این روزها بحث حیات شبانه و اختصاص محلههایی در شهر برای گذران امور مردم در ساعات آخر شب به یکی از بحثهای داغ و چالشبرانگیز تبدیل شده است. یکی از نمایندگان محترم مجلس روز گذشته در همین باره مواردی را مطرح کرده بود که به بهانه صحبتهای ایشان بد ندیدیم نکاتی را متذکر شویم.
به گزارش شهروند، خانم پروانه مافی درباره زیست شبانه میگویند: «ماه رمضان یکسری ویژگیهای خاصی دارد که مردم معمولا به دلیل مسائل مربوط به سحر بیدار هستند؛ یعنی اکثر مردم در ماه رمضان فاصله بین افطار تا سحر را بیدار هستند در نتیجه بحث حیات شبانه معنی پیدا میکند. غیر از ماه رمضان این اتفاق نمیافتد و نباید عادات درست و صحیح مردم را که برای فیزیک، جسم، بدن و روح و روان آنها لازم است، با فرمتهای کاملا مجازی و غیرطبیعی تغییر دهیم.»
نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی در ادامه میگویند: «در ماههایی غیر از ماه رمضان مردم باید در ساعت مشخصی استراحت کنند تا بدنشان آمادگی تلاش و فعالیت روزانه را داشته باشد؛ اما چنانچه بحث «حیات شبانه» بخواهد مطرح شود، به نوعی کشش و انگیزههایی را ایجاد میکند که سیستم طبیعی بدن مردم را به هم میریزد، نیروی انتظامی برای کنترل و فعالیتهای خود باید دو برابر وقت بگذارد و به نظر نمیآید که ادامه و دایمیبودن این طرح کار درستی باشد.
چرا باید این کار را انجام داد و چه لزومی دارد که هر شب بخواهیم تا صبح بیدار باشیم، این امر باعث حاشیههای خطرزا هم برای سلامت اجتماعی و هم سلامت فیزیکی مردم خواهد شد.»
یکم- خانم مافی برای نظرات خود به نکتههای علمی ارجاع میدهند که به نظر نمیرسد صحیح و دقیق باشد. اینکه بیداری تا سحر برای فیزیک و جسم و روح و روان درست و صحیح است یا نه، بستگی به فیزیولوژی افراد و کار آنها دارد؛ برای مثال محققی که شب تا دیروقت تحقیق میکند، ممکن است برای تمدد قوا و اعصاب نیاز به این داشته باشد که در ساعات نیمه شب به خیابان برود و مایحتاجاش را تهیه کند. یا جراحی که تمام روز خود را سخت مشغول بوده شاید بخواهد آخر شب به سینما برود یا حتی جایی بنشیند و مطالعهای بکند؛ اینکه چنین رفتاری چقدر برای سلامت و روان افراد مخرب است را کار و روحیه افراد مشخص میکند نه نظر مسئولان.
دوم- همانطور که خانم مافی ذکر کردهاند، مردم در ماه رمضان شبها بیدارند و تا سحر ممکن است بخواهند به کارهای خود برسند؛ یعنی شاید بخواهند در شهر تردد کنند، خرید کنند یا هر امر دیگری را انجام بدهند. تا حالا نشنیده بودیم که این رفتار سیستم طبیعی بدن را به هم میریزد. اگر اینگونه است، بزرگان باید به مردم بگویند حتی در همان ایام هم مردم کمتر به خود صدمه بزنند و بیشتر استراحت کنند.
سوم- خانم مافی ظاهرا اینگونه تصور کردهاند که همه مردم صبح زود باید سر کارهای خود حاضر شوند و دیر خوابیدن برایشان مضر است. شاید ایشان ندانند که در دنیای امروز بسیاری از مشاغل تازه از ظهر یا عصر ساعت میزنند و مردم نیاز دارند تا در همه ساعات شبانهروز به خدمات و فروشگاهها و مراکز متنوع دسترسی داشته باشند.
چهارم- ایشان مثل بسیاری از منتقدان این طرح به کمبودهای نیروی انتظامی اشاره کردهاند و اینکه نیروها باید برای برقراری امنیت شبانه دو برابر وقت بگذارند. اولا که نیروی انتظامی و فرماندهان زحمتکش آن همیشه به این امر معترفند که این نهاد شبانهروز در خدمت مردم است و اینگونه نیست که برای آن شیفتی تعیین شده باشد. اگر هم برای بخش تازهای از فعالیتهایشان نیازهایی دارند باید برآورده شود. نیروهای انتظامی همانطور که با انرژی فراوان در طرحهایی مثل گشت ارشاد حاضر میشوند، میتوانند شبها هم در کنار مردم باشند تا ناامنی رخ ندهد. در عین حال که قانونگذاران ما واقفند که قوانین و مجریان قانون در خدمت مردم و برای رفع مطالبات جامعه تلاش میکنند. اگر درخواست عمومی وجود دارد، این نمایندگان مردم و نیروهای انتظامی هستند که باید شرایط مناسب را برای پاسخدادن به آن فراهم کنند؛ گفتن اینکه حیات شبانه نیروی بیشتری میخواهد کار هر کسی هست و نیازی به کارشناسانی مانند خانم مافی نداریم تا برای آن وقت بگذارند.
و آخر اینکه تصور عمومی از نمایندگان منتخب تهران و جریان فکری که خانم مافی را به مجلس فرستادهاند، احتمالا متفاوت با چیزی است که در ابراز نظر «حیات شبانه» ایشان دیده میشود. اینکه مسئولان به جای توجه به احتیاجات جامعه، برای مردم تعیین تکلیف کنند و بگویند چه چیزی خوب است و چه چیزی بد و به قول رئیسجمهوری بخواهند مردم را به زور به بهشت ببرند، متولیان و طرفدارانی دارد که گمان میکردیم شامل حال فهرست امید مجلس نمیشود.