
در هفته گذشته هم رشیدپور با تبعات برنامهاش دست به گریبان بوده و هم علی ضیا. تلویزیون ثابت کرده پای برنامههای مورد نظرش میایستد و کوتاه نمیآید. حتی-و بویژه- اگر این برنامهها بیست و سی و برنامههای سیاسی و رادیکالی باشد که اهداف خاص و بعضا مخرب را دنبال میکند.
سیامک رحمانی در شهروند نوشت: این که ممکن است آتش ماجرای علی ولیخانی دامن علی ضیا را بگیرد و برنامه فرمول یک با مشکل پخش مواجه شود، خبر نگران کنندهای است. پیگیری مراجع قضائی قابل تقدیر است. این که به موقع دارند واکنش نشان میدهند و به مردم این پالس مثبت را میفرستند که کسی نمیتواند از احساساتشان سوءاستفاده کند و حتی اگر به اشتباه و برای امر خیر هزینهای کنند، نهادهای قانونی ناظر و پیگیرند و اموال مردم حیف و میل نخواهد شد. اما این که یک برنامه از سیما بابت این ماجرا جریمه شود، عادلانه به نظر نمیرسد.
ماجرای آقای ولیخانی را لابد همه میدانند. پدری با لهجه شیرین ترکی که در شبکه زنجان دیده شد و بعد به برنامه فرمولیک آمد و مقابل علی ضیا نشست. مرد مهربانی که از مشکلات فرزندش گفت و از مردم درخواست همدلی داشت و از شرایط اقتصادی و شرایط سختی که برای بیماران به وجود میآورد گلایه کرد. در همان لحظه پخش زنده برنامه میشد حدس زد که لحن خودمانی و صادقانه آقای ولیخانی و چشمهای ترش دل مردم را نرم خواهد کرد و کرد.
چه بغضهایی که پای گیرندهها و بعدتر در بازتاب ماجرا در فضای ماجرا شکست و چه کمکهایی که روانه حساب ولیخانی کوچک شد. شاید اشتباه از بچههای برنامه فرمول یک بوده که هیجانزده شدهاند و بیگدار به آب زدهاند. آنچه بعدتر موسسه محک و انجمن بیماریان کلیوی گفتند نشان داد صحبتهای آقای ولیخانی در مورد عمل کلیه و بیماری فرزندش دقیق نبوده.
حالا یا در بیان موضوع قصور کرده، یا وسوسه شده که مطالب خلافی بر زبان بیاورد یا آنگونه که همسرش میگوید نتوانسته منظورش را به زبان فارسی درست بیان کند. هرچه باشد، مردم دچار سوءتفاهم شدهاند و کمکها را روانه حساب شخصی پسر ولیخانی کردهاند و مشکل درست شده. حالا حساب از طرف مراجع قضائی مسدود شده تا تکلیف کمکها روشن شود. علی ضیا میگوید خودش پیشقدم شده تا نهادهای نظارتی وارد عمل شوند.
میگوید خودش خواسته تا حساب بسته شود. اما هرچه هست جرم و کوتاهی برنامه در به وجود آمدن این شرایط آنقدر نیست که منجر به برخورد شدید یا احیانا تعطیلی فرمولیک شود. برنامهای که مطمئنا زمینهساز یکی از گافهای سازمان در این اواخر شده، اما برنامهسازی، وقتی که قرار است سرعت عمل به خرج دهد و مخاطب جذب کند، ممکن است چنین هزینههای ناگزیری هم داشته باشد. چیزی که صدا و سیما چندان با آن آشنا نیست.
رقابت چند برنامه پربیننده مثل «حالا خورشید» و «فرمول یک» اگرچه توانسته کمی تلویزیون را از رخوت بیرون بیاورد و گرم کند اما بیدردسر نبوده. در هفته گذشته هم رشیدپور با تبعات برنامهاش دست به گریبان بوده و هم علی ضیا. تلویزیون ثابت کرده پای برنامههای مورد نظرش میایستد و کوتاه نمیآید. حتی-و بویژه- اگر این برنامهها بیست و سی و برنامههای سیاسی و رادیکالی باشد که اهداف خاص و بعضا مخرب را دنبال میکند.
اما جایی که پای برنامههای پرمخاطب وسط بوده، مدیران دلشان نلرزیده. آنقدر که به راحتی بتوانند قید عادل و نود را بزنند. رشیدپور در این مخمصه همیشه نگران فشارهای بیرون از سازمان بوده. حالا هم ممکن است صابونی به تن علی ضیا بخورد که پیش از این به تن خیلیها خورده.
از فرزاد حسنی و آزاده نامداری تا فهرستی طولانی از مجریان درست و درمان رسانه ملی. مجریها و برنامهسازان تلویزیون باید حرفهایتر باشند و حواسشان باشد که در دام مهمانان و حرفهایشان نیفتند. اما صداوسیما هم میتواند بیشتر پای سرمایههایش بایستد.