محمدعلی نجفی، شهردار پیشین تهران، معاون رئیسجمهوری، وزیر علوم و آموزشوپرورش و...؛ در کارنامه سیاسی و کاری نجفی تقریبا همه سمتهای اجرائی مهم بهجز ریاستجمهوری وجود دارد، اما او ناگهان به اتهام قتل همسر دومش بازداشت شد. هجمههای جناح رقیبِ اصلاحطلبان به اصلاحطلبان بالا گرفت و از سویی برخی از اصلاحطلبان مسئله یک پاپوش برای نجفی از طرف جناح رقیب را مطرح کردند. اما در این میان نجفی کجا بود و کجا ایستاده بود؟
مرجان لقایی در روزنامه شرق نوشت:
کارشناسان پلیس میگویند اعترافهای ۴۸ ساعت اول مجرم، همیشه یکی از قابل اتکاترین اعترافها و ادله جرم است و پس از آن مجرم بر خود مسلط میشود و ممکن است برخی از قسمتهای ماجرا را تغییر دهد. گفتههای ساعتهای اولیه بعد از بازداشت محمدعلی نجفی، درباره نحوه قتل همسرش و علت اختلافهایی که با او داشت، دستمایه نقدهای بسیاری شد، اما او از همان ساعت اول و مصاحبه بحثبرانگیز با صداوسیما، گفت که قصدی برای قتل نداشت.
نجفی در دادگاهی که علنی برگزار شد، ترجیح داد فقط به موضوع قتل بپردازد و حتی زمانی که بخشی از نامه خصوصی او برای دخترش در کیفرخواست خوانده شد که میترا استاد را مورد حمله قرار داده بود، نجفی کیفرخواست را مورد نقد قرار داد و بهنوعی به دفاع از میترا استاد پرداخت.
در این میان فقط نجفی نبود که مورد نقد سیاسیون جناح رقیب قرار گرفت؛ خبرنگارانی که در مرحلههای مختلف در پرونده نجفی نقشآفرینی کردند، نیز مورد نقدهای بسیار قرار گرفتند. برخی مدعی شدند خبرنگاران با تحریک احساسات زنستیزانه برخی مردم، افکار عمومی را به نفع نجفی تغییر دادهاند. برخی این ادعا را مطرح کردند که، چون نجفی یک نخبه است، مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت. عدهای دیگر عنوان کردند این خبرنگاران بودند که مبهوت شخصیت نجفی شدند. گروهی رفتار مبادی آداب او را دلیل توجه افکار عمومی به وی دانستند. در پاسخ به این مباحث، باید به چند نکته توجه داشت.
اگر احساس همدلی برخی مردم با نجفی بهدلیل نگاه زنستیزانه است، چرا درباره مسئولان دیگر که جرائمی علیه زنان مرتکب میشوند، چنین نگاه همراه با ترحم و احترام وجود ندارد. نمونه آن یک معاون وزیر است که چند سال قبل به ضرب گلوله به قتل رسید، یا یک نماینده مجلس که چندیپیش محکوم شد. اگر نگاه زنستیزانه از سوی خبرنگاران تحریک شده است، چرا در پروندههای دیگر که مقتولان زن بودند و قاتل یک مرد، چنین نگاهی ایجاد نشد؟
اگر مسئله نخبهبودن نجفی مطرح است، چرا نخبههایی که مرتکب جرائم مختلف میشوند، اینچنین مورد توجه جامعه قرار نمیگیرند؛ حتی پزشکی بود که به قتل همسرش متهم شد و مورد حمایت افکار عمومی قرار نگرفت.
اگر مسئله فقط مبادی آداب بودن نجفی است، چرا سایر افراد جامعه که بسیار مبادی آداب برخورد میکنند، چنین احترام و توجهی را همراه خود ندارند.
هیچکدام از نقدهایی را که در این رابطه مطرح شده است، نمیتوان کامل رد یا تأیید کرد، اما در این میان یک نکته کاملا مغفول مانده است. مهمترین ویژگی که در محمدعلی نجفی وجود دارد و از سوی منتقدان نادیده گرفته شد، شخصیت کاریزماتیک اوست. شخصیت کاریزماتیک با ویژگیهای رهبران کاریزماتیک متفاوت است. نجفی با وجود داشتن یک همسر، با زن دیگری که با فرزندش دو سال فاصله سنی داشت، ازدواج کرد. با او وارد رابطه عاشقانه شد و حاضر به جدایی از همسر اول نشد و...، اما از سوی بخشی از فعالان حقوق زنان مورد نقد و عتابهای تند قرار نمیگیرد؛ چرا؟ دلیل آن شاید به داشتن ویژگیهای شخصیت کاریزماتیک بازمیگردد. افرادی که دارای شخصیت کاریزماتیک هستند، حتما نباید منصبهای مهم سیاسی و اجتماعی داشته باشند، یا رهبری یک گروه را برعهده بگیرند. بسیاری از آنها کسانی هستند که در کلونی اجتماعی خود، ناخودآگاه مورد توجه سایر اعضای گروه نیز قرار میگیرند. ممکن است افراد تا سمتهای مهم سیاسی و اجتماعی پیش بروند و در بسیاری از موارد هم بوده است که در همان محدوده زندگی خود، ادامه حیات دادهاند.
مهمترین ویژگی شخصیتهای کاریزماتیک، مهارت خاص آنان در برقراری ارتباط با دیگران و بیان خالصانه احساساتشان است. محققان دانشگاه MIT دریافتهاند که برقراری ارتباط با مردم، همان چیزی است که مولد کاریزماست. کاریزما در واقع مهارتی اجتماعی است که مانند بسیاری از مهارتهای دیگر، آموختنی است.
پل اکمن، متخصص زبان بدن و روانشناس، درباره ویژگیهای افرادی که شخصیت کاریزماتیک دارند میگوید این افراد دقیقا کاری را میکنند که دیگران به دلایل مختلف نمیتوانند آن را انجام دهند؛ شخصیتهای کاریزماتیک کاملا با حواس جمع در میان افراد حاضر میشوند. ویژگیهای افراد را به خاطر میسپارند، سعی نمیکنند ادا دربیاورند، امیدوار صحبت میکنند و از همه مهمتر زبان بدن و گفتارشان یکی است. این افراد چیزی را تشخیص و به جامعه هدف ارائه میدهند که دیگران از بیان و درک آن عاجز هستند و نسبت به دیگران، بخشنده رفتار میکنند. دقت کنید؛ این گفتههای پل اکمن بود.
محمدعلی نجفی در دادگاه حاضر نشد تا درباره گفتههای ابتدایی خود در دادسرا، دوباره صحبت کند. او با اینکه فردی صاحب جایگاه سیاسی محسوب میشود، اما در مواجهه با اتهامی که به او وارد شد، سعی نکرد از این قدرت استفاده کند. او مسئولیت عمل خود را بهطور کامل پذیرفت و در یکی از جلسههای دادگاه خطاب به وکیل اولیای دم که به نقل از نجفی، ازدواج با میترا استاد را اشتباه خوانده بود، گفت: «من کل ماجرا را اشتباه میدانم. ازدواج با میترا اشتباه نبود، از ابتدای این رابطه اشتباه بود و من اشتباه بزرگتری کردم، چون از میترا بزرگتر بودم». مسئولیتپذیری در برابر یک رابطه، از سوی مردان، کمتر در جامعه مردسالار ایران دیده شده است، اما این کاری بود که نجفی بهدرستی انجام داد. مشخصه بعدی افراد کاریزماتیک، توجه آنها به زبان بدن خود است. نجفی با ظاهری کاملا مرتب در دادگاه حاضر شد، حتی زمانی که لباس زندان به تن داشت، با رفتاری مبادی آداب و لباسهای اتوشده و محاسنی مرتب در دادگاه حضور یافت و با ادای احترام به حاضران، آنها را تحت تأثیر این رفتار خودش قرار داد. این نکتهای بود که وکلای اولیای دم خانم استاد هم در مصاحبه با خبرگزاری فارس به آن اشاره کردند. نجفی با کلماتی دقیق که بار معنایی مثبت داشت، از خود دفاع میکرد.
او در اوج استیصال یک فرد که ممکن است با حکم قصاص مواجه باشد، گفت: به رحمت الهی بسیار امیدوار است و میداند تنها نیست. ناامیدی مهمترین خطری است که جامعه به لحاظ روانی با آن دستوپنجه نرم میکند و زمانی که مردم، فردی در موقعیت نجفی را که با مرگ روبهروست امیدوار دیدند، ممکن است آنچه در ناخودآگاه خود دنبالش بودند را پیدا کرده باشند؛ بنابراین آنچه محمدعلی نجفی را در افکار عمومی مثبت نشان داد، در کنار همه کنشهای سیاسی موفق و البته نگاه تحسینبرانگیز جامعه به یک نخبه، شخصیت کاریزماتیک خودش و تسلطش بر ارتباط انسانی، بیان احساسات و نگاه محترمانه به مقتول بود، که بسیاری او را در بهوجودآمدن این وضعیت بیتقصیر نمیدانند. نجفی بهخوبی توانست با جامعه ارتباط برقرار کند. جامعهای که اینبار در دادگاه او را تماشا میکرد.