bato-adv
کد خبر: ۴۰۴۱۳۹
نادر قنبری

ناسازگاران زمانه

تاریخ انتشار: ۱۱:۲۴ - ۰۹ تير ۱۳۹۸
نادر قنبری؛ هدف از این نوشتار نه سیاه‌نمایی است و نه درپوشی برای حل مشکلات جامعه. البته که شرایط موجود اقتصادی و معیشتی مردم اصلا امیدوار کننده نیست، ولی قصد دارم از چند منظر به این حواشی نگاه کنیم:
 
مسئولیت‌پذیری یکی از مولفه‌های سلامت روانی افراد محسوب می‌شود و بر اساس تئوری انتخاب کلیدی است برای موفقیت در زندگی افراد. شما مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی را از زندگی فرزندان آدم بردارید، مشاهده می‌کنید سنگ بر روی سنگ بنا نمی‌شود. اصلا انسان مسئول، آموخته است همه اعمال و رفتارش انتخاب شخص اوست و باید بابت این انتخاب پاسخگو باشد. کسی که مسئولیت‌گریز است در همه ابعاد زندگیش اینگونه است و انسان مسئولیت‌پذیر در همه ابعاد اینگونه زندگی می‌کند. برگردیم به جامعه خودمان از صبح تا شب در کوچه و خیابان در اداره و سازمان و دانشگاه هرکس در لباسی و در کسوتی مشغول کاری است و به جرات هم می‌توان گفت: همه از دست یکدیگر گله‌مند و ناراحت واقعا چرا؟ من به عنوان مسئول در راهی که پذیرفته ام در آن خدمت کنم چه می‌کنم؟ اگر خدمت است چرا به گونه‌ای دیگر در جامعه نمود یافته و در زندگی مردم طوری دیگر تجلی می‌کند.

و اما حال مردم اگر خوب نیست، هرکس سهمی از آن دارد. اگر بعضی مردم جامعه، خود مسئولیت‌گریز باشند، آیا اجازه دارند افرادی را به مسئولیت‌گریزی متهم کنند؟ اینجا قصد جانبداری از گروه و دسته‌ای نیست بحث جانبداری از انصاف است. من حق ندارم به جلوی صف زنم و حقوق مردمی که ساعت‌ها در صف بودند را ضایع کنم به هزار بهانه واهی. من حق ندارم به گونه‌ای رانندگی نمایم که باعث آزار دیگران گردد. من حق ندارم ماشین خود در مقابل پارکینگ مردم پارک کنم و یا ورود ممنوع برانم و سپس ادعا کنم این دیگر چه مملکتی است. فرق انسان مسئولیت‌پذیر و مسئولیت‌گریز همین است حال می‌خواهد در مقام مسئول مملکتی باشد و یا عامه مردم.

طوری پرورش یافته‌ایم که دائم بعضی احساس می‌کنند متضرر شده و همه مال و اموالشان به یغما رفته است. این مساله در روانشناسی به تله یا طرحواره شکست نام برده می‌شود. یعنی در هر لحظه احساس کنی جیبت را دارند خالی می‌کنند و باید عکس‌العمل مناسب نشان دهی. پس سوار ماشین می‌شوی و ساعت‌ها در صف بنزین منتظر که احتمالا بنزین از فردا دو برابر خواهد شد و اگر آخرین باک بنزین هزار تومانی را پر نکنم دیگر همه چیز از کف خواهد رفت. شاید بگویید خوب مسئولین چنین می‌خواهند و مردم مجبور به این هستند که در جواب باید گفت بی‌تدبیری که جای خود، ولی هیچکس قادر نخواهد بود در شما رفتاری ایجاد کند مگر خود بخواهید. اگر در فضای مجازی ببینید در بعضی کشور‌ها برای گرانی شیر همه مردم تصمیم می‌گیرند دیگر شیر نخرند و تمام شیر‌ها فاسد شده و دور ریخته می‌شود کلی لذت می‌برید و آن فیلم‌ها را برای ده‌ها نفر می‌فرستید، ولی اگر همین اتفاق در کشور ما برای رب‌گوجه فرنگی و اخیرا هم که ماکارونی بیفتد همه هجوم می‌بریم و خارج از مصرف آنقدر می‌خریم که کارخانه‌ها ترغیب می‌شوند تولید و قیمت را افزایش دهند. انگار ما وقتی جنسی را گرانتر کنند بیشتر می‌خریم و از آن لذت بیشتری می‌بریم.

لازمه درست شدن بسیاری از چیز‌ها در جامعه اصلاح فرهنگ آن جامعه است که بی‌شک کار فرد فرد افراد آن جامعه است. ما چقدر حاضریم برای رشد شخصی خودمان و فرزندانمان هزینه کنیم؟ آیا آنقدر که فکر خوردن و پوشیدن فرزندانمان هستیم کمی هم برای رشد فرهنگی و شخصی آنان هزینه کرده‌ایم؟ عزیزان این را بدانید جامعه ما وقتی درست می‌شود که تک تک افراد آن رشد یافته و فرهنگ‌مدار شوند حال چه مردمش و چه مسئولینش و گرنه هر کاری برای پیشرفت، عبس و بی فایده است. در پایان با بیتی زیبا از مولوی درباره ارزش فکر و اندیشه کلام را کوتاه می‌کنیم

"ای برادر تو همان اندیشه‌ای

مابقی خود استخوان و ریشه‌ای"
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv