فرارو- یک فعال اصلاحطلب گفت: «برخی رسانهها و فعالان سیاسی و حتی کاربران شبکههای اجتماعی سعی داشتند القا کنند که همه اصلاحطلبان مخالف رفتن آقای افشانی بودند و سعی داشتند با استفساریه و روشهای دیگر، ایشان را حفظ کنند، صحت ندارد. اکثریت اتفاقا با وجود تاکید بر ضعفهای این قانون و تکانه سوم در شهرداری تهران، معتقد بودند که لزومی ندارد در برابر آن مقاومتی صورت بگیرد و باید تسلیم قانون شویم. اگر رسانهها حق مطلب را ادا کنند و یک تمایزی میان مخالفان و موافقان ماندن آقای افشانی قائل میشدند و به این نکته اشاره میکردند که این ماجرا صرفا به خواست تعداد کمی از اصلاحطلبان بوده و نباید آن را به حساب تمام جریان اصلاحات گذاشت، قطعا این جو منفی علیه اصلاحطلبان طی این مدت اخیر به راه نمیافتاد.»
یکی از ماجراهایی که این اواخر مورد توجه و انتقاد بسیاری از فعالان سیاسی و کاربران شبکعههای اجتماعی قرار گرفت، مسئله ماندن یا رفتن محمدعلی افشانی از شهرداری تهران بود. زیرا با توجه به ابلاغ قانون منع به کارگیری بازنشستگان به عقیده اکثریت، شهردار تهران نیز مشمول آن میشد اما در این میان برخی اصلاحطلبان سعی داشتند با طرح
استفساریه و لابی در مجلس مانع از این اتفاق شوند و این زمینه ساز انتقادهای بسیاری به جریان اصلاحات شد.
در همین خصوص عبدالله ناصری عضو شورای مشورتی سیدمحمد خاتمی در
گفتگو با فرارو عنوان کرد: «اول باید به این نکته اشاره کنم که من بسیار خوشحال شدم که استفساریه در خصوص شهردار تهران رای نیاورد. نکته دیگر این است که طی جلساتی که با بزرگان جریان اصلاحات یا همان هسته سختی که آقای حجاریان مطرح کرده بودند، برگزار شد، همه این عزیزان به دو نکته تاکید داشتند. اول این بود که معتقد بودند قانون منع به کارگیری بازنشستگان حتما شامل شهرداران و شهردار تهران میشود. نکته دیگر ناراحتی و گلایه این بزرگان در خصوص برخی از اعضای شورای شهر و شخص آقای افشانی بود که اصرار داشتند ایشان را از این قانون مستثنی کنند و پیگیر این ماجرا بودند.»
بیشتر بخوانید: شهردار تهران رفتنی شد
وی ادامه داد: «بنابراین میخواهم بگویم که تمامی بزرگان جریان اصلاحات با ادامه حضور آقای افشانی با توجه به قانون جدید و پیگیری اعضای شورای شهر برای لابی در مجلس و استفساریه، کاملا مخالف بودند؛ لذا اصلا اینگونه نبود که تمام جریان اصلاحات پیگیر استفساریه باشند و این تنها از سوی چند تن از اعضای شورای شهر انجام میشد و نه منطق سیاسی داشت و نه رفتاری. البته همه در این مسئله که خب طی یک سال گذشته آقای افشانی دومین شهرداری است که کنار میروند و این میتواند شهرداری تهران را با مشکلاتی در خصوص ارائه خدمات و خدمت رسانی کند، اما همه شخصیتهای برجسته موافق تبعیت از قانون بودند. البته ما همچنان معتقدیم که این قانون ضعفهایی دارد و نباید اینگونه به تصویب میرسید، ولی با توجه به ابلاغ آن، دیگر پیگیری در خصوص ماندن آقای افشانی وجاهت قانونی و اخلاقی ندارد.»
او در پاسخ به این سوال که چه کسانی موافق و مخالف رفتن محمدعلی افشانی از شهرداری تهران بودند، گفت: «بند از اسم بردن این افراد معذورم، اما میخواهم بگویم اینکه برخی رسانهها و فعالان سیاسی و حتی کاربران شبکههای اجتماعی سعی داشتند القا کنند که همه اصلاحطلبان مخالف رفتن آقای افشانی بودند و سعی داشتند با استفساریه و روشهای دیگر، ایشان را حفظ کنند، صحت ندارد. اکثریت اتفاقا با وجود تاکید بر ضعفهای این قانون و تکانه سوم در شهرداری تهران، معتقد بودند که لزومی ندارد در برابر آن مقاومتی صورت بگیرد و باید تسلیم قانون شویم.»
این استاد دانشگاه افزود: «در اینجا من یک گلایه هم از رسانهها دارم. اگر رسانهها حق مطلب را ادا کنند و یک تمایزی میان مخالفان و موافقان ماندن آقای افشانی قائل میشدند و به این نکته اشاره میکردند که این ماجرا صرفا به خواست تعداد کمی از اصلاحطلبان بوده و نباید آن را به حساب تمام جریان اصلاحات گذاشت، قطعا این جو منفی علیه اصلاحطلبان طی این مدت اخیر به راه نمیافتاد. یعنی حتی اگر اکثریت اعضای شورای شهر هم اصرار به ماندن آقای افشانی داشتند هم نباید آن را به پای تمام جریان اصلاحات میگذاشتند. در این میان باید در نظر داشت که این هسته سخت نمیتوانند چنینی توصیههایی به اعضای شورای شهر یا شخص آقای افشانی کنند که مثلا در خصوص این مسئله یا مسائل دیگر چگونه عمل کنند.»
وی تصریح کرد: «البته قبول دارم که این از جمله خلاءهایی است که همیشه اصلاحطلبان و تمام سیاسیون بر آن تاکید داشتند که ما هم وزن کنشگری سیاسی خود و کنشگری اصلاحطلبانه خود، منش اصلاحطلبی و اصلاحگری را ترویج نکرده ایم؛ لذا در چنین شرایطی بزرگان اصلاحات یا احزاب صرفا میتوانند نظر خود را اعلام کنند و نمیتوانند مثلا اعضای شورای شهر را تحت فشار قرار دهند و مجبور کنند که چه کاری انجام دهند و چه کاری انجام ندهند. اما در بخش نظرات من این را با قاطعیت و اطمینان کامل عرض میکنم که اکثر اصلاحطلبان تاکید داشتند که باید آقای افشانی کنار بروند و تعداد اندکی نظر متفاوتی داشتند.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی تاکید کرد: «گفتمان اصلاحطلبی، گفتمانی است که هم در همان هسته سخت و رهبری آن و هم در میان احزاب تاثیرگذار آن، تاکید داشتند که در جامعه ترویج پیدا کند. این در خصوص جریان اصولگرا و تمامی جریانهای سیاسی هم صدق میکند و هیچ مکانیزمی نمیتوان پیدا کرد که مانند احزاب عمل کنند. زیرا مثلا در احزاب زمان عضوگیری، طبق اساسنامه و مرامنامه شرایطی را قائل میشوند و اینگونه میتوانند اعضا را مدیریت کنند. اما برای همراه شدن با یک گفتمان سیاسی و فراگیری مثل اصلاحات، نمیتوان ساختاری در نظر گرفت که مشخص کنیم فلان شخص اصلاحطلب نیست و دیگری اصلاحطلب محسوب میشود. اما به نظر من جامعه مدنی الان به آن بلوغی رسیده است که این درک و تشخصی را داشته باشد که افراد وفادار به اصلاحات را از سایرین تشخیص بدهد.»
ناصری در پاسخ به این سوال که آیا بعد از این عملکردهای بحث برانگیز در شورای شهر و مجلس، آیا اصلاحطلبان برنامهای برای تصمیمگیری بهتر و انتخاب افراد اصلاحطلب در انتخابات مجلس دارند یا خیر، گفت: «این مسئله جزو وظایف شورای عالی سیاستگذاری و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است و تا جایی که من در جریان هستند، جلساتی در این باره برگزار کرده اند و به دنبال تدوین راهکارهایی هستند که در انتخابات بعدی افراد بهتری که منش اصلاحطلبانه تری داشته باشند، انتخاب شودند و قطعا این قبیل اقدامات و عملکردهای اعضای شورای شهر یا مجلس، مورد توجه قرار خواهد گرفت.»