خراسان نوشت: زنی ۳۵ ساله ام که سه سال پیش طلاق گرفتم. به تازگی یکی از همکارانم که با دختری رابطه عاطفی دارد، من را زیر نظر گرفته و خیلی با من صمیمی شده است. احساس میکنم که به من علاقهمند است. واضح است که، چون با دختر دیگری رابطه دارد، هیچ جایی در ذهن من ندارد. چطور از او بپرسم که هدفش از این شوخیها با من چیست؟
مشاور در پاسخ به او نوشت:
درباره جدایی تان که سه سال از آن گذشته، باید بدانید که تجربه طلاق میتواند یکی از سختترین تجربیات در زندگی هر فرد باشد. داشتن احساساتی همچون غم، شکست، خواستنی نبودن، تنهایی، خشم، ترس، سردرگمی و ... بین کسانی که طلاق گرفته اند مشترک است.
این که زندگی من بعد از جدایی چگونه خواهد شد، آیا شریک دیگری برای زندگی پیدا خواهم کرد یا تمام عمر باید به تنهایی سپری کنم، تبدیل به دغدغهای میشود که در بسیاری موارد با فشارهایی از جانب خانواده برای یافتن شریک دیگری برای زندگی همراه است.
۵ نیاز اساسی بشر
با این حال، شما باید بدانید که از دیدگاه تئوری انتخاب، بشر دارای پنج نیاز اساسی است. نیاز به عشق و تعلق خاطر، نیاز به قدرت و پیشرفت، نیاز به آزادی، نیاز به تفریح و نیاز به بقا. نیاز به عشق و تعلق خاطر یا دوست داشتن و دوست داشته شدن یکی از پنج نیاز اساسی بشر است که، چون برای ارضای آن احتیاج به فرد یا افراد دیگری هست، برآورده کردن آن نسبت به نیازهای دیگر چالش بیشتری به همراه دارد.
ما کنترلی بر رفتار دیگران نداریم
داشتن روابط خوب، اساس زندگی خشنود است. این روابط شامل روابط با اقوام، دوستان، همسایگان، همکاران و ... است. در زندگی مدرن امروز که ما ساعات زیادی را در محل کار میگذرانیم، بی شک داشتن روابط خوب و سالم با همکاران اثر زیادی در خشنودی ما از زندگی دارد، اما زندگی همواره بر وفق مراد نیست. افراد همواره مطابق با میل و سلیقه ما رفتار نمیکنند و ما هرچقدر هم تلاش در جهت کنترل رفتار دیگران انجام دهیم، به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید. زمانی که رفتاری را در محیط کار از طرف همکار یا همکارانی مشاهده میکنیم که برای ما خوشایند نیست، باید به یاد داشته باشیم که ما هیچ کنترلی بر رفتار دیگران نداریم و تنها کسی که قادر به کنترل رفتارش هستیم، خود ماییم.
ما فقط قادریم به دیگران اطلاعات بدهیم، ولی این که دیگران چگونه رفتار بکنند، در کنترل ما نیست. در جامعه ایران همانند بسیاری از جوامع دیگر زنان هستند که حد و مرز روابط را با جنس مخالف مشخص میکنند. با این حال نمیتوان انتظار داشت که با وجود داشتن حدود مشخص و دادن اطلاعات صریح، رفتار طرف مقابل همیشه مسئولانه و واقع بینانه باشد.
نکاتی درباره پرسیدن سوال از همکارتان
اگر این گونه برداشت کرده اید که همکارتان توجه خاصی به شما دارد و این توجه برای شما آزاردهنده است، میتوانید با حفظ احترام و رعایت اصول کاری درباره دلایل رفتار و احساسی که از ایشان دارید با او گفتگو کنید، ولی خوب است این را هم بدانید که ممکن است همه چیز از جانب همکار شما انکار شود و شما به برداشت بد متهم شوید؛ بنابراین قبل از آن که بخواهید در این باره با همکارتان گفتگو کنید، بهتر است سوالی از خود بپرسید و آن این که دانستن دلیل رفتار ایشان چگونه باعث میشود شما انسان بهتری باشید؟ یا چگونه به خشنودی شما میانجامد و باعث میشود تا شما احساس بهتری در محل کار داشته باشید؟ اگر دلایل کافی برای این کار پیدا نکردید، شاید فقط کافی باشد که حد و مرزهای خود را واضحتر بیان کنید و با رفتار قاطعانه میزان اهمیت و پیگیری خود را بر داشتن این اصول نشان دهید.