محمد معتمدی در مورد مسائل و شائبههای مختلفی از جمله ارتباطش با آستان قدس و آیتالله علمالهدی، ماجرای لغو کنسرتش در اصفهان، عدم همکاریاش با تهیهکنندهها و رابطهاش با تلویزیون صحبتهایی را مطرح کرده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، معتمدی در این گفتگو میگوید: من با آقای علم الهدی عکس ندارم و حتی ایشان را تا به حال از نزدیک ندیدم. در مورد ارتباطم با آستان قدس هم، آستان قدس متعلق به امام رضا (ع) است. هر اتفاقی بیفتد و هر حکومتی که در این هزار سال آمده است، حرم امام رضا (ع) مأمن مردم ایران بوده و همه عاشقش بودند. فعالیت در حرم ضامن آهو (ع) و آستان ایشان برای من یک مسئله شخصی است و هیچ وقت هم این موضوع را رسانهای نکردم
بخشهایی از این گفتگو را در ادامه میخوانید:
آقای معتمدی؛ رویکرد شما نسبت به دیگر خوانندگان و موزیسینها در موضوع لغو کنسرتها متفاوت است. زمانی که بسیاری از خوانندگان مقصر کنسرتها را امامان جمعه میدانستند، شما موضوع را به شکل دیگری مطرح کردید. گفته میشود ارتباط شما با آستان قدس هم باعث شد، انتقادات فراوانی از فعالیت هایتان مطرح شود و حتی برخی محمد معتمدی را خواننده حکومتی خطاب کنند. نظر شما در این خصوص چیست؟
من آستان قدس را یک محل حکومتی نمیبینم. قبل از اینکه حکومت فعلی بر ایران حاکم باشد، ما چیزی به نام آستان قدس داشتیم. در زمان قاجار هم چنین نهادی داشتیم. آستان قدس متعلق به حکومت خاصی نیست. این آستان متعلق به امام رضا (ع) است. هر اتفاقی بیفتد و هر حکومتی که در این هزار سال آمده است، حرم امام رضا (ع) مأمن مردم ایران بوده و همه عاشقش بودند. فعالیت در حرم ضامن آهو (ع) و آستان ایشان برای من یک مسئله شخصی است و هیچ وقت هم این موضوع را رسانهای نکردم.
برخی میگویند، در حاشیه همکاری با آستان قدس، آقای معتمدی با مسئولان آستان که شخصیتهای سیاسی هم هستند، ارتباط دارد. بعضیها میگویند شما با آیت الله علم الهدی امام جمعه مشهد رابطه بسیار خوبی دارید و با هم عکس یادگاری گرفتید.
حرفهای عجیبی است. من با آقای علم الهدی عکس ندارم و حتی ایشان را تا به حال از نزدیک ندیدم. ارتباطم با آستان قدس هم به همان شکلی است که در سوال قبلی به آن پاسخ دادم.
پس از ماجرای لغو کنسرت شما در اصفهان گفتید که مسئولیت لغو کنسرتها با وزارت ارشاد است، نه امامان جمعه. اما این اظهار نظر شما را با سیلی از اتهامات مواجه کرد.
من نگفتم کار وزارت ارشاد لغو کنسرت است. یکسری افراد بازار را به نفع خودشان تنظیم و کنترل میکنند. آنها از روابطی که در بدنه سیستمهایی مثل وزارت ارشاد دارند، استفاده میکنند و کارهایی مانند لغو برخی از کنسرتها را انجام میدهند. نباید در این بین افرادی که مقصر نیستند، سیبل شوند. این نکته هم قابل توجه است که ما ضعف در قانون و قانون گذاری داریم. هنر موسیقی همچنان جدی وارد فضای قانون و قانون گذاری نشده است. مثلا نمایندگان مجلس در نطق هایشان از کلمه موسیقی استفاده نمیکنند، چه برسد به این که بخواهند درباره این هنر، قانون تصویب کنند.
شما هیچ گاه با هیچ تهیه کنندهای کار نکردید و آلبوم "حالا که میروی"، نخستین تجربه همکاری شما بود. چرا تا امروز این همکاری اتفاق نیفتاده است؟
تهیه کنندهها عموما مارکت و بازار موسیقی برایشان مهم است و به این دلیل یکسری ملاحظات خاصی دارند؛ مثلا تا هنرمند را مال خود نکنند با او کار نمیکنند. هیچوقت نمیخواستم آدم کسی باشم. البته میتوانم آلبوم را به یک تهیه کننده بفروشم یا پروژه کنسرتم را با یک تهیه کننده برگزار کنم، اما نمیتوانم خودم را برای دیده شدن بفروشم. به همین دلیل بسیاری از تهیه کنندگان حاضر نیستند، با من کار کنند. دوستان ما در موسسه مأوا که حامی مالی آلبوم "حالا که میروی" هستند فقط روی کار سرمایه گذاری کردند و به همین دلیل همکاریم را با این نهاد موسیقیایی آغاز کردم.
گفته میشود شما رابطه خوبی با تلویزیون دارید و دلیل حضور پررنگ شما به جهت این رابطه است؟
من همکاری خاصی با تلویزیون ندارم. من تیتراژ تلویزیونی خواندم. از استاد حسین علیزاده تا بسیاری از موزیسینها و خوانندگان، همگی تیتراژ تلویزیونی ساخته اند. حضورم در برنامههای تلویزیونی هم برای رسالتم در موسیقی است. هر جا احساس کردم که حضورم به فراگیر شدن موسیقی کمک کرده، به برنامه تلویزیونی آمدم. البته این حضور من دو یا سه بار اتفاق افتاده است.
شما در یک برنامه تلویزیونی درباره پخش نشدن تصویر ساز از تلویزیون گفتید که به نوعی از سوی برخی مخالفانتان دفاع از صداوسیما قلمداد شد.
من دفاعی از تلویزیون نکردم. تلویزیون دچار یک مسئله فقهی است که نمیتواند سازها را پخش کند. دعوای بی خودی با تلویزیون برای دشمن بودن تلویزیون با موسیقی و اهالی موسیقی، باعث شده است که موزیسینها از صدا و سیما قهر کنند و موسیقی به یک معقوله رها شده تبدیل شود. دولت که موسیقی را رها کرده، هنرمندان هم آن را رهاتر میکنند.