فرارو- پس از تعیین یک ضرب الاجل شصت روزه به سایر اعضای توافق هستهای از سوی ایران و رد این مهلت از سوی اتحادیه اروپا، مناسبات جمهوری اسلامی و اروپا بیش از پیش به سردی گراییده است.
به گزارش فرارو، اواسط اردیبهشت ماه، در پی یک سال بیعملی اروپا در جبران خسارتهای خروج یکجانبه آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، جمهوری اسلامی ضمن کاهش برخی تعهدات هستهای، به اعضای باقیمانده برجام هشدار داد چنانچه این اعضا ظرف دو ماه منافع اقتصادی ایران را تامین نکنند، این کشور اجرای تعهدات مهم دیگری در زمینه محدودیت غنیسازی اورانیوم و پروژه تغییر کاربری راکتور آب سنگین اراک را متوقف خواهد کرد.
یک روز پس از تعیین این ضرب الاجل، اتحادیه اروپا آن را صریحا رد کرد. انتظار میرفت که پس از تعیین ضرب الاجل یادشده، رفتوآمدها میان ایران و اروپا برای بررسی رویکرد جدید ایران و نیز یافتن راههایی برای کم کردن اثرات تحریمهای آمریکا بیشتر شود. اما دیدارهای دیپلماتهای ارشد ایرانی و اروپایی نه تنها بیشتر نشد بلکه به وضوح کمتر از قبل شد؛ به گونهای که بالاترین مقامی که پس از ضرب الاجل هستهای به تهران آمد، ینس پلوتنر، مدیرکل سیاسی وزارت خارجه آلمان، بود. پلوتنر تقریبا یک هفته پیش در بحبوحه تنشها در خلیج فارس به تهران سفر کرد و بنا به گفته رسانههای آلمانی، هدف سفر او، میانجیگری و تلاش برای حفظ توافق هستهای بود.
نکته قابل توجه در این میان، گرایش روزافزون دستگاه دیپلماسی ایران به شرق و کشورهای همسایه، خصوصا کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، است. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، و معاونش، عباس عراقچی، تقریبا به اکثر کشورهای شرقی، از چین و هند گرفته تا عراق و عمان سفر کردند. ظریف در سفر اخیرش به بغداد، به کشورهای عربی حوزه خلیح فارس پیشنهاد کرد با ایران پیمان عدم تجاوز امضا کنند. اما این کشورها پاسخی به پیشنهاد ایران ندادند، هر چند که رسانههای آنان پاسخهای تندی به پیشنهاد ظریف دادند و در صداقت آن تشکیک کردند.
به موازات تلاشهای ایران برای تقویت روابط با شرق، تماسهای اروپا و آمریکا بیشتر شده است. کمتر از یک ماه پیش، مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، به اروپا رفته بود. او قرار است روز پنجشنبه بار دیگر به اروپا برود و حداقل با مقامات دو کشور اروپایی که با ایران روابط نزدیکی دارند، گفتگو کند. مقامات وزارت خارجه آمریکا گفتهاند ایران یکی از مسائلی خواهد بود که پمپئو در سفر به آلمان، هلند و سوئیس آن را بررسی خواهد کرد. پمپئو سپس برای ملحق شدن به دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به لندن میرود. ترامپ به زودی به بریتانیا سفر میکند.
سفر سه روزه وزیر خارجه آمریکا به سوئیس و مشارکت در یک نشست سری تجاری در این کشور از موضوعات قابل توجه است. مدت سفر به سوئیس نیز غیرمعمولی است؛ وزیر خارجه آمریکا به ندرت در سفر به کشوری سه روز باقی میماند. سوئیس، حافظ منافع آمریکا در ایران است و چندی پیش رئیسجمهور آن به واشنگتن سفر و با همتای آمریکاییاش درباره طیفی از مسائل از جمله ایران، گفتگو کرد. افزون بر این، ترامپ در سفر اخیرش به ژاپن با لحنی نسبتا ملایم درباره ایران سخن گفت. به همین دلیل، این احتمال وجود دارد که پمپئو در سوئیس پیامهایی از جانب ایران دریافت یا از طریق سوئیس به ایران ارسال میکند. خصوصا که سوئیس سابقه میزبانی از مذاکرات ایران و آمریکا را در کارنامه خود دارد.
صرفنظر از آنچه ممکن است در پشت پرده اتفاق بیافتد، ظاهرا روابط ایران و اروپا دورهای از رکود را تجربه میکند. ابزار حمایت از تبادلات تجاری (اینتسکس)، که اروپا برای دور زدن تحریمهای آمریکا علیه ایران طراحی کرده بود، هنوز به طور کامل و موثر اجرایی نشده است. با این حال، اخیرا وزارت خزانهداری آمریکا با ارسال نامهای به رئیس اینستکس، این نهاد را به اعمال تحریم تهدید کرده است. به نظر میرسد اروپاییها، تحت فشار آمریکاییها، به این جمعبندی رسیدهاند که نمیتوانند در برابر تحریمهای گسترده آمریکا علیه ایران اقدام موثری اتخاذ کنند. به همین دلیل، به حمایت سیاسی از برجام روی آوردهاند. دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی نیز این امر را درک کرده و ظاهرا دیگر امیدی به مقاومت اروپا در برابر آمریکا ندارد. شاید بتوان از همین منظر، توجه فزاینده ایران به شرق را توجیه کرد.
احتمالا وضعیت رکود فعلی تا پایان ضرب الاجل ایران ادامه خواهد داشت و پس از پایان مهلت دو ماهه مناسبات دو طرف به نقطه مهم دیگری خواهد رسید. آیا در صورت کاهش بیشتر تعهدات هستهای ایران در چارچوب برجام، اروپا به حمایت از برجام ادامه خواهد داد؟ یا اینکه بار دیگر از ایران خواهد خواست که بیکم و کاست این توافق را اجرا کند؟ تا پایان ضرب الاجل ایران، حدودا یک ماه باقی مانده است، باید منتظر ماند و دید که اروپاییها چه واکنشی به گامهای آینده ایران نشان میدهند.