فرارو- مجلس به صورت فراجناحی در برابر روحانی قرار گرفته است. کافی است به سه اتفاق در سه هفته گذشته نگاهی بیندازیم. ابتدا وزیر کار استیضاح شد. بعد از آن نوبت به استیضاح وزیر اقتصاد رسید و رویداد آخر پاسخ منفی نمایندگان به پاسخهای دیروز روحانی بود. اینها در ۲۰ روز اتفاق افتاد، اما ظاهرا ماجرا به همین جا ختم نمیشود. نمایندگان در بین این ۲۰ روز استیضاح وزرای دیگر روحانی را هم کلید زده اند. نکته آنجاست که مجلسی که بیشترین استیضاح وزرای دولت را رقم زده است مجلس همسو با دولت است. مجلسی که پیش از این سه هفته به همه استیضاحهای وزرای دولت روحانی نه گفته بود حالا این روزها استیضاح وزرای صنعت، مسکن، کشاورزی، آموزش و پرورش و کشور را کلید زده است.
بیشتر بخوانید: چرا حسن روحانی قانع نکرد؟!
شاید آخرین تصویر پرطمطراق از حسن روحانی را باید در انتخابات سال گذشته جستجو کرد. از انتخاب کابینه گرفته تا تصمیمگیریهای اقتصادی بخشی از حامیان را به انتقاد از دولت برمیانگیخت. در بسیاری از این رویدادهای پرحاشیه صحبت از آن میشد که سرنخها به فضای دوقطبی دولت میرسد. ظاهرا دوقطبی جهانگیری - واعظی از ابتدای دولت دوازدهم وجود داشت، اما آنچنان که بارها روایت شده این تنها دوقطبی اطراف روحانی نبود. در دوقطبی دیگر مسعود نیلی در برابر محمدباقر نوبخت قرار گرفته بود. بر اساس روایتهای بسیاری که صورت گرفته در این دوقطبیها روحانی نگاه ویژهای به واعظی و نوبخت که از اعضای حزب اعتدال و توسعه هستند داشته است. جهانگیری اختیارات کمتری نسبت به دولت اول روحانی داشته تا جایی که حتی صحبت از استعفای او نیز به میان آمد. درباره مسعود نیلی هم گفته میشد که از ابتدای دولت دوازدهم استعفا داده و از ابتدای سال ۹۶ در جلسات دولت شرکت نمیکند.
اصرار به نوبخت و واعظی با هدف لاریجانی؟
بسیاری از اقتصاددانان به روحانی درباره ادامه فعالیت نوبخت در سازمان برنامه و بودجه هشدار داده اند. نگاه ویژه به محمود واعظی نیز باعث فاصله بین بخشی از اصلاحطلبان با حسن روحانی شد. با این حال تحلیلگران و فعالان سیاسی اعتقاد داشتند هدف روحانی از برجسته کردن نقش طیف اعتدال و توسعه در دولت، نگاه ویژه به علی لاریجانی برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است. روحانی دیگر خود به رای مردم احتیاج نداشت. شاید او فکر میکرد با حفظ نوبخت و واعظی ممکن است حمایت اصلاحطلبان را از دست بدهد، اما لاریجانی و جناح راست همچنان از او حمایت میکنند. اما بعد از گذشت یک سال ظاهر ماجرا از آن حکایت دارد که روحانی در معادلات خود اشتباه کرده است؛ او حالا نه طیف لاریجانی را در کنار خود میبیند و نه اصلاحطلبان را.
اصلاحطلبان بعد از انتخابات استراتژی خود در برابر دولت را حمایت نقادانه عنوان میکردند، اما حالا رویکرد نقادانه آنها از حمایت پیشی گرفته است. الیاس حضرتی به عنوان یک چهره اصلاحطلب از فراکسیون امید استعفا میدهد و در جلسه استیضاح وزیر اقتصاد ضمن دفاع از استیضاح میگوید: حقش بود آقای رئیسجمهور، آقای جهانگیری، آقای نوبخت، آقای سیف و آقای نهاوندیان استیضاح میشدند، ولی ما مجبوریم وزیر اقتصاد را استیضاح کنیم. محمد علی وکیلی، نماینده دیگر نماینده اصلاح طلب مجلس نیز بعد از جلسه سوال از رئیس جمهور توییت کرد: روحانی مدتهاست در تله بازی باخت -باخت گرفتار شده و در حقیقت به مشاورین خود باخت. اگر تجدید نظر نکند باختهای بزرگتری در انتظار است! وکیلی در انتخابات سال گذشته سخنگوی ستاد انتخاباتی روحانی بود.
روحانی حالا لاریجانی را هم ندارد
علی لاریجانی هم حمایتهای خود را از روحانی ادامه نداد. لاریجانی که در انتخابات گذشته مجلس از اصولگرایان اعلام استقلال کرده بود، حالا میخواهد استقلال خود را نشان دهد. او نه برای جلوگیری از استیضاحها و نه برای جلوگیری از سوال از رئیس جمهور کاری نکرد. این در حالی است که سوال از رئیس جمهور پیشتر نیز در دستور کار نمایندگان بود، اما آنگونه که برخی از آنها اعلام میکردند علی لاریجانی مانع اعلام وصول آن میشد.
منصور حقیقت پور، مشاور علی لاریجانی به فرارو میگوید: بعضی موارد حفظ منافع ملی گروه و جناح نمیشناسد. قاطبه نمایندگان مجلس امروز تحت فشارند. آقای لاریجانی همیشه مستقل بوده است. استقلال مجلس یک اصل است. مجلس تابع قوه مجریه یا قضاییه نیست. رئیس مجلس هم فردی مستقل است که باید مجلس را اداره کند. اوایل کار دولت همه باید دست به دست میدادند و کمک میکردند، اما دولت دارد اشتباه تصمیم میگیرد. در همین دو سه ماه گذشته ۱۴- ۱۵ میلیارد دلار پول مردم برای ارزهای مسافرتی و کارهای مختلف هزینه شد. مجلس هم منتقد است. اینجا دیگر بحث معیشت مردم است و نمایندگان از پوسته گروهی خود بیرون میآیند.
ناصری: ۵ سال است به روحانی هشدار میدهند و او میگوید نوبخت یعنی من و من یعنی نوبخت
عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب به فرارو میگوید: به رغم ادعای قسم خورده آقای روحانی، بحران آن چنان شدید است که ما از نظر ناهنجاریهای منطقهای و بین المللی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی در تاریخ ۴۰ ساله، حتی در دوران آقای احمدی نژاد، تا این حد بحران نداشتیم. امروز رعایت مصالح مردم اقتضا میکند که همپیمانان دیروز آقای روحانی تا ۱۴۰۰ همانطور با آقای روحانی باشند که در ۹۲ و ۹۶ بودند. ما قبول داریم که دولت ۵۰ درصد اقتصاد کشور را میتواند مدیریت کند و ۵۰ درصد دیگر آنقدر قدرت دارد که میتواند سیاستهای دولت را به هم بریزد. دولت درباره ۵۰ درصد خود باید شفاف به مردم بگوید و در جایی هم که کوتاهی کرده باید عذرخواهی کند. این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه میدهد: نزدیک ۵ سال است که همه اقتصاد دانان و مدیران باتجربه اجرایی کشور میگویند در راس سیاستهای اقتصادی سازمان برنامه و بودجه باید یک اقتصاددان کارآمد قرار بگیرد، اما اقای روحانی میگوید نوبخت یعنی من و من یعنی نوبخت. اینجاست که قرار نیست ائتلاف کنندگان دیروز که امروز هم بنابر مصالحی حامی آقای روحانی هستند هیچ نگویند و کوتاه بیایند.
امثال لاریجانی جمع بندی خودشان را دارند
ناصری میگوید: امثال آقای لاریجانی جمع بندیهای خود را دارند. مشاورین و خود آقای روحانی باید متوجه باشند که وقتی علی لاریجانی در عرض کمتر از یک سال نسبت به آقای روحانی زاویه میگیرد یعنی اتفاقات دیگری فراتر از حوزه مناسبات اقتصادی شکل میگیرد. تکلیف اصلاح طلبان هم این است که تعهدات خودشان را در برابر مردم از دست ندهند. آقای روحانی به اندازه کافی خلاف گفتمان انتخاباتی خودش و اعتباری که از ناحیه رهبری اصلاحات خرج کرده عمل میکند؛ بنابراین صلاح نیست که نمایندگان فراکسیون امید و کنشگران اصلاح طلب بخواهند کماکان و به طور صد درصدی تا ۱۴۰۰ با آقای روحانی پیش بروند و مصالح مردم که اولویت دارد را نادیده بگیرند.
اصلاحطلبان از تجربه رابطه احمدی نژاد و اصولگرایان استفاده کنند
این فعال سیاسی در پاسخ به اینکه دمینوی استیضاحها از کجا طراحی میشود میگوید: این یک خیال غلط است که فکر کنیم جریان رقیب آقای روحانی کاری نمیکند. ممکن است جریان افراطی سازمانی را علیه آقای روحانی شکل دهد و پیش ببرد. اما سیاستها و تصمیمات غلط آقای روحانی هزینه بسیار سنگینی را بر هواداران خودش از جمله اصلاح طلبان تحمیل کرده است. بر اساس تجربه رابطه احمدی نژاد و اصولگرایان هم برای اصلاح طلبان روشن است که امروز نباید به گونهای عمل کنند که در ۱۴۰۰ همه ناهنجاریهای مدیریتی روحانی به حساب آنها نوشته شود؛ بنابراین امروز اصلاح طلبان ضمن آنکه باید جریان سازمان دهی شده را افشا میکنند نسبت به مطالبات مردم کنشگری منطقی داشته باشند. امروز فضای جامعه به گونهای است که متاسفانه مساله عبور از این جناح و آن جناح مطرح نیست بلکه جامعه جمع بندی عبور از نظام سیاسی را برای خود شکل میدهد و حتما دولتمردان و مسئولین عالی و میانی در این جمع بندی مقصر و موثرند.
یک نتیجه و چند نیت
ناصری با بیان اینکه یک جریان سازمان یافته همان که بعد از برجام سفارت عربستان را آتش میزند دومینوی استیضاحها را صحنه گردانی میکند ادامه میدهد: آقای روحانی متاسفانه با عملکرد غلط خود شرایط را برای این دومینو فراهم کرده و در اختیار جریان رادیکال قرار داده است. این در حالی است که در پنج سال گذشته دوستان، خیرخواهان، هواداران و رای دهندگان او مثل آقای خاتمی، مرحوم هاشمی، آقای ناطق و حاج حسن آقا [خمینی]به او گوشزد کرده بودند. آقای روحانی انقدر بی توجهی کرد که زمینه کنش گری جریان رادیکال علیه خود را تسهیل کرد. این تحلیلگر سیاسی در پایان میگوید: این جریان سازمان یافته در دومینوی استیضاح با اصلاحطلبان هیچ نسبتی ندارد و فقط نتیجه کار آنها یکسان است. نفع جریان سازمان یافته بهره برداریهای اقتصادی و بینالمللی است. اما اصلاح طلبان چیزی جز پیمان با مردم و مسائل ملی مد نظر ندارند. اگر یک جا بقای آقای روحانی با منافع ملی مردم و موکلان نمایندگان اصلاحطلب تعارض داشته باشد دومی را ترجیح میدهند و اول را رها میکنند.
مانند دولت هاشمی و خاتمی.
و برای سرمایه داران هم روز به روز بهتر شد برعکس ۹ً۰درصد بقیه مردم.