
نیویورک تایمز گفته که نویسنده "یک مقام ارشد" در دولت است. همه مقامات ارشد بیانیه صادر نمیکنند. بسیاری از آنها پشت صحنه هستند که احتمالا نویسنده این مقاله میتواند یکی از آنها باشد. همه بیانیههای رسمی توسط خود مقامات نوشته نمیشود، به همین دلیل است که آنها کارمندانی در دفترشان دارند....
همه ما سبک و شیوه نوشتن و صحبت کردن مخصوص به خود را داریم. تلاش برای پنهان کردن این خصوصیات همانند تلاش برای سرکوب بخشی از شخصیت ماست.
به گزارش بی بی سی، این سبک همان چیزی است که میتواند به شما در شناسایی نویسنده از طریق خواندن یک پاراگراف از کارش کمک کند. اما اگر نویسنده تمایلی به شناخته شدن نداشته باشد، چه اتفاقی میافتد؟
منصفانه است که بگوییم نویسنده مقاله ای که روز چهارشنبه (۵ سپتامبر) در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شد ترجیح داده که مردم او را نشناسند.
این مقاله بدون نام با عنوان "من بخشی از مقاومت در داخل دولت ترامپ هستم" در صفحه دیدگاههای نیویورک تایمز به چاپ رسید و در آن نویسنده گفته که او بخشی از نیرویی در دولت آمریکا است که سعی دارند در برابر"بدترین تمایلات " رئیس جمهور از کشور محافظت کنند.
گمانه زنیهایی در این مورد که چه کسی میتواند نویسنده این مقاله باشد، در جریان است.
آیا این احتمال وجود دارد که با تحلیل سبک نوشتاری این مقاله به سرنخ هایی در مورد هویت نویسنده آن دست یافت؟
شاید، و سرنخ های خیلی کنجکاو برانگیزی هم در حول و حوش این مقاله وجود دارد.
شاید هم نتوان به هویت نویسنده پی برد، اما به هرحال ما تصمیم داریم که در این مورد دست به کار شویم.
مرحله اول: شیوه و روش ما
از طریق برخی از نرم افزارهای نوشتاری سعی کردیم تا به ویژگیهای سبک نوشتاری نویسنده پی ببریم.
نیویورک تایمز گفته که نویسنده این مقاله "فردی از داخل دولت ترامپ" بوده است. این به معنای آن است که فردی از کاخ سفید، وزارت دفاع (پنتاگون)، وزارت خارجه و یا هر وزارتخانهای میتواند نویسنده این مقاله باشد.
بنابراین برای دستیابی به هویت نویسنده، بیانیههایی را که در چند هفته گذشته توسط بخشها و وزارتخانههای مشخص منتشر شده از طریق این نرم افزار بررسی کردیم تا بفهمیم کدامیک از آنها با مقاله چاپ شده در نیویورک تایمز هماهنگی بیشتری دارد.
ما تنها سخنرانیها و بیانیههای رسمی از قبل آماده شده را بررسی کردیم نه سخنرانیهای فی البداهه و از پیش آماده نشده را.
مرحله دوم: پیش شرط ها
پیش شرطهای بسیار زیادی وجود دارد.
نیویورک تایمز گفته که نویسنده "یک مقام ارشد" در دولت است. همه مقامات ارشد بیانیه صادر نمیکنند. بسیاری از آنها پشت صحنه هستند که احتمالا نویسنده این مقاله میتواند یکی از آنها باشد.
همه بیانیههای رسمی توسط خود مقامات نوشته نمیشود، به همین دلیل است که آنها کارمندانی در دفترشان دارند.
مقاله چاپ شده در نیویورکتایمز به دست ویراستاران نیویورک تایمز هم رسیده، بنابراین ما نمیدانیم که چقدر مقاله اصلی با مقاله چاپ شده از نظر نوشتاری نزدیک است.
جیمز دائو، ادیتور صفحه دیدگاهها گفته: مقاله ارائه شده بسیار خوب نوشته شده بود و کاملا تحت تاثیر آن قرار گرفتم.
این احتمال هم وجود دارد که روزنامه با ایجاد تغییراتی در شیوه نگارش این مقاله، نخواسته هویت نویسنده مشخص شود. هرچند که نیویورکتایمز هنوز نگفته که آیا چنین کاری کرده یا خیر.
ما نمیدانیم که نویسنده این مقاله زن است یا مرد. نیویورکتایمز در توییتی از ضمیری استفاده کرده که برای مرد استفاده میشود. اما بعدا این روزنامه در بیانیهای گفت که این توییت توسط فردی نوشته شده بود که از هویت نویسنده اطلاعی نداشته است.
نمونههای مورد بررسی ما کوچک است و این شیوهای علمی نیست، بنابراین نتیجه گیری از آن هر چیزی میتواند باشد....
مرحله سوم: نتایج
نرم افزار مورد استفاده بر روی ویژگیهای مشخصی از متن نوشتاری تمرکز کرده از جمله این که نویسنده تا چه اندازه کلمات را تکرار کرده، چه موقع کلماتی را که کاربرد کمتری دارد، استفاده کرده. تا چه اندازه و درکجا از نقطه گذاری استفاده کرده. از چند کاراکتر در هر کلمه استفاده کرده و جمله ها تا چه اندازه بلند است.
با مقایسه و تحلیل اطلاعات به دست آمده با اکثر بیانیههای رسمی و یا سخنرانیها به این نتیجه رسیدیم که مقاله چاپ شده در نیویورک تایمز سبکی خاص دارد. (البته دوباره باید گفت که برخی از آنها میتواند به روند ویراستاری مربوط باشد.)
به عنوان مثال، متوسط بلندی یک جمله در این مقاله در مقایسه با بیانیههای دولت بسیارکوتاه است. تنها ۱۹.۳ کلمه در هر جمله.
این درحالی است که در بیانیه سارا ساندرز، مشاور مطبوعاتی کاخ سفید در مورد سوریه که روز چهارم سپتامبر منتشر شد به طور متوسط ۳۱ کلمه در هر جمله هست و یا نامه آقای ترامپ به سنا در ۲۸ اوت شامل ۳۰ کلمه در هر جمله است.
تنها یک مقام رسمی در دولت آقای ترامپ است که بیانیهها و سخنرانیهایش همیشه کوتاهتر از دیگران است و گاهی به طور کاملا مشخصی این مسئله دیده میشود.
نام او مایکل ریچارد پنس، معاون رئیس جمهور آمریکاست. او روز پنجشنبه ۶ سپتامبر نوشتن چنین مقالهای را رد کرد. اما برخی براین عقیدهاند که نویسنده مقاله چاپ شده در نیویورک تایمز اوست. آن هم به دلیل استفاده از کلمه غیرمعمول "ستاره راهنمای دریانوردان" . معروف است که او چندین بار از این عبارت استفاده کرده است.
در این جا نگاهی بیندازیم به بیانیههای مایک پنس:
در ۳۱ اوت قبل از شرکت در مراسم خاکسپاری سناتور جان مک کین: ۱۷.۴ کلمه در هر جمله
در ۳۰ اوت در یکصدمین کنوانسیون لژیون آمریکا: ۱۷.۶ کلمه در هر جمله
در ۲۳ اوت در هیوستون در مراسم طرح دولت برای برنامههای فضایی: ۱۹.۷ کلمه در هر جمله
اما خوب، ممکن است بگویید که سخنرانیهای آقای پنس توسط افرادی دیگر نوشته میشود.
این درست است. اما معلوم نیست که آقای پنس خودش تا چه اندازه در متن سخنرانیهایش تغییر میدهد.
اما ما مطالب قدیمیتری از او را بررسی کردیم ، مطالبی مربوط به دهه ۱۹۹۰ در زمانی که در رادیو کار میکرد.
همه آن نوشتهها هم سبکی هماهنگ داشتند: کوتاه با جملاتی که به سادگی قابل درک است- جملاتی خیلی کوتاهتر از اکثر بیانیههای دولتی.
سخنرانیها و مقالات مایک پنس نشان میدهد که در مقایسه با سایر بیانیههای دولتی او به نوشتن جملاتی کوتاه علاقه دارد.
گواه دیگری که ما را متوجه مایک پنس میکند، ساختار جملات است.
در بیانیههای دولتی به ندرت از جملات مجهول استفاده شده و تمایل به استفاده از جملاتی با ساختار معلوم دیده میشود. تنها موارد بسیار کمی میتوان یافت که ساختار جملات مجهول باشد.
اما نویسنده مقاله چاپ شده در نیویورک تایمز چندین بار از ساختار جملات مجهول استفاده کرده است.
آقای پنس هفت بار در سخنرانی خود در هیوستون، سه بار درسخنرانی یکصدمین کنوانسیون لژیون آمریکا از جملاتی با ساختار مجهول استفاده کرده است.
حتی او در یکی از مقالات قدیمیاش تحت عنوان "چرا بیل کلینتون باید استیضاح شود" در ۹۱۶ کلمه شش بار از ساختار مجهول استفاده کرده است.
ما بررسیهای بیشتری بر روی بیانیههایی که در دوره زمانی طولانیتری منتشر شده انجام خواهیم داد و در پایان شاید به هویت نویسنده مقاله نیویورک تایمز دست پیدا کنیم.
اما دست کم حالا، آقای پنس -یا کسی که از طرف او نوشته- نگارش مقاله چاپ شده در نیویورک تایمز را انکار میکند.