پایداریها در همان مرحله اول عمود خیمه را تضعیف کردند. در انتخابات ریاست جمهوری هم به صورت غیرمحسوس برای تضعیف جایگاه آیت الله مهدوی کنی تلاش کردند و همین موجب بروز اختلافات شد. همان طور که عرض کردم اگر در محور اصلی شک بشود جریان تضعیف شده و عملا کار زیادی نمیشود کرد، یکی از کارهایی که پایداریها کردند تضعیف محوریت اصولگرایان بود.
نایب رییس جبهه پیروان خط امام (ره) و رهبری با تاکید بر اینکه تضعیف دولت به هیچ وجه به صلاح نیست گفت: تقویت دولت آقای روحانی هم در جهت اصولگرایی و هم در جهت کار انقلابی است.
به گزارش خبرآنلاین، حسن غفوریفرد نایب رییس جبهه پیروان خط امام و رهبری درباره آفتهای جریان اصولگرایی و برخی اختلافات درونی، گفت: حقیقت این است که وجود آیت الله مهدوی کنی نعمت بزرگی بود و تمامی سلیقهها و گروههای مختلف اصولگرایی برای ایشان احترام خاصی قایل بوده و به عنوان محور اصولگرایی قبول داشتند، اگرچه ممکن بود عدهای در باطن نظر دیگری داشتند، اما در ظاهر همه بر این عقیده بودند که ایشان در ۲۰ سال اخیر محور جریان اصولگرایی بودند.
وی افزود: بر همین اساس درگذشت ایشان ضایعه بزرگی برای اصولگریان بود به طوریکه باعث تشتت اصولگرایان شد، البته بعد از آن رحلت بزرگان دیگری همچون مرحوم عسگراولادی که نقش تعیین کنندهای در حرکت اصولگرایی و ایجاد وحدت بین گروههای مختلف داشتند مشکلاتی برای اصولگرایان به وجود آمد. البته مشکل دیگری که میتوان به آن اشاره کرد عدم تمایل افراد تاثیرگذاری مانند حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری در جریان اصولگرایی است که میتوانند در ایجاد وحدت نقش داشته باشند، اما متاسفانه رغبتی برای این کار ندارند.
غفوری فرد با بیان اینکه جریان پایداری هیچ گاه خود را جزو بدنه اصلی اصولگرایی نمیدانست یا شاید هم برعکس و در واقع خود را اصولگرا میدانست و دیگران را اصولگرا نمیدانست، گفت: البته سایر اصولگرایان هم در مورد این گروه نظرات کم و بیش مخالفی داشتند؛ لذا در پی همین تشتت بود که چندی پیش از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم جمنا در جریان اصولگرایی اعلام موجودیت کرد، اما به دلیل وجود اشکالاتی همچون نداشتن محور اصلی که بتواند همه را حول آن جمع کند اختلافی پیش آمد و از آنجا که افراد برجسته اصولگرایی به نتیجه نهایی تمکین نکردند خروجی این بود که ما در انتخابات نتوانستیم موفق باشیم و بالاخره اصولگرایان با سه کاندیدا وارد انتخابات شدند.
نایب رییس جبهه پیروان خط امام (ره) و رهبری افزود: مجموعه این عوامل ضربه بزرگی به اصولگرایان زده است، اما باز هم تاکید میکنم اصولا هر حرکتی تا محور و عمود خیمه قوی نداشته باشد نمیتوان امید داشت که شکل بگیرد، برهمین اساس اقداماتی در جریان اصولگرایی برای رسیدن به وحدت و جبران ضایعه نبود محور اصلی در دست انجام است که برای این منظور از آیت الله موحدی کرمانی دعوت شده البته جبران کمبود وجود بزرگانی همچون آیت الله مهدوی کنی تقریبا غیرممکن است، اما با این حال هم اکنون آیت الله موحدی کرمانی این نقش را دارند، جامعه روحانیت نیز با تغییر اساسنامه برای شرایط جدید از فعالان سیاسی دعوت کرده تا همکاری نزدیکی بین روحانیت و سایر گروههای اصولگرا انجام شود.
غفوری فرد با تاکید بر اینکه بخشی از شکل گیری جریان پایداری ناشی از خلا محوریت قوی است، خاطرنشان کرد: جریان پایداری در مجلس هشتم و در دل همین جریان کلی اصولگرایی شکل گرفت که جلسات شان هم در دفتر آقای حسینیان برگزار میشد و همه برای ریاست آقای دکتر علی لاریجانی تلاش میکردند. منتهی یکی دو ماه بعد، چون آن محوریت قوی وجود نداشت پایداریها که بخشی از جریان احمدی نژاد بودند در مجلس هشتم از بقیه بدنه اصولگریان جدا شدند و اختلافاتی بروز کرد، فکر میکنم علت اصلی این بود که محوریت متفق علیه برای همه وجود نداشت.
وی ادامه داد: البته بعید میدانم امروز کسانی باشند که جریان اصولگرایی را با نام جبهه پایداری بشناسند، اصولگرایی جریانی بسیار بزرگتر، ریشه دارتر از پایداری است و افرادی بسیار باسابقهتر و شناخته شدهتر از جبهه پایداری است.
به گفته وی، پایداریها در همان مرحله اول عمود خیمه را تضعیف کردند. در انتخابات ریاست جمهوری هم به صورت غیرمحسوس برای تضعیف جایگاه آیت الله مهدوی کنی تلاش کردند و همین موجب بروز اختلافات شد. همان طور که عرض کردم اگر در محور اصلی شک بشود جریان تضعیف شده و عملا کار زیادی نمیشود کرد، یکی از کارهایی که پایداریها کردند تضعیف محوریت اصولگرایان بود.
غفوریفرد با بیان اینکه پایداریها بخشی از جریان احمدی نژاد بودند، تصریح کرد: احمدی نژاد هم مشخصا بخشی از اصولگرایانی بود که با بلیت اصولگرایان شهردار شد البته از درگیریهای در شورای شهر که عمدتا اصلاح طلبان بودند مردم تهران در شورای شهر دوم یکپارچه به اصولگرایان رای دادند و شورای شهر هم برای شهردار تهران از احمدی نژاد که رئیس ستاد انتخابات شورای شهر تهران بود برای شهرداری تهران دعوت کرد و تا پایان دوره شهرداری ایشان دقیقا داخل اصولگرایان تعریف میشد.
نایب رییس جبهه پیروان خط امام (ره) و رهبری ادامه داد:، اما بعد از انتخاب به عنوان رییسجمهوری به ایجاد دو قطبی هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد پرداخت که حداقل تا آن موقع هر دو در داخل اصولگرایی تعریف میشدند و بعد هم دوستان ایشان در مجلس بحث دو قطبی هاشمی و احمدی نژاد را مطرح کردند و افرادی مانند حجت الاسلام روح الله حسینیان و حجت الاسلام حمید رسایی خود را در جریان احمدی نژادیها و دیگران را جزو گروه آیت الله هاشمی رفسنجانی مطرح کردند و حتی بحث هابیل و قابیل را مطرح نمودند البته بعدا آنها هم از احمدی نژاد جدا شدند و جبهه پایداری بدون احمدی نژاد شکل گرفت.
وی افزود: البته احمدی نژاد هم کسی بود که هیچ یک از افرادی که در جریان اصولگرایی محور و محترم بودند را قبول نداشت و خودش را محور میدانست و ارتباطاتی که قایل بود با امام زمان دارد؛ بنابراین مبدا حرکات پایداریها همین رفتارهای احمدی نژاد بود که بعد از جدایی از او دنبال کردند.
این فعال سیاسی اصولگرا با طرح این نکته که من نمیدانم پایداریها دنبال چه چیزی هستند باید از خودشان پرسید، اعلام کرد: یک زمانی آیتالله مهدوی کنی البته آن زمان هنوز پایداری شکل نگرفته بود، اما درباره همفکران آنها اعلام کرد ما باید ببینیم اختلاف مان با اینها سر چیست؟ اینها هیچ وقت بیان نکردند چه اختلافی دارند و دقیقا دنبال چه میگردند. در هر حال اقدامات جبهه پایداری ضربه به وحدت اصولگرایان وارد کرد. اما در حال حاضر نه آنها خودشان میخواهند جزو این نوع از اصولگرایی که مورد قبول ماست باشند و نه ما میتوانیم با آنها در چارچوب اصولگرایی همکاری کنیم البته احترام آنان محفوظ است و هرگز بر علیه آنها اقدامی نخواهیم کرد.
وی با بیان اینکه امروز جریان اصولگرایی با جبهه پایداری شناخته نمیشود، تصریح کرد: به نظر من جبهه پایداری یک صعود و نزول سریع در همان ابتدا داشت. صعودشان مربوط به دوران اوج قدرت احمدی نژاد و در پی تاییدات مقام معظم رهبری از احمدی نژاد بود، ولی بعد سیر نزولی داشتند به طوریکه امروز اکثریت مردم از اصولگرایی تصوری غیر از پایداری دارند. همان طور مه قبلا گفتم اصولگرایی بسیار ریشه دار تر، سابقه دارتر و شناخته شدهتر از پایداری است و نیروهای اصولگرا بسیار آوازه و شهرت و محبوبیت بیشتری از پایداری دارند. از لحاظ عده و عده هم پایداری به هیچ وجه قابل مقایسه با تمامیت اصولگرایی نیست.
نایب رییس جبهه پیروان خط امام (ره) و رهبری با تاکید بر اینکه جریان اصولگرایی همیشه تابع نظر ولایت فقیه بوده و خواهد بود و کلام سخن، ولی فقیه برای ما فصل الخطاب است و خط قرمز ما، ولی فقیه است، اعلام کرد: در این زمینه مرحوم عسگراولادی رییس جبهه پیروان خط امام و رهبری همواره تاکید داشتند که ما با آهنگ ولایت هماهنگ هستیم. امام (ره) نیز همیشه از تمامی دولتهای سرکار حمایت میکردند حتی از دولت بنی صدر هم تا روزهای آخر حمایت کردند.
وی ادامه داد: مقام معظم رهبری هم از همان ابتدا و بارها فرمودند که از دولت منتخب مردم حمایت میکنند به طوریکه هم از دولت آقای خاتمی و هم دولت آقای احمدی نژاد حمایت کردند، درباره دولت آقای روحانی هم توصیه ایشان این بوده است که دولت باید بماند و مورد حمایت باشد و اصولگرایان نیز این رهنمود را نصب العین قرار میدهند.
به گفته وی، ما در جبهه پیروان خط امام و رهبری به ویژه آقای مهندس باهنر که رئیس جبهه هستند همیشه اعلام کرده ایم که جبهه با قدرت از دولت آقای روحانی حمایت کرده و در جهت تقویت دولت و شخص آقای رئیس جمهور گام خواهد برداشت، البته ممکن است انتقاداتی به دولت داشته باشیم، اما این نقدها به معنای تضعیف دولت آن هم در این شرایط نیست. پمپاز ناامیدی با این ادبیات که از این دولت کاری برنمی آید را خلاف فرمایشات رهبری دانسته و به هیچ وجه شایسته و به صلاح نمیدانیم؛ بنابراین جبهه پیروان خط امام و رهبری حمایت از دولت آقای روحانی را با قدرت وظیفه خود میداند، تضعیف دولت در این شرایط خیانت به انقلاب و برخلاف رهنمودهای مقام معظم رهبری است و هرکه چنین کند از دایره اصولگرایی خارج شده است.
غفوری فرد در پاسخ به این پرسش که آیا شما هم بر این باورید که گروهی در تلاشند تا دولت را زمین بزنند، اظهار کرد: حتما هست، ولی من نمیگویم این گروه اصولگرا هستند، اما حتما در مملکت عدهای مخالف دولت هستند حتی بین اصلاح طلبهایی که خودشان آقای روحانی را سرکار آوردند هم عدهای در تلاشند که دولت را تضعیف کنند، به طور مثال همین که آقای عباس عبدی در جریان استعفای وزیر امور خارجه اعلام میکند استعفای ظریف کار خوبی بود حتما تضعیف دولت است.
وی ادامه داد: ببینید استعفای وزیر مهم امور خارجه آن هم در این شرایط حتما موجب تضعیف دولت است، هر شخص دیگری هم جایگزین شود حتما جایگاه دولت را تضعیف میکند. ما چنین رفتارهایی را به هیچ وجه به صلاح نمیدانیم. از جانب جبهه پیروان خط امام و رهبری عرض میکنم که وظیفه خود میدانیم که در این شرایط حتما از دولت آقای روحانی حمایت کنیم و صد البته با استعفای جناب آقای دکتر جواد ظریف مخالف بودیم آن هم در شرایطی که جهان سیاسی در شوک ملاقات بشار اسد با حضرت آقا بود و دنیا دید که نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه بسیار پررنگ و تاثیرگذار است.
نایب رییس جبهه پیروان خط امام (ره) و رهبری با تاکید بر اینکه بگوییم دولت نمیخواهد کاری کند اشتباه محض است، زیرا هیچ دولتی قصد تضعیف خود را ندارد، گفت: یقینا هم این دولت و هم دولتهای دیگر میخواهند که عملکرد موفقی داشته باشند تا حداقل کارنامه قابل قبولی از خود بر جای بگذارند؛ بنابراین اینکه بگوییم دولت نمیخواهد کاری بکند من در مورد هیچ دولتی این موضوع را قابل پذیرش نمیدانم مگر اینکه دولت ضدانقلاب سرکار باشد؛ بنابراین دولت آقای روحانی و همه دولتهای قبل علاقمند به کار بوده و هستند منتهی ممکن است اشتباهاتی داشته باشند یعنی برنامههایی داشته باشند که عملی نشود.
وی افزود: البته ممکن است برآورد دولتها از عملکردشان متفاوت باشد. به طور مثال آقای روحانی در سخنرانی اخیر خود گفتند که ممکن است دانش آموزی همیشه نمره ۲۰ بگیرد، اما برای یک مورد نمره ۱۹.۵ دریافت کند، حال همه به دلیل همان یک مورد از او انتقاد میکنند. در حقیقت این اظهارات نشان میدهد ادعای آقای روحانی این است که تمام نمرات شان بیست است و به دلیل انتقاد از یک مورد، از منتقدان گلایهمند است، بنابراین دولت حتما میخواهد کار کند و حتما ادعایش این است که دارد کار میکند، و حتما ادعایش این است که اقداماتش بسیار مفید بوده است، اما بالاخره مشکلات مملکت زیاد و کشور در حالت جنگ است، جنگ با آمریکا جنگ اقتصادی جدی است. جنگ اقتصادی بسیار مشکلتر از جنگ نظامی است.
غفوری فرد اظهار کرد: آمریکا بعد از جنگ ویتنام به این نتیجه رسید که در هیچ جنگی علی رغم قدرتی که دارد نمیتواند به طور مطلق پیروز شود، بعد از آن تمام نیروی خود را روی جنگ نرم که یکی از ابعاد آن مبارزه اقتصادی است گذاشت. تصور آمریکا بر این است که میتواند با تحریمها و استفاده سیاسی از اقتصاد انقلاب را نابود کنند بنابراین با تمام توان به جنگ اقتصادی با ایران آمده است، اما در این میان موضوعی که میتوان به عنوان پدیدهای نو و جدید به آن توجه داشت عربستان است. عربستان در این بخش حسابی پول خرج میکند به طوریکه گفته میشود ۲۰ میلیارد دلار در پاکستان هزینه کرده و بن سلمان هم به صراحت گفته است که ما هر مقداری لازم باشد هزینه میکنمی تا مردم ایران آزاد شوند!
وی تصریح کرد: خب در چنین شرایطی که ایران تحت فشارهای بیرونی است ما در جبهه پیروان خط امام و رهبری تاکید کردیم که به هیچ وجه نباید کاری کرد که منجر به تضعیف دولت شود ولو اینکه با برخی اقدامات دولت موافق نباشیم. توطئههای امریکا در کنار دلارهای امارات و عربستان که نتیجه آن در ترورها و عملیات انتحاری قابل مشاهده است میرساند که در این شرایط نه تنها تضعیف دولت به هیچ وجه به صلاح نیست بلکه تقویت دولت آقای روحانی هم در جهت اصولگرایی و هم در جهت کار انقلابی و هم پیروی از رهنمودهای مقام معظم رهبری است.
نایب رییس جبهه پیروان خط امام (ره) و رهبری با بیان اینکه جریان اصولگرایی با سابقه تر، ریشه دارتر، عمومیتر، محبوبتر و تواناتر از پایداری است، گفت: شورای شهر اول که در دوران آقای خاتمی شکل گرفت درگیر دعواهای داخلی بود که مردم را بسیار دلزده کرده بود بنابراین مردم شورای شهر دوم را به اصولگرایان واگذار کردند. در مجلس ششم هم به همین ترتیب بود و اعتصابها و تحصنهایی شکل گرفت به طوریکه در روزنامهها از اعتصاب مینوشتند، اما بعد خبرهایی منتشر میشد که اعتصاب کنندگان سر سفرههای رنگین هستند، همه این موارد شرایطی را به وجود آورد که مردم از دوگانگیها ناراحت شدند.
وی افزود: بنابراین مجلس هفتم به طور کامل دست اصولگرایان افتاد، در حقیقت آنچه باعث شد اصولگرایان برای مجلس هفتم فعال شوند اقدامات مجلس ششمیها بود و این نگرانی به وجود آمد که اگر مجلس هفتم هم در دست اصلاح طلبان باشد و آنها دو سوم کجلس را در اختیار داشته باشند برای رفراندوم و تغییر قانون اساسی و احتمالا حذف نظارت شورای نگهبان و ... دستگاههای دیگر مربوط به رهبری اقدام خواهند کرد و بنابراین تلاش اصولگرایان بر این قرار گرفت که بیش از یک سوم مجلس را در اختیار بگیرند تا امکان اقدامات اصلاح طلبان برای تغییر قانون اساسی وجود نداشته باشد و به لطف خداوند متعال در مجلس هفتم اکثریت قاطع در دست اصولگرایان قرار گرفت و در نهایت دیدیم که اصولگرایان به آن پیروزی بالا رسیدند، یا مجلس دهم شاهد بودیم که تمام لیست ۳۰ نفره اصلاح طلبان برنده شد و حتی آقای حداد عادل هم رای لازم را کسب نکرد، این همان بحث دقیقه نودی معروف است.
غفروی فرد خاطرنشان کرد: نکته دوم اینکه انتخاب در ایران معمولا دقیقه نودی بوده است. به طور مثال عرض میکنم آقای احمدی نژاد که برای ریاست جمهوری نهم آمد تا روزهای آخر نفر آخر بود و روزهای آخر رای شان بالا رفت؛ در مورد آقای خاتمی هم همین بود به طوریکه در ابتدا میگفتند دعا کنید ۲ الی ۳ میلیون رای بیاورم. قبل از انتخابات از ایشان سوال کردم آیا شما میخواهید رئیس جمهور شوید آقای خاتمی گفتند: "خیر، البته درخواستهایی شده، اما گفتم دنبال شخص دیگری بروند. " بعد که آقا خاتمی قبول کردند اغلب میگفتند که ۳ الی ۴ میلیون رای میآورم و کسی فکر نمیکرد ایشان با آن رای بسیار بالا برنده انتخابات شوند. همان زمان خودم روی یک میلیون شرط بستم که حجت الاسلام ناطق نوری با رای بالا پیروز انتخابات خواهند بود، حتی زمانیکه میگفتند صندوقها را شمردند باور نمیکردم.
وی با بیان اینکه در انتخابات یازدهم هم تصور نمیکردیم که آقای روحانی پیروز انتخابات باشند که البته با رای کمی هم انتخاب شدند بنابراین با این تجربیات انتخابات در ایران دقیقه نودی است، گفت: من هم به دلیل علاقه به اصولگرایی و هم شم سیاسی فکر میکنم به احتمال زیاد هم مجلس و هم شورای شهر آینده و هم ریاست جمهوری دچار تحول جدی میشوند و به احتمال زیاد اکثریت هم در مجلس و هم در شورای شهر با اصولگرایان خواهد بود.
نایب رییس جبهه پیروان خط امام (ره) و رهبری با بیان اینکه اصولگرایان اصولا و به خصوص جبهه پیروان خط امام و رهبری امروز به اعتدال معتقد هستند و تندرویها را مضر برای انقلاب میدانند، تصریح کرد: بر همین اساس احتمال اینکه در انتخابات آینده با پایداریها باشند خیلی کم است یا در حقیقت اصلا وجود ندارد، نه پایداریها تمایلی دارند و نه جبهه پیروان گرایشی به آنها دارد. من برای پایداری سهم زیادی در انتخابات آینده قایل نیستم.
وی با تاکید بر اینکه در انتخابات آینده جبهه پایداری سهم پررنگی نخواهند داشت، اما بالاخره در برخی شهرستانها نیرو دارند بنابراین تعدادی نیرو در مجلس خواهند داشت، اما در اقلیت صرف، گفت: فکر میکنم اصولگریان به طور کلی جو غالب را خواهند داشت و تلاش اصلاح طلبان بر این است که خرجشان را از آقای روحانی جدا کنند تا برای انتخابات آماده شوند. از اول هم تعبیرهای زشتی مثل رحم اجارهای برای آقای روحانی داشتند آن هم در مملکتی که اخلاقی و فرهنگی است. این تعبیرها در شان انقلاب اسلامی نیست.
به گفته وی، باید در انتخابات و در ادبیات سیاسی کشور فرهنگ انقلابی و اسلامی و ادبیات شیعی و مذهبی خیلی پررنگتر شود. فراموش نکنیم که پیامبر بزرگ اسلام فرمودند: تنها فلسفه رسالت پیامبر عظیم الشان اسلام تکمیل و کمال مکارم الاخلاق است، انقلاب ما بیشتر انقاب فرهنگی بود تا سیاسی، نظامی واقتصادی.
غفوریفرد در پایان تصریح کرد: حضرت امام (ره) و مقام معطم رهبری و همه بزرگان انقلاب مثل شهید مطهری و شهید بهشتی و شهید مفتح و هزاران شهید روحانی و روحانی زاده، بیشتر شخصیتهای بزرگ فرهنگی بودند بنابراین ادبیات سیاسی ما حتی در مورد افرادی که با آنها از لحاظ سیاسی، اقتصادی و فکری زاویه داریم حتما باید ادبیاتی در شان این انقلاب باشد. به خصوص که رئیس جمهور محترم هم یک شخصیت روحانی است و روحانیت همیشه بین مردم ما عزیر بوده است.