
سخنگوی پیشین وزارت خارجه، سابقه دیرینه سیاستها و اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران، توطئههای مختلف در جهت براندازی نظام، استفاده از ابزارهای غیرانسانی مانند تحریم، بدعهدیها و نقض مکرر تعهدات و استمرار و تشدید سیاستهای شیطانی و اعتمادسوز علیه ملت ایران را به ویژه در دولت فعلی آمریکا، از جمله مؤلفههایی دانست که امکان هرگونه مذاکره را منتفی میسازد.
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با هزاران نفر از اقشار مردم با اشاره به حرفهای بیادبانه مقامات رژیم آمریکا درباره تحریم، جنگ و مذاکره گفتند: تأکید میکنیم جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد. البته آنها مسئله جنگ را صریحاً مطرح نمیکنند اما درصددند با اشاره و کنایه، «شبح جنگ» را ایجاد و بزرگ کنند تا ملت ایران و یا ترسوها را بترسانند.
ایشان در همین زمینه تأکید کردند: جنگی رخ نخواهد داد چرا که ما مثل گذشته هیچوقت شروعکننده جنگ نخواهیم بود و آمریکاییها هم حمله را آغاز نمیکنند چون میدانند که صددرصد به ضررشان تمام خواهد شد؛ زیرا جمهوری اسلامی و ملت ایران ثابت کردهاند به هر متعرضی، ضربه بزرگتری وارد خواهند کرد.
در این راستا سید محمد علی حسینی، سخنگوی پیشین وزارت اموز خارجه و سفیر سابق ایران در ایتالیا، در گفتوگو با ایکنا به تشریح دلایل مختلف منتفی بودن مذاکره با آمریکا و بیپایه بودن گزینه جنگ پرداخته که به متن آن به شرح ذیل است:
با توجه به بیانات رهبر معظم انقلاب، چه مؤلفههایی، به ویژه در شرایط فعلی، امکان مذاکره با آمریکا را منتفی ساخته است؟
عوامل مختلفی امکان هرگونه مذاکره با رژیم آمریکا و بهویژه دولت کنونی آن را منتفی میسازد؛ اول، سابقه دیرینه و طولانی سیاستها و اقدامات خصمانه آمریکا از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون که علیه منافع ملی، استقلال سیاسی، حاکمیت و امنیت ملی کشور بوده است.
دومین مؤلفه ترفندها و توطئههای مختلف آمریکاغع با هدف مقابله با اراده و خواست ملت ایران در تحقق نظام مردمسالاری دینی و تلاش جدی برای براندازی و یا تغییر ماهوی آن است.
به عنوان عامل سوم میتوان استفاده از ابزارهای غیرانسانی و غیرقانونی تحریم و تهدید اقتصادی و نظامی علیه ملت ایران را به عنوان از بینبرنده امکان هر گونه مذاکره و گفتوگو برشمرد.
در کنار همه این موارد، بدعهدیها و بداخلاقیهای مکرر و نقض فاحش و آشکار تعهدات خود که تازهترین آنها در خروج از برجام متبلور گردید و بالاخره استمرار سیاستهای استکباری، شیطانی، خصمانه و اعتمادسوز علیه ایران که نه تنها لحظهای توقف نداشته بلکه با خباثت بیشتری ادامه یافته و با گستاخی آشکار، وعده تشدید آن را نیز میدهند از دیگر مؤلفههایی است که مذاکره با آمریکا را بیمعنا میسازد.
براساس چه شاخصها و برآوردهایی میتوان گفت وقوع جنگ امکانپذیر نیست و تهدیدات آمریکا مبنی بر جنگ یا مذاکره، یک نوع جنگ روانی و ایجاد شبح جنگ برای تأثیرگذاری بر دستگاه محاسباتی و تصمیمسازی مسئولان است؟
آمریکا در هیچیک از جنگهای خانمانسوزی که بطور مستقیم یا غیرمستقیم در منطقه بهراه انداخته و یا از آن حمایت همه جانبه کرده، نمیتواند ادعای پیروزی کند. فراتر از این، مسئولین آمریکایی در دولتهای مختلف از جمله دولت کنونی بر ضرر و زیانهای هنگفت و تریلیاردی کشورشان در این کارزارها اذعان داشتهاند.
همچنین رژیم آمریکا و مقامات وابسته به احزاب جمهوریخواه یا دموکرات، جمهوری اسلامی ایران را مهمترین دلیل و یا یکی از مهمترین عوامل شکست خود در سیاستهای منطقهای میدانند.
ایران نیز به لحاظ اقتدار نظامی و دفاعی و قدرت بازدارندگی و همچنین توانایی در سرعت و دقت پاسخگویی نشان داده که با سایر کشورهای منطقه از یک سو و با دهه اول شکلگیری جمهوری اسلامی از سوی دیگر قابل مقایسه نیست و این قابلیتها برای رژیم صهیونیستی و خود آمریکاییها بیش از هر طرف دیگری شناخته شدهتر است.
نکته آخری که موجب میشود تهدید به جنگ آمریکاییها یک جنگ روانی تعبیر کنیم این است که نیروهای آمریکایی به دلیل حضور گسترده در نقاط مختلف منطقه، به شدت آسیب پذیرند.
اساسا تا چه حد، فرمول و شیوه مذاکراتی ترامپ، با مفهوم و ماهیت مذاکره در تضاد است؟
شیوه مذاکراتی، اگر بتوان نام شیوه را بر آن نهاد، آقای ترامپ از اساس با شیوه متعارف و معمول مذاکره در تعارض و در تضاد است. او همزمان با نقض عهد آشکار و زیرپاگذاشتن بدیهیترین نشانههای مسئولیتپذیری، اهداف قطعی خود از نتیجه مذاکره را با قلدری و یکجانبهگرایی مطرح میکند؛ طرف ایرانی را تحریم و تهدید میکند؛ ملت ایران را با وقاحت تمام مورد اهانت قرار میدهد و صریحا او را تروریست میخواند و آنگاه به قصد عوامفریبی ،پیشنهاد مذاکره میدهد.
مواردی که عرض شد کمترینهای موجود در شخصیت خودشیفته و نابهنجار آقای ترامپ است. در یک جمله میتوان گفت رژیم آمریکا و دولت کنونی آن فقط به تسلیم و ذلت ایران به عنوان نتیجه مذاکرات رضایت میدهند نه چیزی بیش از آن.