سپیده ریاضی؛ این روزها، روزهای عزاداری برای امام سوم شیعیان است. امامی که برای احیای دین و امر به معروف و نهی از منکر به پا خواست، اما امروز شیعیانش، عزایش را با منکر آمیخته اند. در حالیکه تا دیروز، در معماری سنتی شهرها، مراسم عزداری دارای جایگاه معمارانه تعریف شدهای به نام «تکیه» و «حسینیه» در طراحی شهرها بود و در حین اجرای این مراسم، رعایت حق الناس و توجه به عدم آزار و اذیت مردم، اعم از همسایه و رهگذر، از اصول برگزاری اینگونه مراسم بود و در حالیکه تا همین چندی پیش، عزاداری در قالب معرفتآموزی پای منابر بزرگان و تعزیه خوانی معنا پیدا میکرد، امروز، در شهری، چون تهران، نه تنها هیچ رد و نشانی از این چارچوبهای دینی و اخلاقی مشهود نیست، بلکه عکس آن وجود دارد.
ترافیک بسیار شدید و مختلکننده به علت پخش نذری و ... ، آشفتگی و بینظمی شدید در سیمای شهری به علت تردد بینظم و بیساختار دستجات عزاداری و مردم، صدای بلند کوفتن مداوم بر طبل و نوحهخوانی (که حتی پنجرههای دوجداره منازل نیز مانع شنیده شدن صدای ناراحت کننده آنها نیست) و ... نمودی از عزاداری امروز ما ایرانیان در شهری، چون تهران است که همگی از مصادیق بارز بیاخلاقی و حق الناس میباشند.
واقعا در روزهای عزاداری، اگر فردی کاری فوری داشته باشد و یا آمبولانسی قصد رساندن بیماری به بیمارستان داشته باشد و یا اگر فرد بیماری (اعم از بیماری روحی یا جسمی، چون افسردگی، بیماری قلبی و ...) قصد استراحت در منزل داشته باشد، تکلیف حقوق تضییع شده این افراد چیست؟! آیا غیر از این است که در دین اسلام توصیه جدی به رعایت حقوق دیگران شده است؟! آیا اگر یک غیرمسلمان با چنین صحنهای مواجه شود، جذب چنین دینی میگردد؟!
در این میان شاید برخی ادعا کنند که این عملکرد هیاتهای عزاداری برای جذب مخاطبین بیشتر و جوانان و اقشار مختلف مردم به عزاداری امام حسین است. اما از ایشان باید پرسید که هدف از جذب اقشار مختلف مردم به عزاداری چیست؟ آیا جز ترویج اخلاق و دین است؟ جذب اقشار مختلف به مظاهر دینی با اعمال غیراخلاقی و غیردینی چه تاثیری میتواند بر اعمال و رفتار جامعه داشته باشد؟ آیا نتیجه جز بی اخلاقی و بیدینی بیشتر خواهد بود؟!
علاوه بر این، کسی مخالف جذب اقشار مختلف به عزاداری امام حسین نیست. اما این کار باید با ابزارهای صحیح انجام پذیرد. استفاده از آواهای ملایم، جذاب و زیبا، چون هم خوانیهای مذهبی و تواشیح (بدون ایجاد صداهای بلند) و جایگزینی این آواها با طبالی، برگزاری تعزیه با استفاده از محتواهای بلند مذهبی، ایراد سخنرانیهای جذاب و کاربردی و منطبق با نیازهای جامعه شناختی و روانشناختی مخاطبین و پرهیز از رویکردهای سیاسی خاص در سخنرانیها، تهیه و تدوین دستورالعمل برای عملکرد هیاتها و جلوگیری از بروز بینظمی و اغتشاش در عملکردهای شهری، چون عبور و مرور خودروها از طریق الزام هیاتها به استقرار در مکانهای از پیش تعیین شده (مکانهای باز، چون پارکها و مکانهای سرپوشیدهم خصوص عزاداری، چون تکایا و حسینیهها) و ... از جمله اقداماتی هستند که علاوه بر ایجاد نظم و ترتیب در برگزاری مراسم عزاداری محرم، میتواند جذابیتهای فراوانی برای مراسم عزاداری محرم ایجاد نماید و اقشار بسیار زیادی را با این مراسم همراه کند، بدون آنکه حقوق مردم را ضایع نماید.
اما نهایتا باید پرسید که «عزاداری با چاشنی حرام» چه پیامدهایی برای جامعه ما دارد؟ آیا جز گسترش بیش از پیش بیاخلاقی و بیدینی، میتواند پیامد دیگری داشته باشد؟! لذا در حالیکه جامعه ایران روز به روز با چالشهای متعدد فرهنگی و اخلاقی روبروست، انتظار میرود ارکان حکومتی، چون سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت کشور، شهرداریها و ... که میتوانند سهمی در ساماندهی و اصلاح شرایط کنونی داشته باشند، به این ماجرا ورود کنند، تا محافل عزاداری امام حسین نه تنها بستر ساز گسترش بیاخلاقی و بیدینی در جامعه نباشند، بلکه بتوانند نقش موثری در ارتقای فرهنگ جامعه ایران ایفا کنند.