در نشستی که چندین روز پیش با حضور وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات برای دانشگاهیان کرمان برگزار شد، محمدجواد آذری جهرمی گفت: «در طرح نوآفرین که در حال حاضر در کمیسیون اقتصادی دولت در حال بررسی است، تعریفی برای استارتآپها در نظر گرفته شده تا معلوم شود از چه شرکتی باید حمایت شود و از چه شرکتی نه. مثلا اسنپ و تپسی دیگر استارتآپ نیستند و به مرحله بلوغ رسیدهاند.» اما آیا واقعا اینطور است؟ اگر به گفته وزیر جوان شرکت اسنپ دیگر قد کشیده و استارتآپ نیست، پس قاعدتا باید از سوی شرکتهای سنتی مورد قبول باشد و هر روز با سنگاندازی آنها مواجه نشود. اگر هم سازمانهای سنتی معتقدند اسنپ هنوز شرکت نوپایی است که مانده تا بالغ شود و در رده شرکتهای بزرگ قرار بگیرد پس تکلیف حمایتهایی که باید صورت میگرفت و هیچگاه نگرفت چه میشود؟
فرض اول؛ اسنپ یک استارتآپ است
اگر اسنپ را به عنوان یک استارتآپ بپذیریم، این توقع به وجود میآید که مثل هزاران کسب و کار نوپای دیگری که با امید تغییر پا به میدان گذاشته، از آن حمایت شود. اما آیا واقعا در سه سال و اندی زمانی که از تولد اسنپ میگذرد، حمایتی از این سامانه صورت گرفته است؟ اخبار و گزارشهایی که درباره اسنپ به گوش میرسد، چیز دیگری میگویند؛ اینکه اسنپ به عنوان اولین سامانه هوشمند درخواست اینترنتی خودرو از سوی سازمان تاکسیرانی مورد قبول نیست و همین مخالفت باعث شده هر روز مشکلی برای این استارتآپ نوپا به وجود بیاید. سازمان تاکسیرانی، شهرداری و دیگر نهادهای دولتی مخالف به محض آغاز کار اسنپ در بعضی شهرها قیل و قالها راه میاندازند، دفتر اسنپ را پلمپ میکنند، بازاریابهای میدانی را مورد ضرب و شتم قرار میدهند و حتی در یک مورد عجیب در کرمان آنها را با ماشین زیر گرفتهاند. گزارشها از فعالیت اسنپ در مشهد نشان میدهد که این سامانه مسئولیت حمل و نقل تعداد زیادی از مردم شهر را به عهده دارد و روزانه سفرهای زیادی در مشهد به انجام میرساند، اما با این وجود همچنان بیشترین مشکل را در مشهد برای اسنپ پیش میآورند و مدام چوب لای چرخ این استارتآپ جوان میبرند. اگر اسنپ یک استارتآپ است، کی و کجا حمایتی از آن صورت گرفته که منجر به پیشبرد اهدافش شده و این سامانه سالها بعد میتواند در معرفی تاریخچه خود از سازمان و نهادهایی نام ببرد که اگر حمایتشان نبود، حیات اسنپ با مشکل مواجه میشد؟
فرض دوم؛ اسنپ یک استارتآپ نیست
فرض را بر وفق مراد وزیر جوان میگیریم و میگوییم اسنپ دیگر یک استارتآپ نیست که نیاز به حمایت داشته باشد. با وجود عمر کوتاهش آنقدر بزرگ شده که بتوان اسم یک شرکت یا سازمان رشدیافته را روی آن گذاشت و در رده شرکتهای قدمتدار به حسابش آورد. اگر اسنپ امروز شرکت رشدیافتهای شده و از قواره استارتآپها بیرون آمده، پس قاعدتا باید از سوی دیگر کسب و کارهای سنتی مانند سازمان تاکسیرانی به عنوان یک شرکت به حساب بیاید و مشکلات استارتآپها را نداشته باشد. اگر اسنپ یک استارتآپ نیست، پس فعالیت آن درست مانند دیگر شرکتهای بزرگ باید بدون محدودیت و بلامانع باشد و نباید خبری مبنی بر زد و خورد تاکسیرانی شهرهای مختلف با بازاریابهای میدانی این سامانه منتشر شود. مگر نه اینکه بازاریابهای شرکتهای بزرگ مواد غذایی اجازه دارند در خیابانها نمونه محصولات خود را به مردم بدهند و تست محصولشان را به صورت میدانی پیش ببرند؟ پس برای اسنپ به عنوان شرکت بزرگی که دیگر استارتاپ نیست چه مغایرتی وجود دارد که از سوی مخالفها مجاز به بازاریابی میدانی نیست؟ در شرایطی که این سامانه روزانه چند صد هزار سفر مطمئن را به انجام میرساند، چرا هنوز هم عدهای هستند که با ساز و کار اسنپ به مخالفت بر میخیزند؟ مشکل آنها اگر استارتآپ بودن این سامانه است و به دلیل نوپا بودن به آن اعتماد ندارند که طبق گفته وزیر جوان اسنپ دیگر بزرگ شده و در دسته استارتآپها قرار نمیگیرد!
قصد اصلی؛ خدمترسانی به مردم
واقعیت این است که برای هیچکدام از کارکنان اسنپ فرقی ندارد که این سامانه به عنوان یک استارتآپ مطرح باشد یا یک شرکت بزرگ! آنها هر روز با امیدی تازه و انگیزهای خلاق راهی محل کارشان میشوند و تلاش میکنند خدمات بهتری به مردم شهرشان ارائه دهند. بر اساس تمام گزارشهای مستند موجود، اسنپ به عنوان اولین سامانه هوشمند حملونقل امروز برای حدود ۴۰۰ هزار نفر اشتغالزایی کرده و هر روز مسافران زیادی را در شهرهای مختلف ایران جابهجا میکند. وقتی پای خدمترسانی بهتر در میان باشد، دیگر مهم نیست اسم یک مکانی را استارتآپ بگذارند یا یک شرکت بزرگ. اسنپیها یاد گرفتهاند برای فردایی بهتر و جامعهای ایدهآلتر قدم بردارند. حرفشان این است؛ نوپا هستیم یا در چشم شما بزرگ شدهایم، قصد ما خدمترسانی به مردمی است که حق دارند زندگی راحتتری داشته باشند.