جمشید انصاری
با انتشار نامه سرگشاده عزت الله ضرغامي در پاسخ به انتقادات سيدحسن خميني بار ديگر نگاه ها متوجه رسانه ملي شد. اگرچه برخي از نماينده هاي اصولگرا و حامي دولت در نامه يي شيوه ضرغامي را در تهيه و پخش برنامه هاي ويژه دهه فجر ستودند اما سيدحسن خميني نوه بنيانگذار انقلاب اسلامي هفته پيش در نامه يي ضمن انتقادات شديداللحن از مشي رسانه ملي به خاطر آنچه «پخش گزينشي و جهت دار سخنراني هاي امام خميني(ره)» خواند، اعلام کرد «موجود دست ساخته رسانه» ضرغامي هيچ شباهتي به امام راحل ندارد. به اعتقاد سيدحسن خميني صدا و سيما همزمان با کنار نهادن ياران امام سعي در ارائه تصوير غيرواقعي و خشن از امام داشته است.
هنوز اندکي از رسانه يي شدن اين نامه نگذشته بود که عزت الله ضرغامي با انتشار نامه سرگشاده يي مدعي شد نه تنها در ساخت مستند «شاخص» رعايت امانتداري شده است بلکه اتهاماتي را متوجه سيدحسن خميني کرد. با جمشيد انصاري دبير سياسي فراکسيون اقليت مجلس درباره نامه ها و انتقادات رد و بدل شده به گفت وگو نشستيم.
-آيا دفاعيات آقاي ضرغامي از رسانه تحت امرش و نامه وي به سيدحسن خميني را قابل دفاع مي دانيد؟
نوع پاسخ آقاي ضرغامي از دو وجه قابل بررسي است؛ يک مورد در رابطه با توضيحاتي است که راجع به برنامه «شاخص» دادند و در واقع از نظر خودشان از محتواي اين برنامه دفاع کردند و مدعي شدند اين برنامه به خوبي توانسته است چهره واقعي حضرت امام را ترسيم و در جهت شناساندن آن عمل کند. قضاوت رويکرد برنامه «شاخص» با بينندگان اين برنامه است اما بنده به عنوان يکي از بينندگان صدا و سيما و اين برنامه چنين برداشتي را که آقاي ضرغامي دارند، ندارم و فکر مي کنم بخشي از گلايه يي که سيدحسن خميني متوجه اين برنامه کرده اند، وارد است.
در اين برنامه نوعي جهت گيري و نگاه يکسويه به حضرت امام مشاهده مي شود که با هدف تاييد يک جريان و رفتار سياسي مشخص و به نوعي سمت دادن انتقادات به رفتارها و افراد ديگري صورت گرفته است، در حالي که جامعيت شخصيت امام بسيار فراتر از آن چيزي بود که در اين برنامه به نمايش گذاشته شد. من اين استدلال را درست نمي دانم و فکر مي کنم ايرادي که آقاي سيدحسن خميني گرفته اند، ايراد واردي بود. همه ما وظيفه داريم از حضرت امام دفاع کنيم. اگر در جايي تلاش مي شود برنامه يي پخش شود که نه تنها امام را آن گونه که بود، نشان نمي دهد بلکه بخش هايي از شخصيت امام را متناسب با سليقه بعضي از افراد به نمايش مي گذارد، ما بايد انتقاد و گلايه کنيم.
به هر حال اينکه سيدحسن خميني در رابطه با حوادث هشت ماه اخير موضع گيري داشته باشند، ربطي به مسووليت ايشان به عنوان مسوول دفتر حفظ و نشر آثار امام ندارد و ايشان وظيفه دارند از مشي و ايده حضرت امام دفاع کنند. قطعاً اگر در طول اين مدت هفت هشت ماه هم مشاهده مي کردند کساني اين مشي را مخدوش کرده و زير پا گذاشته اند، به وظيفه خود عمل مي کردند و حتماً چنين موردي را نديدند که بخواهند موضع بگيرند.
اينکه ما توقع داشته باشيم همه افراد در رابطه با مسائلي که اتفاق مي افتد، موضع گيري کنند توقع درستي نيست، کمااينکه از آقاي ضرغامي هم به عنوان رئيس سازمان صدا و سيما توقع نمي رود راجع به مسائلي که به صدا و سيما مربوط نيست، موضع گيري کنند ولي خب اين عادت شده است. مثلاً فردا ايشان در رابطه با مسائل هسته يي کشور يا در مورد نحوه عملکرد مجلس هم موضع گيري مي کنند يا خطاهايي که در کشور ما مسوولان انجام مي دهند و توقع دارند ديگران نيز چنين خطاهايي را مرتکب شوند.
-از فرداي مناظره آقاي ميرحسين موسوي و احمدي نژاد اين چندمين نامه يي بود که به آقاي ضرغامي نوشته شده، به نظر شما چرا اين همه نامه را جواب نداد اما اين نامه به سرعت و با آن ادبيات پاسخ داده شد؟
به هر حال صدا و سيما عملکرد قابل انتقادي دارد و نوع ايراد و اشکالي که به عملکرد صدا و سيما وارد است به گونه يي نيست که قابل جوابگويي باشد. اينکه ايشان به نامه هاي ديگر که بعد از مناظره هاي انتخاباتي براي ايشان فرستاده شد، پاسخگويي نکردند، بيشتر به خاطر اين بوده که حرف روشني براي دفاع از عملکرد صدا و سيما وجود نداشته است ولي اينکه چرا ايشان در اين مورد موضع گرفتند، به نظر مي رسد احساس کردند کسي که اين انتقاد را به ايشان وارد کرده است، حداقل در فضاي سياسي امروز کشور و از نظر افکار عمومي بسيار نظرات قابل اعتنايي دارد و نمي توان از اين موضوع به آن سادگي گذشت که مي توان از اعتراضات رقباي سياسي و معترضان به انتخابات گذشت.
به پشتوانه حمايت هاي سياسي و امنيتي که معمولاً از آنها مي شود، اينجا ديگر نمي شود از پاسخگويي شانه خالي کنند و ترجيح دادند پاسخي داشته باشند که حداقل حمل بر تاييد انتقاد شود که از ايشان شده است.
-در بند 6 نامه رئيس صدا و سيما آقاي ضرغامي اشاره کرده که آقاي سيدحسن، شما بهتر است به طور سرزده به اجتماعات و بين پابرهنگان جنوب شهر برويد و او را متهم کرده اند و به نظر مي رسد يک انتقاد تلويحي به ايشان داشته اند که ايشان با کاخ نشينان ارتباط دارند. آيا شما اين انتقاد را وارد مي دانيد؟
البته بنده نمي دانم ايشان از کجا چنين برداشتي را از آقاي سيدحسن خميني داشته اند که ايشان با پابرهنگان ارتباطي ندارند. چه ادله يي وجود دارد که ايشان با چنين اقشاري ارتباط دارند. سيدحسن خميني در همان جايي ساکن هستند که امام ساکن بودند، يعني در بيت حضرت امام خميني و اگر چنين ايرادي وارد باشد قطعاً چنين ايرادي هم به حضرت امام وارد است. البته هيچ کس تا به حال اين اظهارنظر را در مورد حضرت امام نکرده است که چون ايشان در جماران در شمالي ترين نقطه تهران ساکن بودند از آنچه در لايه هاي مختلف جامعه مي گذشت، بي اطلاع بودند. محل سکونت دليل بر کاخ نشيني نمي شود. من نمي دانم آقاي ضرغامي به استناد چه چيزي چنين قضاوتي کرده اند. حتماً اطلاعاتي داشته اند.
-سيدحسن خميني در نامه خود بيان داشته اند برخي از ياران امام از رسانه ملي حذف شده اند و اگر آقاي ضرغامي مي خواهد حسن نيت خود را به امام و انقلاب نشان دهد ياران امام را که در دهه فجر امسال غايب هستند به تلويزيون برگرداند. به نظر شما ياران انقلاب و امام خميني که در رسانه ملي غايبند چه کساني هستند؟
به اعتقاد من قطعاً افرادي که ميدان دار حضور در تلويزيون هستند و به نوعي برنامه تلويزيون با حضور آنها پر مي شود، نيستند. بنده هم ياران حضرت امام را به خوبي مي شناسم و اينکه آنها در صدا و سيما حضور ندارند، خود متوجه جهت گيري صدا و سيما است.