از رابين‌هودهای ايراني تا رابين‌هود ایتالیایی

ماجرای معروف رابین‌هودها از ایتالیا تا ایران خبرساز شد. رابین‌هودهایی که برای کمک و کار خیر با خلاف کردن خود را به خطر انداختند،کارنامه سیاه قضائی برای خودشان درست کردند بدون اینکه به سرنوشت کارشان فکر کنند. ٣ پسر در ایران و یک رئیس بانک در ایتالیا مردانی بودند که لقب رابین را برای خود انتخاب کردند. انگیزه ٣ پسرجوان از سرقت‌های نوعدوستانه‌شان خرید جهیزیه یک دختر دم‌بخت بود تا به دوست دامادشان کمک کنند.

به گزارش شهروند، ماجرای این پرونده یکشنبه گذشته پیش‌روی پلیس قرار گرفت. مرد جوان از سه پسر دزد شکایت کرد. او درباره توضیح ماجرا به ماموران گفت: «به عنوان مسافر سوار خودروی پراید شدم. دو پسرجوان به همراه راننده در این خودرو حضور داشتند. بعد از طی مسافتی راننده تغییر مسیر داد و وقتی اعتراض کردم، ناگهان دو سرنشین دیگر با چاقو و قمه مرا تهدید کردند. آنها با همین تهدیدها مرا ساکت نگه داشته و تمام پول و گوشی تلفن‌همراهم را سرقت کردند. بعد از آن‌هم مرا کنار بزرگراه رها کردند.»

با شکایت این مرد موضوع در دستور کار ماموران پلیس قرار گرفت و تلاش در رابطه با دستگیری متهمان آغاز شد. این درحالی بود که هنگام تحقیقات روی این پرونده، شکایت‌های مشابه دیگری در اطراف تهران هم مطرح شد. در بررسی این شکایت‌ها مشخص شد که سه پسرجوان مسافران را سوار خودرویشان کرده و در راه با تهدید چاقو و قمه دست به دزدی می‌زدند.

بنابراین تجسس‌ها بیشتر شد و درنهایت هم سرنشینان خودروی پراید دستگیر شدند. متهمان در بازجویی‌ها به زورگیری از مسافران اعتراف کردند و درباره انگیزه‌شان گفتند که قصد انجام کار خیر داشته‌اند. یکی از متهمان در بازجویی‌ها گفت: «یکی از همدستانم که دوست صمیمی ماست، قرار بود ازدواج کند. او یک روز به سراغ ما آمد و گفت که یکی از شرط‌های ازدواج با دختر مورد علاقه‌اش خرید فرش دستباف است. دوستم پولی برای تهیه این فرش نداشت. دوستم می‌گفت زمانی‌ که این شرط را قبول کردم، فرش دستباف ١٠‌میلیون تومان بود، اما الان ٥٠‌میلیون تومان شده است. او خیلی ناراحت بود. برای همین تصمیم گرفتیم به او کمک کنیم. ما هیچ‌وقت در زندگیمان دست به خلاف نزده بودیم، اما برای تهیه پول فرش تصمیم به دزدی گرفتیم تا دوستم بتواند ازدواج کند.»

با اعتراف سارقان، این رابین‌هودهای ایرانی روانه بازداشتگاه شدند تا تحقیقات درباره این پرونده از سوی پلیس ادامه یابد.

رابین‌هود ایتالیایی
این درحالی است که رابین‌هود ایتالیایی توانست به خاطر نیت خیرش از مجازات زندان رهایی یابد. این سارق ایتالیایی، برای کمک به نیازمندان از حساب ثروتمندان پول برداشت کرد تا بتواند به نیازمندان کمک کند. او بعد از جلسه دادگاه توانست از زندانی‌شدن رهایی پیدا کند.

ماجرای افسانه‌ای گیلبرت اسکیرا در بحران مالی ‌سال ۲۰۰۹ شروع شد. «گیلبرتو اسکیرا» که رئیس بانک فورنی دی اسپورا، شهرستانی کوچک و کوهستانی در ایتالیا بود، طی ٧‌سال حدود یک‌میلیون پوند از حساب مشتریان پولدار دزدیده و به‌عنوان وام به حساب نیازمندان واریز کرده بود.

«گیلبرتو اسکیرا» این مبلغ را از حساب مشتریان پولدار برداشت و به حساب کسانی که نمی‌توانستند وام دریافت کنند، واریز می‌کرد تا بتوانند واجد شرایط دریافت وام بشوند. این بانکدار حتی یک پنی هم به جیب خود نمی‌ریخت. در آن‌سال یکی از ساکنان شهر برای دریافت وام به او رجوع کرد اما واجد شرایط لازم نبود و اسکیرا تصمیم گرفت از موجودی پولدارها بردارد.

گیلبرتو اسکیرا درباره جرمش گفت: «من همیشه فکر می‌کردم که وظیفه ما فقط حفظ پس‌انداز مشتریان پولدار نیست بلکه باید به نیازمندان هم کمک کنیم.»

گیلبرتو اسکیرا به دوسال زندان محکوم شد ولی با توجه به اینکه قبلا سابقه ارتکاب جرم نداشت و مدت حبس او کوتاه بود، طبق قوانین ایتالیا از رفتن به زندان معاف شد.

اما این ماجرا در این‌جا پایان نیافت. اسکیرا که در بعضی جراید ایتالیا به او «رابین‌هود عصر مدرن» لقب داده شده، هم خانه و هم شغل خود را از دست داد. وکیلش می‌گوید، او فقط می‌خواست به کسانی که نمی‌توانستند به صورت عادی وام دریافت کنند، کمک کند.

اسکیرا به روزنامه لارپوبلیکا گفت: «نظام بانکی حداقل ملاحظات را برای بازنشسته‌ها درنظر می‌گیرد و جوانان را بدون هیچ‌گونه منبعی به حال خود رها می‌کند. بحران مالی معیارها را تغییر داد و اعطای وام نه براساس ارزیابی کلی بلکه بر پایه میزان اطمینان از بازپرداخت وام انجام می‌گیرد که این منبع اطمینان، از موجودی بانکی از طریق کامپیوتر است. من در ازای این کمک‌ها بهای سنگینی پرداخته و فکر نمی‌کنم بار دیگر به اقدام مشابهی دست بزنم.»

مشتریان قدرشناس این رئیس بانک اکثرا وام خود را به‌موقع پرداخت کردند اما بعضی دیگر قادر به بازپرداخت آن نبودند.

وکیل اسکیرا درباره دلیل اقدام او گفت: «اسکیرا به مقامات ایتالیا گفته است که تصور می‌کرد این وام‌ها بازپرداخت می‌شود و به مشتریان اطمینان کرده بود اما بعضی از آنها چنین نکردند و باعث شد که دست او رو شود.»