bato-adv

فیلم سرخپوست؛ نقد و بررسی و هر آنچه باید درباره آن بدانید

فیلم سرخ پوست دومین ساخته نیما جاویدی است. جاویدی پنج سال بعد از ساخت فیلم ملبورن موفق شده است نظر تماشاگران را به جدیدترین ساخته‌اش جلب کند.
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۶ - ۲۷ خرداد ۱۳۹۸

فیلم سرخپوست؛ نقد و بررسی و هر آنچه باید درباره آن بدانید

 

سرخ پوست
کارگردان: نیما جاویدی، تهیه کننده: مجید مطلبی
بازیگران: نوید محمد‌زاده، پریناز ایزدیار، ستاره پسیانی، آتیلا پسیانی، مانی حقیقی و حبیب رضایی
خلاصه داستان: سال ۱۳۴۷ زندانی قدیمی در جنوب ایران به‌دلیل مجاورت با فرودگاه تازه تأسیس شهر در حال تخلیه است. رئیس زندان سرگرد نعمت جاهد به همراه مأمورانش مشغول انتقال زندانیان به زندان جدید هستند تا اینکه...


نقد فیلم سرخپوست ساخته نیما جاویدی توسط مسعود فراستی، سعید قطبی زاده و ...



نقد فیلم سرخ پوست

مائده کاشیان

فیلم سرخ پوست دومین ساخته نیما جاویدی است. جاویدی پنج سال بعد از ساخت فیلم ملبورن موفق شده است نظر تماشاگران را به جدیدترین ساخته‌اش جلب کند. داستان «سرخ‌پوست» ماجرای یک زندان را در حدود سال ۱۳۴۶ روایت می‌کند که قرار است تخریب شود و زندانیان به زندان دیگری منتقل شوند. در این بین، مشخص می‌شود که یک زندانی گم شده است.

فیلم نامه خوب

یکی از نقاط قوت فیلم، فیلم نامه بسیار خوب آن است که نیما جاویدی خود نوشته است. او با طرح گره اصلی فیلم در همان لحظات ابتدایی قصه، مخاطب را با داستان همراه می‌کند و در ادامه با پرداخت خوب داستان باعث می‌شود تماشاگر دو شخصیت اصلی و ماجرای قصه را کنجکاوانه دنبال کند. اگرچه در نیمه اول، فیلم برای لحظاتی از ریتم می‌افتد، اما طولی نمی‌کشد که اتفاقات هیجان‌انگیزی که با فاصله مناسبی در طول قصه رخ می‌دهد، یکی پس از دیگری تماشاگر را غافلگیر می‌کند و این غافلگیری تا پایان فیلم هم ادامه دارد.

آن روی دیگر نوید

هر چند که نوید محمدزاده در نقش‌هایی که تا پیش از «سرخ‌پوست» بازی کرده، خودش را تکرار نکرده و نقش یک شخصیت عصبی و برون گرا، نمود متفاوتی در هر کدام از کاراکتر‌های او داشته است، اما کاراکتر «نعمت جاهد» به طور کلی با همه کاراکتر‌هایی که تا به حال بازی کرده متفاوت است. شخصیت «نعمت جاهد» مثل همه افراد نظامی، یک فرد آرام، خونسرد و البته بسیار جدی است که در لایه‌های درونی شخصیت اش نشانی از عاطفه و مهربانی پیدا می‌شود و با آن شخصیت به اصطلاح کله‌خرابی که از کاراکتر‌های او سراغ داریم، هیچ نسبتی ندارد. هرچه بازی پریناز ایزدیار در این فیلم تماشاگر را غافلگیر نمی‌کند، در عوض نوید محمدزاده آن روی دیگر توانایی‌اش در بازیگری را به مخاطب ثابت می‌کند.


بیشتر بخوانید:

قاب‌های کارت پستالی

فیلم نورپردازی بسیار خوبی دارد و در هجوم رنگ‌های تیره زندان، رنگ زرد و آبی نقش مهمی در بعضی از سکانس‌های مهم فیلم ایفا می‌کند. یکی از مشکلاتی که درباره بسیاری از فیلم‌های سینمای ایران و به ویژه فیلم‌های حاضر در جشنواره وجود دارد، تلویزیونی بودن آن‌هاست و اگر تماشاگر آن فیلم‌ها را در قاب تلویزیون ببیند هیچ چیزی را از دست نخواهد داد. اما «سرخ‌پوست» جزو فیلم‌هایی است که نباید لذت تماشای آن ها را روی پرده سینما از دست داد. هومن بهمنش با قاب‌هایی دقیق و درست، صحنه‌های کارت‌پستالی و زیبایی از صحنه‌های مختلف فیلم در زندان و محیط خارج از آن، به تصویر کشیده است.

موسیقی به موقع و اثرگذار

به طور کلی در فیلم «سرخ‌پوست» زیاد صدای موسیقی شنیده نمی‌شود، اما در همان چند سکانس معدود، درست به موقع از راه می‌رسد و کاملاً حس دلهره و هیجان سکانس‌های پرتعلیق فیلم را به تماشاگر منتقل می‌کند. در لحظات احساسی پایان فیلم، تم موسیقی مرموزی که از ابتدا شنیده‌ایم، تغییر می‌کند و باعث می‌شود نقش مهمی در تاثیرگذاری سکانس درخشان پایان فیلم داشته باشد. جالب است بدانید موسیقی «سرخ‌پوست» را رامین کوشا آهنگ ساز ایرانی‌تباری که در آمریکا زندگی می‌کند و سابقه ساخت موسیقی برای فیلم‌های هالیوود را دارد، خلق کرده است.

منبع: خراسان


فیلم سرخپوست؛ نقد و بررسی و هر آنچه باید درباره آن بدانید

فیلم سرخپوست؛ فیلمی هوشمندانه و ظریف

سام بهشتی
ژان لوک گدار معتقد است که «سینما چیزی است بین هنر و زندگی» بر خلاف ادبیات و نقاشی، این جمله از یک فیلمساز بزرگ بسیار تعیین کننده است و خط مشی تعیین می‌کند، اما گاهی با یک اثری مواجه می‌شویم که تمام قواعد سینمایی را دارد و می‌توان از آن را ستایش کرد، اما در زیبایی شناسی آن می‌توان گفت که خالقش، درک عمیقی نسبت به هنر‌های دیگر دارد و در ساخت فیلم اش از آن‌ها بهره گرفته است.

«سرخپوست» تازه‌ترین فیلم نیما جاویدی از همین قاعده تبعیت می‌کند و پر از زیبایی و خلاقیت است، سرخپوست فیلم کارگردان است، هوشمندانه و از روی تعقل پیش رفته، شخصیت پردازی کرده و با ظرافت تمام کاراکتری خلق کرده است که روی کاغذ، روح دارد، اما برای باورپذیر شدن و جان بخشیدن باید به سراغ بازیگری می‌رفت که بتواند آن را بارور کند و مبتنی بر اتمسفر قصه کار را پیش ببرد.

نوید محمدزاده در «سرخپوست» فقط متفاوت نیست بلکه وجه دیگری از بازی تکنیکال خود را به رخ می‌کشد و جادو می‌کند. محمدزاده در سرخپوست خود را می‌شکند و از نو خلق می‌کند، در تمامی لحظات بازی اش در این فیلم مخاطبش را گرفتار توانایی منحصر به فردش می‌کند و در نقش شخصیتی آرام و درونگرا، اما مقتدر و با صلابت ایفای نقش می‌کند و استثنایی‌ترین حضورش در کارنامه بازیگری اش محسوب می‌شود.

«سرخپوست» فیلم بازی با رنگ و نور است و هر پلانش شبیه یک تابلو نقاشی است، به شدت سینما است و با یک فیلنامه منطبق بر انسجام روایی در آرامش مطلق، با خلق میزانسن‌ها و حضور اصولی کارگردانش، حرف اش را می‌زند و قصه می‌گوید.

این که یک کارگردان در دومین فیلمش بداند که چه کار می‌خواهد انجام دهد در جا نزند، اتفاق مهمی است، فیلمساز زیبایی شناسی را بلد است و نمی‌خواهد که با فُرم کار‌های عجیب و غریب کند، در اینجا محتوا در خدمت فرم است و ساده و بی آلایش بدون ادا و اطوار و اضافه کاری‌های بیهوده با زبان سینما از مبدا به مقصد حرکت می‌کند و با خلق موقعیت‌های پرفراز و نشیب در دل قصه اش و شخصیت پردازی‌های مناسب، همه چیز به طرز شگفت انگیزی پیش می‌رود.

طراحی صحنه همانند یک شخصیت در این فیلم کارکرد دارد و مبتنی بر فضا‌های حاکم بر فیلمنامه پیش می‌رود.

نیما جاویدی ثابت کرد که کارگردانی توانا است و اگر شرایط برای او فراهم شود، می‌تواند فیلمی را بسازد که شاعرانگی نهفته در آن مخاطبش را مدهوش کند. «سرخپوست» ساده و بی ادعا است، اما پر از لحظاتی است که به معنای واقعی می‌توان گفت: جای همچنین اثر درخشانی در سینمای ایران خالی بود، فیلمی که سرشار از نبوغ و خلاقیت و تکنیک است.

منبع: ایرنا


تیزر تازه فیلم سینمایی «سرخپوست» با محوریت نوید محمدزاده و پریناز ایزدیار 
 
انتقاد نوید محمدزاده به تعداد سانس‌های فیلم سرخپوست
نوید محمدزاده بازیگر نقش اول فیلم سرخپوست، درباره سئانس‌های این فیلم نسبت به دو فیلم دیگر در صفحه شخصی اش با لحنی انتقادی نوشت: گفتیم چرا تعداد سانس متری شیش و نیم کمتره؟ گفتند، چون تایم فیلم بالاست. الان که تایم سرخ‌پوست ۹۰ دقیقه است چرا تعداد سانسش کمتره؟ تایم بهونه است بگویید موضوع چیزای دیگر است. سانس اضافه کنید برای فیلمی که مردم می‌خواهند که نشود بازار سیاه، در رقابت سالم اول بشوید نه با محدود کردن سانس بقیه فیلم‌ها.
 
عکس‌های فیلم سرخ پوست
bato-adv
علیرضا مصلحی نیا
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۳
بسم الله الرحمن الرحیم
فیلم را دیدم...فیلم خوبی است...آفرین.. آفرین
ایرج
Iran, Islamic Republic of
۰۱:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۸
یک ایده خوب با فیلمنامه بسیار بد نابود شده. حضور مددکار زن اگرچه ظاهرا قصه را پیش می‌برد گاهی احمقانه است. با ژیان خود جیمزباند بازی در می‌آورد و ... منطقهایی که کارگردان می‌چیند تا تحول جناب سرگرد را باورپذیر کند اصلا درست نیست. آخر قصه آدم وامی‌رود که چه؟ برای نوشتن فیلمنامه باید کلی مشورت گرفت. این که من در مقام بیننده ساده نتوانم ضعف فیلمنامه را بفهمم و به کارگردان یادآوری کنم. فیلم تعلیق های غیر منطقی دارد. گیر کردن بچه در سلول. گذاشتن ساک در کنار فراری لوس ترین قسمت و شلیک به مغز فیلمنامه است. حیف که ایده درخشان با پردازش بسیار بد نابود شده
حسین
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۱/۱۷
فیلم خیلی خوبی بود که ویژگی گزافه گویی یا گزافه نمایی نداشت، فقط از باب جلوگیری از اطناب کلام به دو نکته مثبت و منفی فیلم که نکته منفی اش ارتباطی به درونمایه فیلم ندارد اشاره میکنم:
نکته مثبت: نمایش پلیس شهربانی دوره پیش از انقلاب بصورت واقع نمایایه و بدون سیاه نمایی مبتذل رایج فیلمها بویژه آثار صداوسیمایی، پلیس فیلم چه رئیس زندان و چه زیرداستانش بصورت متعارف از هوش و جوانمردی و جنبه های انسانی بهره برده و اگر در بخش هایی تندی به خرج می دهند، پس زمینه وظیفه نظامی و توبیخ از سوی مقام مافوق آن تندخویی را توجیه میکند و رخت زیبای بر تن پلیس آن دوران حس نوستالوژیک به ما که در کودکی آن پلیسها را از نزدیک دیده ایم زنده میکند.. ضمن آن که به دلیل محدود بودن فضا و لوکیشن بسته، جاویدی بدرستی پی به اهمیت پویایی و سیال بودن دوربین برده است تا حس خستگی به دیدگان تماشاگر ننشیند.
نکته منفی: سینمای ایران بر خلاف هالیوود از نداشتن متخصص صحنه آرایی و آشنا با ابزار و فضای تاریخی معاصر رنج می برد که شوند (دلیل) اصلی آن شاید کمبود امکانات است ولی دلم می خواست نیما جاویدی و تیم سازنده با توجه به این اثر خوش ساخت، وسواس بیشتری به خرج داده و مشاوران آگاه تری برای بازبینی و آفرینش فضای دهه 1340 خورشیدی را به یاری می گرفتند، بعنوان نمونه، خودروهای بکارگیری شده در فیلم بجز کامیون های کاماز و لیلاند و با چشمپوشی بولدوزر نماهای پایانی، متناسب با سال رخداد فیلم (1346 خورشیدی) نیستند، در بیان مصداق، خودروهای شهربانی شاهنشاهی، از نوع شاسی بلند روسی زیل با رنگ مشکی، درب سپید و نشان زرد شهربانی برروی درب و سقف برزنت بودند و هم اینک تعدادی از آنها پس از مزایده در کشتزارهای خاوری گیلان در حال خدمت رسانی اند، در حالی که در این فیلم از نوع جیپ کره ای با رنگ خاکی به تصویر کشیده شدند که در دهه 40 در کشورمان وجود نداشته و با جیپ آمریکایی ویلیز تفاوت داشتند.ژیان (سیتروئن دایان) از سال 1347 یعنی یک سال پس از زمان داستان فیلم در ایران مونتاژ شد، اتوموبیل پیمانکار تخریب (آتیلا پسیانی) شورولت کاپریس مدل 1973 است در حالی که سال رخداد داستان به میلادی 1967 میباشد. اینها را عرض کردم چون به توانمندی دوست نادیده ام نیما جاویدی ایمان دارم و دلم میخواست فیلمش را با دقت بیشتری بر جزئیات می ساخت وگرنه اگر به سبک بسیاری از فیلمسازان تلویزیون و سینما در چارچوب کارش شلختگی می داشت، بنده هم این کم دقتی در صحنه پردازی را به حساب دانش اندک سازندگانش می گذاشتم. در یک کلام دست مریزاد به سازندگان اندیشمند و باسواد فیلم میگویم و از بازی زیبای نوید محمدزاده لذت بردم و خرسندم که از کلیشه جوان عاصی و بدقلق با ظاهر نامناسب بیرون آمده و امیدوارم از این پس حضورش در جشنواره ها هم به زیور جامه های متعارف و زیبا آراسته شود.
فاطمه
Iran, Islamic Republic of
۲۱:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۵
سلام
من سه روز پیش این فیلم را دیدم ولی هنوز دارم صحنه ها را مرور میکنم واقعا خوش ساخت و به یاد ماندنی بود. چه بازی جذابی کرد این نوید محمدزاده.
به نظرم علاقه سرگرد به مددکار مربوط به اون روز نبود از صحنه ورود مددکار به زندانريال براش مهم بود که به نظر این خانم چطوریه پس معلومه این علاقه سابقه داشته
صحنه آخر را دوست نداشتم چون زندگی سرگرد داغون شد به نظرم لازم نبود خودشا بدبخت کنه
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۳:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۴
پیام فیلم بسیار عالی بود، گاهی اوقات بهترین تصمیمی که میشه گرفت اینه که: شرافت رو فدای صداقت کنی، حتی به قیمت دادن از دست دادن منافعِ خودت... و این کارو فقط یه "انسان" میتونه انجام بده، درست همون کاری که سرگرد مجاهد در پایان فیلم کرد!
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۵۷
ناطقیان
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۳۵ - ۱۳۹۷/۱۱/۲۰
ستایشها و تمجیدهای غیرطبیعی واغراق آمیز سه منتقد برنامه هفت از فیلم سرخ پوست که به نظر برخی دیگر از منتقدان ، فیلمی بی جذبه و ملالت بار است که ارزش دوبار دیدن هم ندارد با بازیگریهای معمولی و فیلمبرداری زموخت یا نشانه اندیشه خشک و جوگیرآمیز یا نشانه افکار وابسته به ایدئولوژی خودشان است و از آن مضحکتر این که مسعود فراستی که خودش را نابغه نقد سینما می داند که توهمی بیش نیست و اصحاب رسانه هم می گذارند تا او با حال و رویای خودش خوش باشد ، از سکانس بو کردن مداد به عنوان یک اتفاق عالی در فیلم سرخ پوست چند بار تمجید می کند که این یک کار دموده حسی عشقی است که بارها در فیلمهای ایران و جهان، بو کردن اشیا و وسایل مربوط به جنس مخالف معشوق که یک زن است توسط مرد عاشق در فیلمهای مختلف انجام شده و اصلا چیز جدید و ایده ی بکری نیست از جمله در سریال کیف انگلیسی ، علی مصفا فندکی را که خانم لیلا حاتمی به او هدیه داده بو می کند که البته این کار را زیباتر از بازیگر فیلم سرخ پوست انجام می دهد و همچنین در فیلم خدا نزدیک است و بسیاری از فیلمهای دیگر که از حوصله این بحث خارج است
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۱۰ - ۱۳۹۷/۱۱/۲۵
باید بگم به عنوان یک دانشجوی فیلم نامه نویسی، اندازه سر سوزن فیلم و فیلم نامه نویسی هیچی نمی دونی
و حاضرم قسم بخورم براش
و اصلا این همه حجم اضافاتی که نوشتی یکمی برای یه سایت خبرگذاری غیر طبیعی
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۱۶ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۷
ناشناس۱۸:۱۰ ؛
بهتر نیست قبل از فیلم نامه نویسی ، کمی نوشتن معمولی را تمرین کنید ؟
مسعود
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۱۸ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۸
لطفا آن چند نفر منتقد معتقد به بی‌جذبه و ملالت‌بود بودن این فیلم را معرفی کنید تا دهان تعدادی را ببندم
زهره
Iran, Islamic Republic of
۰۲:۱۳ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۰
ناشناس
۱۸:۱۰ - ۱۳۹۷/۱۱/۲۵
اضافات ؟! منظورتون افاضات نبود عایا؟!
mkh
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۳۰ - ۱۳۹۸/۰۴/۲۶
دوست عزیز؛ از اول متن و نوع نگاهی که تو کل متنتون جاریه، مشخصه که با گارد این فیلم رو دیدی و رفتی که فقط ازش متنفر باشی و این رو به بقیه القاء کنی
حداقل کاری که خودتون و منتقدین فراستی به او نسبت می دین رو خودتون انجام ندین.
یک بار دیگه و با بیرون ریختن تنفراتتون که نمیدونم از کجا میاد برید و فیلم رو ببینید
moosa
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۵۰ - ۱۳۹۷/۱۱/۲۲
این چجور جلسه ی نقدی هست که هر سه نفر مثلا منتقد عاشقش هستن؟!!
پشه
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۱۰ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۸
خبرگزاری، نه خبرگذاری
علی
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۰۴ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۹
من فقط فیلم های خارجی میبینم مثل انتقام 2019 سریع وخشن و آنابل..... یا سریال هایی مثل گیم اف ترونز و.......سریال های خوب ایرانی مثل شهرزاد /عاشقانه/ممنوعه/ فیلم شبی که ماه کامل شد و همینطور این فیلم سرخ پوست واقعا عالی بودند.بسیار لذت بردم.امثال شماها فیلم بین نیستید و یا اینکه فقط دنبال محمدرضا گلزار و......هستید.
خوره ی فیلم
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۱۰ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۷
اینهمه به به و چه چه برا این؟؟؟؟ بابا چهار تا فیلم حسابی خارجی ببینید که یه چیز متوسط اینقد هیجان زده تون نکنه
....الکی وقت خودمو حروم کردم برا این! کسل کننده .....کسل کننده ....کسل کننده
فرید (امارات)
United Arab Emirates
۱۰:۰۰ - ۱۳۹۸/۰۹/۰۹
شما درباره سینمای ایران در سنحش با دیگر فیلمهای ایرانی این روزها نظر بدین..
اینطور باشه باید بازی بارسلونا رو با مس کرمان مقایسه کنی؟!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۱۲ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۷
رپرتاژ آگهی بود ؟
مهدی
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۱۶ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۸
ممنون از جناب جاویدی بابت اینکه من رو دوباره نسبت به سینمای ایران امیدوار کرد.

فیلمنامه و موضوع و داستان حداقل 10 سال از سینمای ایران جلوتر هست.
این فیلم رو به علاقه مندان به فیلم های تگزاس و خوب بد جلف و آقای دهنمکی و... اصلا توصیه نمیکنم
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۰۲ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۴
سلام .مختصر و مفید گفتی.
ریحانه
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۴۸ - ۱۳۹۸/۰۹/۰۸
خیلی خوب گفتید اینها ذهنشون درگیر فیلمای اب دوغ خیاری اصغر فرهادی با موضوعات کلیشه ای هست .این جور فیلمارو درک نمیکنن
سام
Iran, Islamic Republic of
۰۴:۰۷ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۸
معلوما هیچی از سینما حالیتون نیستو طرفدار نوید محمد زاده این نوید محمد زاده و امیر جدیدی استارتی بودن برای نابودی سینما
پشه
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۱۳ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۸
منم این دو نفر را دوست ندارم اما به کسانی که این دو نفر را دوست ندارند نمی گویم: سینما حالیتون نیست، یه خوده آروم تر.
مسعود
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۱۷ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۸
گریم نوید محمدزاده شبیه چارلی چاپلین هست
ناصر
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۰۶ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۲
به نظرم در کلیت خیلی فیلم خوبی بود. ولی یه چیزهایی رو دوست نداشتم. مثلا تا آخر فیلم با اسم فیلم ارتباط برقرار نکردم. از نحوه تمام شدن فیلم خوشم اومد ولی تحولی که واقعا این تغییر رفتار رو توجیه کنه ندیدم. یعنی تو چند ساعت به خاطر عشق و عدالت آدم تصمیم می گیره زندگی خودشو نابود کنه؟! نمی دونم چقدر منطقیه. به نظر شخص من منطقی نیست. البته این ایراد نیست نظر منه. شاید یک سکانس کم داره از این جهت. البته فیلم انقد کند هست که اضافه کردن یه سکانس دیگه آزار دهنده می شد. بازی ستاره پسیانی به نظرم خیلی ضعیف بود یعنی اون چند تا سکانسی که بود اضافی بود ای کاش یه بازیگر ناشناس اون قسمت ها رو بازی می کرد که با لهجه ضعیفش آدم رو آزار نمی داد. البته رابطه عشقی هم به نظرم به شدت ضعیف و نا منسجمه اگرچه دلچسبه ولی بی محتواست. این آدم داره چندین سال زندان رو اداره می کنه بعد تازه این مددیارو دیده و در عرض چند ساعت به گونه ای رفتار می کنه که انگار این یک رابطه چند ساله است. به نظرم اگر نوید محمدزاده این فیلم رو بازی نمی کرد این رابطه واقعا انقد واقعی و جذاب به نظر نمی رسید. انقد به بیننده تب و تاب می ده که در وهله اول به این که این رابطه چی هست، چه عمقی داره و چطور انقدر اثرگذاره توجه نمی کنه.
ولی نقد در خصوص سایر قسمت ها مثل موسیقی، تصویربرداری و .. واقعا همینطور که خانم کاشیان نوشته. واقعا عالیه. یک چیزی که مورد توجه قرار نگرفته ارتباط بی نظیر شروع و پایان فیلمه. تا حدودی آدم رو یاد بازرس ژاور می ندازه. قرائت آقای جاویدی از آزادی تا حدی شبیه رهایی از شائوشنک هست که این هم به نظرم تو قابل قبول کردن پیام فیلم و گذشتن از ایرادات فیلمنامه موثره. به هر حال فیلم بومی و متناسب با اخلاقیات ایرانی ها هست و از این جهت هم قابل تحسینه. البته صحنه ای که نعمت جاهد تو زندان گیر میوفته نقطه ضعف بارز این مطلب هست. خیلی فانتزی و غیرقابل باوره. انگار یک لحظه شما باید باور کنید که سرخپوست یک آدم دو شخصیتیه که یه جا به زحمت نوشتن بلده و یه جا یه نقاشه حرفه ایه.
دست آخر این که این ها به نظرم وقتی با کل داستان حال کنی ایرادات سطحی و شاید هم شخصی باشند.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۲۸ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۲
این فیلم کارشناس نظامی هم داره؟
نوید محمد زاده با درجه سرگردی رسته ستاد رو روی یقه داره که در حال حاضر فقط امرا از اون استفاده می کنن. ضمنا قیل از انقلاب هم همین رسته ستاد توی یک قاب و کادر روی یقه نصب می شده.
خیفو
United Kingdom
۲۰:۳۹ - ۱۳۹۸/۱۰/۰۵
آقا منم کنار مطلب شما یه چیزی بگم...این لباسی که تن رییس زندان و بقیه ی گردانندگان زندان هست لباس همافری و نیروی هوایی زمان شاهه...فکر کنم چون لباس شیکی بوده کارگردان انتخاب کرده برای زندان بان ها....
نیلو
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۵۸ - ۱۳۹۸/۰۳/۳۰
من دانشجوی سینما نیستم . صرفا علاقمند به سینما هستم و فیلم زیاد میبینم و کمی هم مطالعه در این مورد دارم. من فیلم رو دوست داشتم. اتفاقا به نظر من فیلم نامه قوی و پیوسته ای داشت و تحولات شخصیتی نوید محمد زاده رو دوست داشتم . موسیقی زیبای ویگن هم به زیبایی فیلم اضافه کرده بود. من واقعا لذت بردم از فیلم و مطابق با سلیقه من بود .
نیلو
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۵۸ - ۱۳۹۸/۰۳/۳۰
من دانشجوی سینما نیستم . صرفا علاقمند به سینما هستم و فیلم زیاد میبینم و کمی هم مطالعه در این مورد دارم. من فیلم رو دوست داشتم. اتفاقا به نظر من فیلم نامه قوی و پیوسته ای داشت و تحولات شخصیتی نوید محمد زاده رو دوست داشتم . موسیقی زیبای ویگن هم به زیبایی فیلم اضافه کرده بود. من واقعا لذت بردم از فیلم و مطابق با سلیقه من بود .
مینما
Iran, Islamic Republic of
۰۲:۳۷ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۷
نقد فیلم ...؟! واقعا شما اسم اینو میزارید نقد فیلم؟؟ 3 تا کارشناس اومدن که فقط دارن از فیلم تعریف میکنند. به نظرم این فیلم ارزش اینقدر تعریف کردن رو نداشت . اصلا نداشت .
لادن
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۴۸ - ۱۳۹۸/۰۴/۲۵
با توجه به نظر دوستان ظاهرا فیلم جالبی نیست
نیما
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۲۲ - ۱۳۹۸/۰۹/۰۷
کاملا موافقم.دوستان طوری در مورد فیلم صحبت میکنند مثل اینکه در مورد فیلم فرار از شاوشنگ یا پاپیون دارن نظر میدن
فرشاد
Iran, Islamic Republic of
۲۱:۴۶ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۰
خیلی عجیبه که کارگردانای فیلما یه چیزای خیلی پیش پا افتاده را فراموش میکنند. توی صحنه قبل در فیلم سرخ پوست خانمه با ژیانش میزنه به در زندان طوری که با صورت میخوره به فرمان ماشین و دماغش خونی میشه ولی تو صحنه بعد با همون ماشین میره دنبال سرگرد و جلو ماشین هم سالمه
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۳۵ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۳
نقد خوبی بود فیلم عالی بود ولی اتفاق آخر فیلم کاملا بی دلیل و غیرمنطقی بود چرا نعمت تغییر میکند؟ هیچ جوابی وجود ندارد. متاسفانه نویسنده اصلا آن دوره را نمیشناخته یک سرگرد در سال 47 شخصی است تحصیلکرده و مغرور که اقشار دیگر جامعه را آدم حساب نمیکند دست بزن دارد و.. انقدر زندانیها را ترسانده و حکم اعدام دیده که پیشاب دختر بچه یک محکوم به اعدام فراری برایش هیچ حس ترحمی ایجاد نکند. انقدر وضع مالی و موقعیت اجتماعی بالایی دارد که یک دختر جوان مددکار هیچ حسی در او برنمیانگیزد. او خدای زندان است این واقعیت زندگی یک زندانبان در سال 47 است. او هرگز با عجز و لابه دیگران رایش در مورد زندانیان تغییر نمیکند چون عجز و لابه ها زندگی روزمره اوست. خلاصه اینکه این فیلم بی نظیر در سکانس آخر نابود میشود.
اما چند نکته در مورد صحنه و لباس. نشانهای روی لباس کارکنان زندان اشتباه است مثلا رییس زندان نشان ستاد دارد حتی امروز هم یک سرگرد بعید است که دوره ستاد ببیند بخصوص در نیروی انتظامی یا شهربانی آن موقع رنگ خودورهای شهربانی هم خاکی نبوده
بیننده
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۸/۰۴/۲۶
فیلم زیاد خوب نبود کسل کننده با بازیگرای تکراری.....
شیرین صفوی
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۵۶ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۶
نوید محمد زاده جوان بسیار با استعداد مهربان و مردمی هست و به جرات میتوانم بگویم یک پدیده در سینمای ایران هست ، پدیده ای با یک چهره معمولی و بی عیب نگاهی جذاب و بازی های قوی که کاملا مخاطب با آن ارتباط پیدا میکنه ، نه چشمان رنگی داره نه شبیه فلان هنرپیشه خارجی است نه کپی بردار کسی است خودش هست و خودش متفاوت در تکرار، اشتباه نشود تکراری نیست ، تکرار ها را متفاوت بازی میکند ، مثلا شخصیت عاصی او در لانتوری متفاوت با متری شش ونیم و متفاوت با ابد و یک روز است حتی آرامش او هم متفاوت است آفرین و احسنت به کارگردانهای خوش ساخت و خوش سلیقه و آفرین بر نوید محمد زاده عزیز
ازاد
Switzerland
۰۲:۵۹ - ۱۳۹۸/۰۸/۱۷
یک کلیشه به تمام معنی!چند بار با چنین داستانی در فیلمهای پلیسی و جنایی مواجه شدیم؟هرچقدر هم نوید می خواست فیلم رو از رکود در بیاره بازهم نتوانست!یک رابطه بسیار سطحی عاشقانه یک سرگرد کارکشته رو مجبور به نقص قانون کنه!!پریناز ایزدیار یک ماست تمام عیار بود !پرواز ان هواپیمای بوئینگ پیشرفته رو دران نقطه دور افتاده نتوانستم هضم کنم!واقعا اگه حتی به فکر تقلید از شائوشنگ بوده باشن .....
تماشاگر ساده
Iran, Islamic Republic of
۲۱:۵۰ - ۱۳۹۸/۰۸/۲۳
ایراد اولی که تو این فیلم میبینم خونسردی بیش از حد زندانبان بعد از اطلاع از فرار یک زندانیه وقتی که دنبال گشتنبرای پیدا کردن زندانیه با ورود مددکار زن آب دهن به ابرو میزنه و انگار اصلا هیچ مساله مهمی اتفاق نیفتاده حتی اگه فرض کنیم که این خونسردی ابتدایی برای اینه که فکرمیکنه به زودی فراری رو گیر میندازه پس چرا وقتی که تقریبا به اندازه کافی همه سوراخ سنبه هارو دنبالش گشتند و فراری پیدا نمیشه باز هم همچنان زندانبان به رفتار خونسردانه اش کنترل داره و انگار نه انگار که ترفیع مقامش و از اون مهمتر تمام حیثیتش الان زیر سواله این خونسردی حتی در جایی که زندانبان ترانه از بلندگوهای زندان پخش میکنه بیشتر به بی خیالی نزدیک میشه که با مشکل حاد زندانبان در تناقضه.
اشکال دیگه داستان حضور بی دلیل مددکار زن در کنار زندانبان در اکثر صحنه ها و مخصوصا در جایی که زندانبان و مامورینش در حال گشتن سوراخ سنبه های زندان هستند چه جوری میشه در یک سیستم امنیتی ،بودن یک شخص نا مربوط رو توجیه کرد اونم در جریان جستجو در یک مکان امنیتی که معمولا ورود افراد متفرقه در جای جای اون اکیدا ممنوع باید باشد.
مشکل دیگه ضعف اقتدار زندانبان نسبت به زیر دستانش و شخصیتهای فرعی دیگه است حتی یک پرخاش و یا توپ و تشر کوچک هم نداره که این در تضاد با شخصیت یک زندانبانه برای توجیه این ایراد شاید گفته بشه که این آدم ذاتا مهربانه و در ظاهر خشنه همونطور که در دیالوگ مددکار گفته میشه ولی ما این خشونت ظاهری رو یا اصلا نمیبینیم یا خیلی کمرنگ.
چند صحنه غیر قابل توجیه دیگه هم باز هست مثل گیر افتادن مصنوعی زندانبان در سلول و غیب شدن همه نفراتش در اون لحظه و از اون بدتر نجاتش که به نظر میرسه با ضربه بدن قفل درب زندان رو شکسته باشه یا یه چیزی تو این مایه ها و باز هم صحنه دیگه گم شدن یا بهتر بگم گم کردن یه بچه بین اون همه نگهبان زندان .
ریحانه
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۴۵ - ۱۳۹۸/۰۹/۰۸
این فیلم خیلی از سینمای پوچ و کلیشه ای ایران جلوتره .یک فیلم نامه و موضوع متفاوت با موسیقی متن عالی و فضاسازی بی نظیر .چطور میتونید بگید این فیلم تکراریه ! بعد از فیلم چهارشنبه سوری اصغر فرهادی تا الان تم همه فیلم های ایرانی موضاعات اجتماعی بخصوص خیانت!! هست بی خیالم نمیشن هی میسازن و بدتر گند میزنن . این فیلم یکم منو امیدوار کرد به سینمای ایران .خبری از خیانت نبود خبری از کتک کاری زن و شوهر نبود خبری از پایان باز و بی معنی نبود .واقعا خستگی از تن آدم بیرون میکنه
فرید (امارات)
United Arab Emirates
۰۹:۵۷ - ۱۳۹۸/۰۹/۰۹
دیروز این فبلم رو دیدم و تا هنوز بهش فکر میکنم!
فیلمنامه پربار و گیرا، بازیگری درخشان دو بازیگر اصلی، فیلمبرداری و صحنه های بکر و چشم نواز ... و دست آخر کارگردانی بی همتا برای
دومین فیلم یک کارگردان.. تنها میتونم بگم محشر بود !
دست مریزاد به همه دست اندرکاران فیلم..
امیدوارم شاهد دریافت جوایز گوناگون داخلی و خارجی باشیم ..
هاله
Iran, Islamic Republic of
۰۱:۲۰ - ۱۳۹۸/۱۰/۲۰
واقعا؟؟؟؟؟؟؟
صبا
Netherlands
۲۰:۰۲ - ۱۳۹۸/۰۹/۰۹
نمیخوام اغراق کنم یا حرص بعضی ها رو در بیارم ولی بازی نوید محمد زاده عالی بود بنحویکه همون صحنه اول فیلم تا چهرشو دیدم تونستم حدس بزنم که این یک زندانبان مهربانه (خوب میدونه حالات و حرکاتشو چطوری تنظیم کنه )، موضوع فیلم رو دوست داشتم و تاثیر گزارترین سکانس سکانس آخر فیلم، که باعث شد تموم عقده هایی که تو این سال ها از مرگ جان کافی ه بیگناه در فیلم مسیر سبز داشتم با زنده موندن احمد سرخپوست جبران بشه :) . در کل همچین اثراتی توی سینمای ایران آدمو امیدوار میکنه. و نقد خوبی بود که گفته بودن همه چیز خیلی ساده و واضح بود انقدر بدم میومد که مثلا سکانس آخر تو ذهن نعمت تصور میشد که احمدو از توی مخفیگاهش میکشه بیرون کتکش میزنه و کشون کشون میبره و مام باورمون میشد و بعد یهو نعمت به خودش میادو تصمیم میگیره بزاره احمد بره (خدارو شکر که از این حرکتا نزد نویسنده عزیزیمون) او نایی که میگن برین فیلمای خارجی رو ببینین درست میگن سریال ها و فیلمای اونا عالین ولی وقتی ما میگیم فیلم خوبی بود یعنی توی سینمای ایران فیلم خوبی بود هرچند فیلمای خارجیم همشون عالی نیستن که ، در کل خیلی پسندیدم و توصیه میکنم دوستان ببینن
آریا
Iran, Islamic Republic of
۰۱:۱۳ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۰
می توانم بگویم صرفا فیلم خوش ساختی بود. اما متاسفانه خالی از داستانی دقیق و قوی بود. هنگامی که فیلم به آخر می رسد، تازه بیننده متوجه می شود چیزی دستگیرش نشده! صحنه ها و سکانس های زیادی که ظاهرا برای پر کردن زمان فیلم بوده و هیچ کارکرد عملی ندارد. در واقع بود و نبودشان هیچ تاثیری ندارد و به پیشبرد ماجرا کمکی نمی کند. به عنوان مثال، گم شدن غیر منطقی دختر بچه در زندان، چه کمکی به داستان می کرد؟ یا قورباغه ای که به پایش پیغامی بسته بودند؟ در کل داستان فیلم، نقطه عطف جذابی داشت که با داستان بسیار ساده، منتهی به نقطه اوج ساده شد. و در نهایت بیننده احساس می کنه اتفاق خاصی رخ نداده است!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۸/۱۰/۰۷
اتفاقا داستان بسیار قوی ای داشت. با جزییات درست و با ستایش قهرمانی برندگان به ظاهر بازنده. فیلمی در ستایش اخلاق بدون دادان شعارهای اخلاقی
محمد
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۰۱ - ۱۳۹۸/۱۲/۱۷
کاملا موافقم. فیلمنامه آبکی بود و داستان باور کردنی نبود. داستان عاشقانه هم معلوم نشد از کجا آمد که سرگرد رو مجاب کرد قهرمان اخلاق و بی قانونی بشه
داود
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۰۴ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۲
من نمیفهمم دوستانی که فیلم رو نشستن با تخمه و قلیون دیدن، چطور انقدر موشکافانه راجبه فیلم نظر میدن. زندان بان، بارها بخاطر به خطر افتادن موقعیتش عصبانی و نگران نشان داد، و آخر فیلم که احمدسرخ‌پوست رو گذاشت بره، بخاطر اتفاقاتی در طول فیلم بود، تلاش مددکار برای فراری دادن احمد، و همچنین شهادت هم‌ولایتی احمد در بی‌گناه بودن اون.
ازاده
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۴۸ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۲
فیلم به نظرم بیشتر سمبلیک بود، و خیلی زیبا. اینکه اخر کار نعمت حاضر به فراری دادن زندانی شد بیشتر به این دلیل بود که حکمش رو گرفته بود و نبودن زندانی اعدامی رو هم میشد اینجور نشون داد که زیر اوار مرده پس یک بازی برد برد انجام میشد ، نه اینکه تحت تاثیر عشوه گری مددکار زندان باشه و نه تحتتاثیر ندای وجدانش
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۳۹ - ۱۳۹۸/۱۰/۰۷
حکمش رو هم که گرفته باشه باش می تونه منتظر خدمت بشه.
ناشناس
United States
۰۹:۲۱ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۶
فیلم بسیار عالی و باعث افتخار سینمای ایران بود.دست مریزاد.بعد از مدتها مبهوت یک فیلم ایرانی شدم
سید
Denmark
۰۲:۲۳ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۷
بعنوان یه بیننده عادی نه کارشناس سینما باید بگم که لذت بردم از دیدن فیلم مخصوصا بازی خوب اقای محمدزاده وهمچنین موضوع فیلم که حداقل واسه سینمای ایران موضوع جدیدی بود دم کارگردانش گرم
زهرا
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۵۵ - ۱۳۹۸/۱۰/۰۱
من موندم که احمد سرخ پوست واکس لازم داشته برا فرار. چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ببینام
United Kingdom
۲۱:۲۳ - ۱۳۹۸/۱۰/۰۵
-دوجای فیلم خیلی قشنگه : یکی سکانسی که همه زندان رو رها میکنن سوار ماشینا میشن و میان پشت تپه ها و از دور با دوربین نیگا میکنن ... و توی دوربین سرخپوستو میبینن.!!.. یکی هم سکنس پایان فیلم...خیلی خوشحالم ... این فیلم مایه ی ابروی سینمای حال حاضر ایرانه.... مدتهاس فیلمای آبدوغ خیاری میسازن....کارگردانای شاخص قدیم هم که دیگه بیحالن...واقعن تبریک میگم...
123
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۲۷ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۱
فیلم نامه خوب و انتخاب بازیگران منطبق با کارکترها فیلم در برخی از جزئیات کم کاری کرده وی پردازش بیش حد نیز موجب طولانی تر و کسل کننده تر فیلم میشد ، درباره سکانس اخر واقعا میشد بهتر از اینها کار کرد ولی در کل از نظر کیفی بسیار برتر از سینمای ایران بود
مریم
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۴۹ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۵
سبک فیلم کاملا متفاوت با فیلم های ایرانی بود . صحنه های پر نور و فضای زیبای فیلم عالی بود .
سینا
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۱۹ - ۱۳۹۸/۱۲/۱۲
خوب بود.فکر می کنم از روی یک فیلم خارجی کپی شده بود باز خوب بود
سینا
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۱۹ - ۱۳۹۸/۱۲/۱۲
خوب بود.فکر می کنم از روی یک فیلم خارجی کپی شده بود باز خوب بود
بهروز
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۴۵ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
فیلمی عالی است ولی از این بهتر هم می توانست باشد.
فرشته
Iran, Islamic Republic of
۰۲:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۴
جالب بود.داستان قشنگی داشت
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین