
این رسانهها با این شگرد ازیکطرف سببساز اشتیاق هرچه بیشتر مخاطبان خود به پیگیری موضوع شدند و از سوی دیگر، فشارهای بینالمللی را بر مقامها و نهادهای آمریکا چون کاخ سفید، کنگره و سنا و مسئولان کشورهای اروپایی تشدید کردند که درنتیجه این فشارها بود که ریاض تسلیم شد و اذعان کرد که خاشقجی در داخل کنسولگری عربستان در استانبول به قتل رسیده است. البته، این رسانهها همچنان به اعمال فشارهای خود بر ریاض ادامه میدهند.
جلال چراغی*؛ بسیاری از تحلیلگران و اصحاب رسانه بیهیچگمانی، افشاگری پرونده قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد عربستان سعودی، را در کنسولگری این کشور در شهر استانبول ترکیه، مدیون عملکرد هوشمندانه و حرفهای شبکه تلویزیونی الجزیره قطر و رسانههای ترکیه و البته، برخی رسانههای جهان میدانند.
نکتهی حائز اهمیت دراینباره این است که به نظر میرسد رسانههای ترکیه دراینباره، با هدایت شبکه الجزیره قطر عمل کردند و، درنتیجه، به فرجام مطلوب و موردنظر خود نیز رسیدند. درواقع، شبکه الجزیره در این ماجرا، بار دیگر در کانون توجههای جهانی و منطقهای قرار گرفت و توانست برتری خود را بر رسانههای دیگر به اثبات برساند و الگویی از یک رسانهی تبلیغی بسیار مهم و هوشمند را به افکار عمومی منطقهای و فرامنطقهای ارائه کند.
اگر شبکه الجزیره از همان روزهای نخستِ ناپدید شدن جمال خاشقجی، بهطور همهجانبه و تمامعیار وارد این هماوردی رسانهای در برابر عربستان سعودی نمیشد، چهبسا، پرونده خاشقجی، سرانجامی نافرجام پیدا میکرد و عربستان میتوانست مانند پروندهی اعدام ناجوانمردانهی شیخ نمر باقرالنمر- روحانی شیعه که آلسعود او را به جرم انتقاد و اعتراض مسالمتآمیز در دوم ژانویه سال 2016 اعدام کرد- بهراحتی با بهرهبرداری از این موضوع، بار دیگر جای ظالم و مظلوم را عوض و بار دیگر خود را داعیه و مدافع حقوق بشر معرفی میکرد، اما عملکرد حرفهای شبکه الجزیره در این ماجرا، که تأثیر رسانههای عربستان را بهمحاق برد و هدایت خط تبلیغی رسانههای ترکیه را نیز بهدست گرفت، ریاض را ناچار کرد که برخلاف مواضع قبلیاش مبنی بر اینکه جمال خاشقجی از کنسولگری خارج شده است، به قتل او اذعان و اعتراف کند که وی در داخل کنسولگری به قتل رسیده است.
پس از انتشار خبر قتل خاشقجی در کنسولگری عربستان سعودی، الجزیره با استفاده از گونههای گوناگون مؤلفههای مرسوم در جنگهای روانی، ابتکار عمل را بهدست گرفت و مقامهای ترکیه نیز با کمک حمایت تبلیغی الجزیره توانستند در این پرونده هوشمندانه عمل کنند و عرصه را بر رسانههای عربستان سعودی چون شبکههای «العربیه» و رسانههای اماراتی چون «اسکای نیوز عربی» و مطبوعات مهم آنها چون «الشرق الاوسط» و «الحیات» تنگ کنند.
برآیند پوشش حرفهای و تمامعیار شبکه الجزیره، سبب شد که افکار عمومی غرب از ابعاد وحشتناک این قتل فجیع آگاه شوند و، درنتیجه، رسانههای غربی نیز برای تغذیه اشتیاق مخاطبان خود، به دنبالهروی از الجزیره پرداخته و به پوشش شبانهروزی این رخداد بیسابقه و البته فجیع و غیرانسانی پرداختند.
نکته دیگر درباره رسانههای اردوگاه قطر و ترکیه این است که این رسانهها توانستند، با هماهنگی و همراهی مسئولان ترکیه، با کاربست تاکتیک «قطرهچکانی» اطلاعات و جزئیات این پرونده را بهصورت اندکاندک و طی زمانهای مختلف و بهصورت سریالی افشا کنند و به این وسیله حساسیت مخاطبان را بیشتر برانگیخته و موضوع را همچنان بهعنوان موضوع نخست خبری در سطح جهان و منطقه نگه دارند.
این رسانهها با این شگرد ازیکطرف سببساز اشتیاق هرچه بیشتر مخاطبان خود به پیگیری موضوع شدند و از سوی دیگر، فشارهای بینالمللی را بر مقامها و نهادهای آمریکا چون کاخ سفید، کنگره و سنا و مسئولان کشورهای اروپایی تشدید کردند که درنتیجه این فشارها بود که ریاض تسلیم شد و اذعان کرد که خاشقجی در داخل کنسولگری عربستان در استانبول به قتل رسیده است. البته، این رسانهها همچنان به اعمال فشارهای خود بر ریاض ادامه میدهند.
نکتهی انتقادی شایانِ اشاره دربارهی عملکرد شبکه الجزیره، اما این است که این شبکه در حالی در پرونده قتل جمال خاشقجی، رسانهها و بهتبع آن حاکمیت سیاسی عربستان سعودی را بهزانو درآورد و از حقیقت قتل ناجوانمردانهی او به دستور رسمی دربار عربستان سعودی پرده برداشت و طشت رسوایی این جنایت عربستان را نهیب و فریاد زد که این رسانه اما - متأسفانه- طی سالهای اخیر دربارهی پروندههای مشابه چون اعدام وحشیانهی شیخ نمر باقرالنمر در عربستان سعودی، کودک کشی آل سعود در یمن، جنایتها و وحشیگریهای گروه تکفیری- صهیونیستی داعش، که برآمده از سیاستهای عربستان سعودی در منطقه بود، قتل فجیع و نانجیبانه شیخ «حسن محمد شحاته» مدرس دانشگاه الازهر قاهره و از رهبران شیعه سکوت اختیار کرد. شیخ شحاته تیرماه سال ۱۳۹۲ در حال رفتن به جشن میلاد امام زمان (عج) بود که به همراه سه پسرش و برخی از هوادارانش به طرز وحشیانه و ناجوانمردانهی به قتل رسید و پیکرش مورد تعرض و توهین قرار گرفت.
الجزیره همچنین، درباره تسلط گروه تکفیری- صهیونیستی داعش بر بخشهایی از سوریه و عراق، با کاربست مؤلفههای زبانی و تعبیرهای مثبتی چون «دولت اسلامی» و «دولت اسلامی در شام و عراق» درصدد برجستهسازی این گروه جنایتکار برآمد که این گونه مواضع آن البته، سبب خدشه وارد شدن به جایگاه و اعتبارش شد، اما امید است که این شبکه در رویکردهای تبلیغی آینده خود در جهت دفاع از آرمانهای ملتهای منطقه و افشای ظلم و ستم از آنها گام بردارد و جایگاه خود را هرچه بیشتر در اذهان مخاطبان تقویت کند.
*روزنامهنگار و پژوهشگر امور رسانه