فرارو- تفاوت در سخنرانی حسن روحانی پیدا بود. رئیس جمهور ایران برای ششمین بار در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی میکرد. سخنانش به قدری منسجم بود که میشد آن را با سخنرانیهای روسای جمهور دیگر مقایسه کرد. او به فاصله چند ساعت بعد از سخنرانی رئیس جمهور جنجالی آمریکا به خروج او از برجام و انتظار برای مذاکره واکنش نشان داد. روحانی گفتگو را رد نکرد، اما گفتگوهای شبیه به گفتگو با رهبر کره شمالی را نیز مورد قبول ندانست. در ادامه دو تحلیلگر مسائل بین الملل سخنان روحانی و دونالد ترامپ را بررسی میکنند. نکتهای که این دو کارشناس سیاست خارجی بر آن تاکید میکنند آرامش کلام روحانی و در مقابل عصبانیت ترامپ در سخنرانی آنهاست.
عصبانیت ترامپ در سخنرانیاش پیدا بود
رحمان قهرمانپور، کارشناس سیاست خارجی در ارتباط با سخنرانی روسای جمهور ایران و آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل به فرارو میگوید: در سخنرانی ترامپ بخش محدودی به ایران اختصاص داشت. روحانی هم بیشتر از آنکه بر روی مساله آمریکا تاکید کند بر مساله برجام تاکید داشت. آنچه ترامپ درباره ایران گفت: در جواب رد ایران به درخواست مذاکره ترامپ ریشه داشت. ترامپ نتوانست عصبانیت خود را از این موضوع پنهان کند و این عصبانیت در سخنرانی او پیدا بود. بحث قبلی او درباره ترجیح ملی گرایی بر جهانی شدن با واکنش منفی مواجه شده بود این نیز بر سخنرانی او سایه انداخت.
قهرمانپور ادامه میدهد: روحانی تلاش کرد سخنرانی آرامی داشته باشد و نشان دهد ایران دنبال افزایش تنش با آمریکا نیست و ترامپ است که تنش را دنبال میکند. او تلاش کرد جامعه جهانی را متقاعد کند که پاسخ منفی ایران به درخواست مذاکره ترامپ پاسخی معقول و نگرانیهای ایران از بابت عهدشکنی احتمالی آمریکا منطقی است. آمریکا از یک توافق چندجانبه بینالمللی خارج شده و لذا ایران نگران این است که اگر دوباره با ترامپ به توافق برسد، توافق عمر زیادی نداشته باشد و ترامپ دوباره وعدههای خود را نقض کند.
روحانی تا حدود قابل توجهی موفق بود
این کارشناس مسائل آمریکا معتقد است روحانی تا حدود قابل توجهی موفق بود. استدلال او که به زبان دیپلماتیک و برای افکار عمومی جهانی قابل پذیرش بود. در مقابل ترامپ هیچ گونه انعطافی نسبت به مواضع قبلی خود نشان نداد و تکرار مواضع قبلی هم به نگرانیهای بین المللی در مورد سیاست خارجی ترامپ دامن زد. با این حال نباید فراموش کنیم واقعیت سیاست بینالملل قدرت است. ممکن است خیلی از کشورها با سیاستهای آمریکا همراهی نداشته باشند، اما به دلیل نیازی که به حمایتهای سیاسی، اقتصادی و مالی آمریکا دارند موضع گیری خود را علنی نمیکنند. آنها به خاطر وابستگی اقتصادی، تکنولوژیک و سیاسی به آمریکا دارند سعی میکنند از آمریکا حمایت کنند حتی اگر رئیس جمهور آمریکا مواضع خیلی تند و افراطی داشته باشد. مثلا میبینیم خیلی از آمریکاییهای لاتین تبار نسبت به مواضع ترامپ ناراحت هستند، اما به دلیل وضعیتی که دارند نمیتوانند ناراحتی خود را ابراز کنند یا حداقل فکر میکنند این ابراز نارضایتی از دولت آمریکا میتواند هزینههایی برای کشورهایشان در بر داشته باشد. این موضوع درباره کره جنوبی، ژاپن و بسیاری از کشورهای آفریقایی نیز صادق است. به این ترتیب اندازه گیری اینکه ایران توانسته کدام کشورها را با خود همراه کند دشوار است.
این کارشناس سیاست خارجی میگوید: آنچه فعلا میتوانیم بر روی آن تاکید کنیم آن است که برنامههای دولت ترامپ در مورد ایران و تحت فشار قرار دادن هیات ایرانی و طراحی یک کمپین ضد ایرانی به آن موفقیتی که انتظار داشتند نرسیده است. آنها میخواستند نشان دهند که طرف ایرانی تمایلی به مذاکره ندارد که آن هم با سخنرانی آقای روحانی تا حدی ناموفق بود.
سخنان روحانی برای غیرایرانیها قابل فهم بود
حسن بهشتی پور، دیگر تحلیلگر مسائل بینالملل نیز به فرارو میگوید: سخنرانی حسن روحانی را نمیتوان با سخنرانیهای قبلی او یا سخنرانیهای روسای جمهور سابق مقایسه کرد چرا که هرکدام از این سخنرانیها متناسب با شرایط روز و مکان خاص ایراد شده اند. اما آنچه سخنرانی اخیر روحانی را از دیگر سخنرانیها متمایز میکند قابل فهم بودن آنها برای افراد غیرایرانی است. شاکله این سخنرانی به گونهای طراحی شده بود که برای مخاطب قابل درک باشد و بتواند پیام ایران را به خوبی منتقل کند. اما اینکه پیام ایران مورد پذیرش قرار میگیرد یا نه موضوع دیگری است که نمیتوانم درباره آن قضاوت کنم. روحانی در این سخنرانی تلاش کرد که استدلالهای خود را در چارچوب هنجارها و قوانین بینالمللی مطرح کند. شواهدی که او بیان میکرد برای مخاطب کاملا ملموس بود. او همچنین برای اثبات نظر خود شواهدی ارائه میکرد.
اولین بار بود که رئیس جمهور آمریکا جهانی شدن را به چالش میکشید
بهشتی پور با بیان اینکه ترامپ در سخنرانی خود همه دنیا را به چالش کشید میگوید: ترامپ با روحیه "اول آمریکا" و "همه چیز آمریکا" به اکثر سازمانهای بین المللی انتقاد کرد و کشورهای مخالف یکجانبه گرایی را به چالش کشید. این اولین بار بود که یک رئیس جمهور ایالات متحده تئوری جهانی شدن را زیر سوال میبرد و آن را بی فایده میدانست. ترامپ میگفت: سخنرانی خود را بر اساس اینکه "نیاز آمریکا باید تامین شود" بنیان گذاشته بود.
این کارشناس سیاست خارجی ادامه میدهد: ترامپ در مخالفت آمریکا یکی از بی پایهترین استدلالها را برای جلوگیری از مهاجرت بیان کرد. در باره موضوع مهاجرت و رفتارهای آمریکا با کودکان مهاجر اینطور استدلال میکرد که دنیا بر اساس منافع هر کشوری باید پیشرفت اقتصادی به وجود بیاورد که ما دیگر شاهد معضل مهاجرت نباشیم. غافل از اینکه ترامپ خود را به غفلت میزد یا آنکه واقعا نمیداند، اگر قرار باشد امکاناتی که در ایالات متحده وجود دارد برای مردم همه ۱۹۳ کشور جهان فراهم شود باید ۱۷ کره زمین دیگر ایجاد شود.
بیشتر بخوانید: "کاخ سفید" از چه عصبانی است؟
بهشتی پور میگوید: ترامپ اصل اساسی سازمان تجارت جهانی را نادیده گرفت. این سازمان بر اساس این ایده ایجاد شده است که همه باید بتوانند با هم مبادله داشته باشند و این مبادلات باید بدون تعرفه باشد که سودآوری به حداکثر برسد. اما ترامپ به راحتی گفت: دنیا سر آمریکا را کلاه گذاشته است و ایالات متحده فقط باید به فکر تامین منافع خود باشد. واقعیت این است که ممکن است در کوتاه مدت برخی از منافع آمریکا تامین شود، اما در بلندمدت دانش بشری نشان داده است که آمریکا ضرر خواهد کرد و این سیاست نمیتواند تداوم پیدا کند.
برنده واقعی چالش دو رئیس جمهور افکار عمومی جهان بودندتحلیلگر مسائل بینالملل ادامه میدهد: روحانی متقابلا به بعضی صحبتهای ترامپ پاسخ خوبی داد مخصوصا آن جا که سیاست تحریم و تکفیر را دو بال دانست. تحریم کشورها عملا به این منجر میشود که این کشورها تحت فشار قرار بگیرند. مردمی که تحت فشار ظلم قرار گرفته اند عصیان میکنند و به این سمت حرکت میکنند که طرف مقابل را تکفیر کنند. برای مقابله واقعی با تفکیر باید تحریم را کنار گذاشت. روحانی همچنین بحث ناسیونالیسم افراطی را با مثالی از هیتلر بیان کرد و گفت: اندیشههای ناسیونالیستی کور عملا میتواند به تولید شخصیتهایی مثل هیتلر بینجامد.
این کارشناس سیاست خارجی ادامه میدهد: برنده واقعی برخورد روسای جمهور ایران و آمریکا افکار عمومی دنیا بود. این سخنرانیها در عمل برای ایران دستاوردی نداشت. پیروز این گونه چالشها افکار عمومی جهان هستند که بهتر و بیشتر متوجه میشوند کدام طرف درباره چه موانعی صحبت میکند و این روحانی بود که توانست هنجارهای بینالمللی را تبلیغ و ترویج کند و نشان دهد ایران میخواهد در چارچوب صلح و امنیت بین الملل زندگی کند و دنبال آن نیست که دنیا را به آشوب و ناامنی برساند.
روحانی همچنین نه مذاکره را رد کرد و نه تایید. بلکه گفت: مذاکره را از همین سالن شروع میکنم. او در عین حال گفت: مذاکره زمانی انجام میشود که به قطعنامه ۲۲۳۱ برگردیم که خود آمریکا به آن رای داده است. این نوع موضع گیری به دنیا نشان داد که ایران مخالف مذاکره نیست، اما به دنبال مذاکره شرافتمندانه است که بتواند منافع هردو طرف را تامین کند.
ودر عین حال دولت ونظام را هم در این جدال ناکارامد معرفی مینمایند