ سال هستند.
در دهه هفتاد قرن بیستم به فاصله حدود ۴۰ سال بعد از اختراع تلویزیون، انقلاب فناوری اطلاعات با سرعت خیرهکننده، دگرگونی عظیمی ایجاد کرد و بر اثر وقوع آن در سه دهه اخیر سه نسل رسانه در قامت وب یک، وب ۲ و وب ۳ ظهور کرده اند و جهان در آستانه ظهور نسل ۴ رسانههای دیجیتال است.
این "شکاف نسلی رسانهای" درست مانند انسانهای متعلق به نسلهای متفاوت با نگرشها، دیدگاهها، سبک زندگی، سقف آرزوها و تفاوتها و تمایزهای معنادار میماند. مانند تفاوت دیدگاههای یک فرد ۶۰ ساله و ۲۰ ساله. تفاوت نگرش انسان قرن بیستمی و قرن بیست و یکمی!
همچنان که "شکاف بین نسلی انسانی" بسیار عمیق و تنشهای زیادی بپا کرده و حتی ساحت خانوادهها را بینصیب نگذاشته و همه اذعان دارند زمانه عوض شده است. در دنیای رسانهها نیز همه چیز در حال عوض شدن است.
در آوردگاه رسانه، ستیز "انقلاب الکترونیک" و "انقلاب دیجیتال" همچنان پرفشار ادامه دارد و هیچ کدام حاضر به پاپس گذاشتن نیستند و البته دست بالا را رسانههای دیجیتال دارند و توانسته اند شکست سنگینی را بر رسانههای سنتی همچون مطبوعات کاغذی و رادیو تحمیل کنند و حتی دودمان آنها را تا آستانه براندازی مشایعت کنند.
در این آوردگاه رسانهای، مطبوعات کاغذی نفسهای آخر را میکشند و رادیو هم در وادی سرگردان بی مخاطبی دست و پا میزند؛ و فعلن در دنیا هر دو از جیب میخورند و در ایران از طریق جیب مردم پز میدهند. البته رسانه تلویزیون هر چند با کاهش مخاطب دست به گریبان است و فرسایش قدرت را تجربه میکند، ولی هنوز حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
انقلاب فناورانه جدید، روی محدودیتهای رسانه سنتی دست گذاشته و درهای بسته را گشوده و شیوه دمکراتیک و شهروند محوری را جایگزین کرده است. نسل جدید رسانهها به انحصار مالکیت وسایل تولید محتوی در دست گروهها و افراد محدود پایان داده و خودمختاری در تجهیزات و ابزارهای تولید را به شهروندان اعطا کرده است.
در فضای جدید رسانهای "دروازه بانی" و یا به عبارت دیگر کنترل جریان اطلاعات توسط قدرتمندان منسوخ شده، دروازهها برچیده و برای دسترسی به رسانه به همه خوشامد گفته شده است. رسانههای جدید مرزهای زبانی، زمانی، مکانی، نژادی، طبقهای، قومی و دینی را در هم نوردیدهاند.
هر چند رسانههای سنتی که به دنیای دیجیتال ورود نکرده اند هنوز فرصتهایی برای روایت زندگی دارند با این حال این نسل جدید رسانههاست که جریان بازی را به زمین حریف کشانده و رسانههای سنتی را به دنبال میکشند.
در این تعقیب و گریز، هر رسانهای خود را با آهنگ حرکت انقلاب دیجیتال هماهنگ نکند بتدریج با دنیای رسانهها وداع خواهد کرد و البته که این فرایند دیر و زود دارد، ولی سوخت و سوز ندارد. در غیر این صورت باید پشت دیوار بلند ناشی از "شکاف دیجیتال" اردو زده و بیقراری کنند.
برخلاف مالکان رسانههای سنتی که تعلق خاطر زیادی به کنترل رسانهها دارند و دو دستی به آن چسبیدهاند، تعلق خاطر مالکان رسانههای جدید به اشتراک گذاشتن دستاوردهای خود با شهروندان است، به گونهای که هیچ شهروندی پشت دیوار بلند بی رسانهای گرفتار نشود.
همانگونه که بدون شناخت شکاف بین نسلی انسانی و بدون شناخت تمایزها و تفاوتها، ایجاد همگرایی در جامعه و خانواده دشوار است در "شکاف بین نسلی رسانهای" نیز رسانههای سنتی ناچارند داوطلبانه با بازمهندسی نقشها و کارکردها به فناوری دیجیتال خوشامد بگویند یا جایگاه مستحکمی در صف حذف شدگان برای خود جستجو کنند!